English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 88 (6 milliseconds)
English Persian
the reverse of the medal طرف یا جنبه دیگر موضوع
Other Matches
medal سکه مانند
medal مدال
medal صورت
medal شبیه
medal شکل
medal نشانی شبیه سکه مدال
medal نشان
campaign medal مدال جنگی
medal of freedom مدال ازادی
medal of honor نشان افتخار
service medal نشان خدمت
air medal نشان پرواز
medal of honor مدال افتخار
bronze medal مدال برنز
silver medal نشان نقره
silver medal مدال نقره
gold medal مدال طلا
bronze star medal مدال ستاره برنز
american campaign medal نشان خدمت امریکا برای سالهای 64- 1491
american defense service medal نشان خدمت ارتش امریکا درسال 14- 9391
reverse سیگنال ارسالی با گیرنده برای درخواست خاتمه ارسال
reverse حرکت نوک چاپگر در نیمه خط به بالابرای چاپ حروف بزرگ
reverse روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
reverse حروفی که در جهت مخالف حروف دیگر نمایش داده می شوند برای تاکید.
reverse کانال کنترل داده کند بین گیرنده وفرستنده
reverse وضعیتی که درآن ترمینالهای مثبت ومنفی ترکیب شده باشند, ودرنتیجه قطعه کارنمیکند
reverse عملیات ریاضی که به صورت منط قی نوشته شده اند, وبنابراین عملگرپس از اعداد فاهر میشودونیازبه کروشه را ازبین می برد
reverse حالت صفحه نمایش که سیاه و سفید آن رزرو شده اند.
reverse حرکت در جهت مخالف
reverse حرکت درخلاف جهت . ارسال
reverse وارونه
instead of the reverse بجای وارونه این
reverse داده ازگیرنده به فرستنده
reverse عکس ضد
reverse برگشتن
reverse معکوس کردن
reverse نقض کردن واژگون کردن
reverse پشت
reverse معکوس
reverse معکوس کننده
reverse برگرداندن پشت و رو کردن
reverse شکست وارونه کردن
reverse بدبختی
reverse خلاف جهت
reverse فهر
reverse نقض کردن
reverse لغو کردن
reverse بدل کاری
reverse شکستنی مخالف
reverse slope شیب معکوس
reverse slope ضد شیب
reverse polarity پلاریته معکوس
reverse gears دنده معکوس
reverse pitch گام معکوس
reverse osmosis اسمز معکوس
reverse speed سرعت معکوس
reverse thrust تراست معکوس
reverse video کاراکترهای تیره بر روی زمینه نمایش روشن تصویرمعکوس
reverse video صفحه نمایش معکوس
reverse video ویدئوی معکوس
forward/reverse جلو/عقببرنده
to suffer a reverse شکست خوردن
reverse gear دنده معکوس
naked reverse حمله با مانور سدکنندگان به یک سمت و توپدار به سمت دیگر
indian in reverse هندی معکوس
reverse bias پیشقدر معکوس
reverse bias تغذیه معکوس
reverse image تصویر وارونه
reverse control کنترل معکوس
reverse current جریان معکوس
double reverse شوت برگردان به دروازه
reverse dive شیرجه وارونه
reverse slide change تعویضاسلایدوارونه
reverse stitch button دکمهوارونهکنندهدوخت
auto reverse button دکمهمعکوساتوماتیک
fireman's carry from outside and reverse پیچ یک دست و یک پا از پشت دست
The car is in the reverse gear. اتو موبیل توی دنده عقب است
king's indian in reverse هندی شاه معکوس
maximum reverse r.m.s. voltage ولتاژ سد موثر حداکثر
reverse chicken wing نوعی کلید کشی
reverse current cutout افتامات
reverse polish notation نشان گذاری لهستانی معکوس
reverse flow engine توربین گاز دارای کمپرسورجریان خطی یا محوری
reverse flow regin ناحیه جریان معکوس
reverse side of metal work پشت کار فلزی
reverse current circuit breaker مدارشکن جریان معکوس
leg ride and reverse chicken wing سگک قفل قیصر
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com