Dictiornary-Farsi | the primrose path | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 79 (6 milliseconds)

English	Persian
the primrose path	عیش و نوش جویی


Search result with all words

primrose path	راه عیش وخوشی
primrose path	راه تسلیم ورضا
Other Matches

primrose	زرد کمرنگ
primrose	پامچال چیدن
primrose	پامچال
primrose	زهر الربیع پر نشاط
evening primrose	جنس علف خر حشیشه الحمار
cup shaped evening primrose	گل فنجانی
path	فرمان PATH
path	مسیر ممکن یا مجموعه رویدادها یا دستورات در اجرای یک برنامه
f. this path	ازاین راه برو
I have been down that path.	مزه اش را چشیده ام ( بسرم آمده است )
the f. path	جاده پیش یاجلویی
by path	جاده فرعی
path name	نام مسیر
path	مسیر از یک نقط ه در شبکه ارتباطی به دیگری
path	لیست زیر دایرکتوریها که سیستم عامل باید دنبال فایل نامدار بگردد
path	محل فایل در لیست زیر دایرکتوری منجر به آن
path	راه
path	جاده
path	جاده مال رو
path	باریک راه
path	مسیر
path	گذرگاه
path	پیاده رو
path	مسیر طریقت
nerve path	گذرگاه عصبی
path analysis	تحلیل مسیر
motor path	گذرگاه حرکتی
light path	مسیر نور
mean free path	مسافت ازاد میانگین
mean free path	مسافت ازاد متوسط
magnetic path	مسیر خطوط قوا
lightning path	مسیر برق
path of expansion	مسیر توسعه
train path	اجازه عبور ترن روی یک خط
to beat a path	کوبیدن یک جاده
scan path	مسیر پیمایش
roller path	ریل دواربرجک توپ
roller path	صفحه بلبرینگ
time path	مسیر زمانی
path sweeping	مین روبی مسیر دریایی
path sweeping	پاک کردن مسیر
path of flight	مسیر هواپیما
path of flight	مسیر پرواز
path of expansion	مسیر گسترش
leakage path	مسیر خزش
leakage path	مسیر نشت
glide path	مسیر پرواز در حال سرخوردن
critical path	مسیربحرانی
critical path	مسیر بحرانی
bicycle path	راه دوچرخه رو
base path	مسیر بین پایگاهها
bridle path	راه باریک
current path	مسیر عبور جریان برق
expansion path	مسیر گسترش
expansion path	مسیر افزایش حجم عملیات بنگاه گر یک نقشه منحنیهای متساوی التولید
flight path	مسیر پرواز
glide path	مسیر حرکت ازاد یا پرواز ازاد هواپیما یاموشک
glide path	مسیر فرود ازاد
foot path	کوره راه
bridle path	جاده اسب رو
bicycle path	مسیر دوچرخه سواری
attenuation mean free path	مسافت ازاد میانگین درتضعیف مسافت تضعیف
mean free path absorption	مسافت ازاد میانگین در جذب مسافت جذب
absorption mean free path	مسافت ازاد میانگین در جذب مسافت جذب
His path was strewn with flowers .	مقدم اورا گلباران کردند
mean free path for attenuation	مسافت ازاد میانگین درتضعیف مسافت تضعیف
critical path analysis	تحلیل مسیر بحرانی
magnetic path length	طول مسیر خطوط قوا
scattering mean free path	مسافت ازاد میانگین درپراکندگی مسافت پراکندگی
critical path method	سی پی ام
critical path method	روش مسیر بحرانی
critical path analysis	تعریف کارها و زمانی که هر یک نیاز دارند تابه اهداف خود برسند و نیز PERT
critical path analysis	منبعی که در هر زمان فقط توسط یک پردازنده قابل استفاده است
critical path analysis	استفاده از بررسیهای هر مرحله بحرانی یک پروژه بزرگ برای کمک به گروه مدیریت
To be itching fo r a fight . To be on the war path.	سر دعوا داشتن
path [corridor] for emergency vehicles	راه [باز شده در جاده] برای وسایل اورژانس