English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (29 milliseconds)
English Persian
three eyed union plate صفحه سه چشمی
three eyed union plate shamrockplate ,face monkey: syn
Other Matches
union plate صفحه چند چشمی
union <adj.> اتحادیه صنفی
union پیوند اتحادیه اتصالی
union اتصال
union تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست خواهد بود
non union جدا از اتحادیه صنفی
union <adj.> سندیکای کارگری
union <adj.> اتحادیه بازرگانی
union اتحاد سازش
union مهره ماسوره
union موافقت
union پیوند وصلت
union اجتماع
union یگانگی
union اتحاد واتفاق
union <adj.> اتحادیه کارگری
union وحدت اتصال
union اتحاد اتحادیه
union پیوستگی
union الحاق
union اشتراک منافع
union اتحادیه
union اتحاد
one eyed یک چشم
ox eyed گاو چشم
eyed چشم دار
labour union اتحادیه کارگران
trade union اتحادیه تجارتی
international union اتحادیه بین المللی
international union اتحادیههای بین المللی
Soviet Union اتحاد شوروی
industrial union اتحادیه صنعتی
business union اتحادیه بازرگانی
industrial union اتحادیهای که هر نوع کارگر بدون توجه به کارش میتواند در ان عضو باشد
craft union اتحادیه صنفی
trade union اتحادیه تجاری
trade union اتحادیه کارگری
trade union اتحادیه صنفی
trade union اتحادیه اصناف
union hook قلاب دو حلقه
union shop مغازه یاکارگاهی که اعضای خارج از اتحادیه کارگری رامیپذیرد مشروط باینکه بعداعضو شوند
union shop یکی از اصول سیستم سندیکایی که به موجب ان کارگرانی که عضو اتحادیه نیستند می توانند استخدام شوند ولی پس از استخدام باید به عضویت اتحادیه درایند
union suit پیراهن و شلوار یکپارچه
vertical union اتحادیه صنعتی
Union Jacks پرچم سینه
Union Jacks پرچم ملی انگلیس
Union Jack پرچم سینه
Union Jack پرچم ملی انگلیس
trade union اتحادیه بازرگانی
company union اتحادیه شرکت
labor union سندیکای کارگری
labor union اتحادیه کارگری
customs union اتحادیه گمرکی
labor union اتحادیه کارگران
custom union اتحادیه گمرکی
radiator union پیچ و مهره رادیاتور
customs union مجموعهای از چند کشور که کالاهای یکدیگر را بدون حقوق وعوارض گمرکی وارد و صادرمی کنند
craft union اتحادیه متشکل از متخصصین فن یاصنعت یا حرفه خاص
economic union اتحادیه اقتصادی
nut and union مهره ماسوره
credit union موسسهای که به اشخاص کم درامد وام های کوچکی میدهد
European Union [EU] اتحادیه اروپا
post union اتحاد پستی بین المللی
argus eyed تیزبین
night eyed شب بین
owl eyed جغد چشم
night eyed روز کور
narrow eyed تنگ چشم
moon eyed خیره ومتحیر
open eyed گشاده چشم
open eyed چشم باز
moon eyed شبکور
lynx eyed تیز هوش
open eyed بیدار
open eyed هوشیار
oper eyed مراقب
oper eyed هوشیار
moon eyed روزبین
blear eyed دارای چشم تار یااشک الود
cat eyed تاریک بین
cat eyed چشم گربهای
green eyed حسود
clear eyed پاک نظر
clear eyed بصیر
cock eyed لوچ
cock eyed احمق
cock eyed کودن
cock eyed ناجور
cross eyed چپ چشم
cross eyed لوچ
dull eyed تارچشم
eagle eyed تیزنظر
lynx eyed تیزبین
blue eyed زاغ
