Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 64 (5 milliseconds)
English	Persian
the lord will provide	خدا میرساند
the lord will provide	خداوسیله خواهد ساخت
Other Matches
provide	مقرر داشتن
provide	اماده کردن
provide	تهیه دیدن
provide	وسیله فراهم کردن
provide	میسر ساختن تامین کردن
provide	توشه دادن
provide	تهیه کردن
provide	عرضه کردن
provide	دردسترس قراردادن دراختیارقراردادن
to provide against	پیش بندی کردن
to provide against	جلوگیری کردن
provide	تدارک دیدن
to provide for old age	پیش بینی روزگارپیری را کردن
to provide for old age	برای پیری تهیه کردن
provide for in the budget	در بودجه پیش بینی کردن
to provide for one's family	خوارباربرای خانواده خودتهیه کردن
to provide oneself	خودرا اماده یا مجهز کردن
We would appreciate it if you could provide us with some information about ...	ما سپاسگزار می شویم اگر اطلاعاتی در باره ... به ما ارائه کنید.
to provide interpretation [for somebody] [from/into a language]	ترجمه شفاهی کردن [برای کسی] [از یک زبان به دیگری]
to give [provide] somebody [some] information	به کسی آگاهی دادن
to fail to provide an answer	درماندن در دادن پاسخ
the lord of all being	رب العالمین
the lord	رب
lord it over <idiom>	رئیس بازی درآوردن ،به صورت رئیسبودن ، رفتارکردن
our lord	خداوند ما
the lord is my p	خداوندپناه من است
lord a	مدعی العموم
lord	صاحب
lord	ارباب
lord	عنوان لردی دادن به
lord	مانند لردرفتار کردن
lord	ملاک حکمروایی کردن
lord	مالک
lord	لرد شاهزاده
lord	خداوند
lord	فرمانروا
lord	ارباب خداوندگار
This would provide an obvious solution [to the problem] .	این می تواند یک راه حل واضح [به مشکل] فراهم می کند.
Law Lord	فردحائزشرایطرسیدگیبهدادگاه
lord paramount	صاحب تیول عمده
lord advocate	دادستان کل مامور به اسکاتلند
Lord's Prayer	دعای خداوند
lord chancellor	رئیس کل داوران
lord's day	یکشنبه
lord's supper	شام خداوند
lord's supper	شام واپسین
lord's table	میز مخصوص شراب ونان وعشای ربانی
lord paramount	اقا
lord of misrule	متصدی وسرپرست تفریحات ونمایشات مخصوص عید تولد مسیح
lord lieutenant	نماینده پادشاه در ایالات
lord chancellor	بزرگترین لرد انگلیس که بامورقضایی رسیدگی کرده ومهردارسلطنتی ومشاورمخصوص پادشاه ورئیس مجلس اعیان میباشد
lord paramount	خداوند
the lord's supper	عشاربانی
the lord's supper	شام خداوند
lord chancellor	رئیس کل قضات محاکم
lord chief justice	رئیس کل محکمه استیناف انگلستان
may the Lord be your refuge and protector.	خدا پشت وپناهت باشد
to create a man a lord	کسیراسمت سردی دادن
lord stew of the household	خوانسالار
To save ( provide ) for a rainy day . To prepare for an emergency .	فکرروز مبادا را کردن ( آینده نگه بودن )
lord high stew of england	رئیس تشریفات تاجگذاری رئیس دادگاه دادرسی
Dead ( blind ) drunk. As drunk as a lord .	مست خراب ( مست لایعقل )

Recent search history
Search history is off. Activate

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com