Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 22 (5 milliseconds)
English	Persian
theatre fiend	آدم دیوانه وار علاقه مند به تیاتر
Other Matches
fiend	دارای احساسات شدید [دیوانه وار مشتاق یا علاقه مند]
fiend	دیو
fiend	ادم بسیار شریر
fiend	روح پلید
fiend	شیطان
arch fiend	دیو بزرگ
he is an incarnate fiend	دیوی است که بصورت ادمی در امده است
arch fiend	شیطان
theatre	تئاتر
theatre	تماشاخانه
theatre	تالار سخنرانی
theatre	تماشاخانه بازیگر خانه
to reseat a theatre	صندلیهای تازه برای تماشاخانهای فراهم کردن
picture theatre	سینما نمایش گاه متحرک
picture theatre	جایگاه سینما
idols of the theatre	اوهام ناشی از اصول و قواعدمنطقی و فلسفی
operating theatre	نمایشگاه عمل جراحی
coup de theatre	تغییر مهیج وناگهانی نمایش
The theatre is the obvious thing for an extrovert like me.	تیاتر واضحترین جا برای برونگرایی مانند من است.
This is a perfect (an excellent) site for a cinema(theatre house).	این زمین برای ساختن یک سینما جان می دهد
There were teeming ( surging) crowds outside the entrance of the theatre house .	دم در سینما جمعیت موج می زند

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com