blue eyed ابی چشم
keen eyed تیز نظر
keen eyed تیزبین
keen eyed تیزچشم
goggle eyed لوچ
glass eyed بی حالت
glass eyed کور
fire eyed دارای چشمان افروخته یادرخشان
evil eyed بد چشم
black eyed سیاه چشم
starry eyed خیال اندیش
She is cross eyed. چپ چشم است ( لوچ )
round-eyed چشمگرد
boss-eyed چشمهایبهطرفهم
pop-eyed دارای چشمهای ورقلمبیده
hawk eyed تیزبین
pop-eyed دارای چشمهای بیرون زده
pie-eyed پاتیل
dry-eyed دارای چشمان بیسرشک
dry-eyed بیاشکریزی
wild eyed دارای چشمان وحشی وخیره
starry eyed رویایی
starry eyed خیال پرور
starry-eyed رویایی
starry-eyed خیال اندیش
starry-eyed خیال پرور
goggle-eyed خیره چشم
beetle eyed نزدیک بین
hawk eyed تیزنظر
hawk-eyed تیزنظر
hawk-eyed تیزبین
cross-eyed لوچ
cross-eyed دوبین
pop-eyed باباغوری
wide eyed دارای چشم گشاد
wide eyed حیرت زده
wide-eyed دارای چشم باز
wide-eyed متعجب
wide-eyed دارای چشم گشاد
wide-eyed حیرت زده
stalk eyed ورقلنبیده
stalk eyed دارای چشمان جلوامده
squint eyed احول
squint eyed لوچ
sloe eyed دارای چشمان ابی پرنگ
sharp eyed تیز بین
quick eyed تیزچشم
wide eyed متعجب
pie-eyed مست
wide eyed دارای چشم باز
dewy-eyed معصوم و پاک چون کودک بی گناه
weak eyed دارای چشم کم سو
dewy eyed معصوم و پاک چون کودک بی گناه
sharp eyed تیز چشم
western european union لوگزامبورک هلند
male union nut محلقرارگیریپیچ
pan american union سازمان دولتهای قاره امریکا که به سال 0981 در واشنگتن تاسیس شد و هدف ان گسترش همکاری و همبستگی در شقوق و شئون مختلفه بین کشورهای قاره امریکااست
western european union ایتالیا المان غربی که در سال 5591 به وجود امدو بیشتر جنبه نظامی دارد
pan american union اتحادیه پان امریکن
western european union اتحادیه اروپای غربی اتحادیه متشکل از انگلستان بلژیک فرانسه
union [set theory] اجتماع [مجموعه] [ریاضی]
female union nut محلقرارگیریمهره
carpet exporters union اتحادیه صادرکنندگان فرش
black eyed susan گل پنجهزاری
blue-eyed boy دراصطلاح"تافتهجدابافته"
black eyed susan گل ژاپونی
black-eyed peas لوبیا چشم بلبلی
Union of Soviet Socialist Republics اتحادجماهیر شوروی سوسیالیستی
a plate یک بشقاب
plate ورقه
L-plate تحتتعلیم
x plate صفحات قائم موازی در لوله اشعه کاتدی
Could we have a plate please? ممکن است لطفا یک بشقاب برایمان بیاورید؟
plate تسمه
plate اب دادن
plate زره پوش کردن
plate روپوش دادن
plate پلاکهای توضیحات دستگاهها
plate ورقه تنکه
plate لوحه
plate ورقه اهن
plate پلیت
plate نعل اسب
plate شیشه
plate کلیشه
plate زره
plate متورق کردن
plate صفحه
plate قاب
plate پلاک
plate لوح
plate لوحه روکش
plate :بشقاب
plate روکش کردن
plate : روکش فلزی کردن ابکاری فلزی کردن
plate صفحه فلزی ورقه
plate بقدر یک بشقاب
plate صفحه اند
plate اندودن
active plate صفحه موثر
tie plate بالشتک ریل
anchor plate سپر
stencil plate الگوی نقشه برداری
accumulator plate صفحه اکومولاتور
surface plate تراز
surface plate تراز فلزی یا اهنی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com