Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (2 milliseconds)
English	Persian
three phase electric locomotive	لکوموتیو برقی سه فازه
Other Matches
industrial electric locomotive	لکوموتیو الکتریکی صنعتی
single phase locomotive	لکوموتیو یک فازه
phase to phase short circuit	اتصال کوتاه فاز به فاز
phase to phase short circuit	اتصال فاز به فاز
phase to phase short circuit	اتصال فاز
locomotive	متحرک لوکوموتیو
locomotive	حرکت دهنده نیروی محرکه
locomotive	وابسته به تحرک
mine locomotive	لکوموتیو معدن
locomotive track	مسیرلوکوموتیو
locomotive engineer [American E]	راننده قطار
locomotive driver [British E]	راننده قطار
locomotive operator [British E]	راننده قطار
locomotive frame drilling machine	دستگاه مته چارچوب لوکوموتیو
electric	برق دهنده
all electric	تماما" الکتریکی
all electric	تماما"برقی
electric	کهربایی
electric	حرکت شدید بار الکتریکی در یک هادی
non electric	غیر گهربایی
electric	آنچه با الکتریسیته کار میکند
non electric	غیر برقی
electric	برقی
electric	تعداد اتم هایی که شارژ شده اند.
electric	الکتریکی
electric drive	محرکه الکتریکی
electric spectrum	طیف برقی
electric resistance	مقاومت الکتریکی
electric railway	راه اهن برقی
electric engineering	الکتروتکنیک
electric eal	ماهی برقدار
electric eel	یکنوع ماهی بزرگ شبیه مارماهی
electric engineering	مهندسی برق
electric engineer	کارشناس برق
electric engineer	مهندس برق
electric equipment	تجهیزات الکتریکی
electric energy	انرژی الکتریکی
electric eye	چشم الکتریکی
electric field	میدان الکتریکی
electric primer	چاشنی الکتریکی
electric lighting	روشنایی
electric light	روشنایی برقی
electric lamp	لامپ
electric lamp	چراغ برق
electric iron	اطو برقی
electric insulator	مقره
electric wiring	سیم کشی برق
electric installation	سیم کشی برق
electric industry	صنعت برق
electric machine	ماشین الکتریکی
electric machine	دستگاه برقی
electric power	توان برقی
electric potential	پتانسیل الکتریکی
electric plant	کارخانه برق
electric plant	نیروگاه
electric organ	اندام برقزن
electric meter	کنتور
electric meter	برق سنج
electric train	ترن برقی
electric train	قطار برقی
electric traction	قوه الکتریکی
electric traction	کشش الکتریکی
electric torch	چراغ قوهای
electric thermometer	دماسنج برقی
electric tension	ولتاژ
electric tension	فشار الکتریکی
electric typewriter	ماشین تحریر برقی
electric unit	واحدهای الکتریکی
electric wind	باد الکتریکی
electric welding	جوشکاری الکتریکی
electric welding	جوشکاری با برق
electric welding	جوش برق
electric welding	جوش برقی
electric welding	جوشکاری برقی
electric wave	موج الکتریکی
electric steel	فولاد ابکاری
electric squib	نوعی چاشنی با فتیله الکتریکی
electric flux	شار الکتریکی
electric flux	شاره برقی
electric fluid	سیال برقی
electric filter	صافی الکتریکی
electric generator	ژنراتور
photo electric	وابسته به تاثیر نورو الکتریک باهم
electric foil	فلوره الکتریک
electric foil	شمشیر فویل با نوک برقدار
electric horsepower	اسب بخار الکتریکی
electric heater	گرم کن الکتریکی
electric heater	بخاری برقی
electric generator	مولد الکتریسیته
electric furnace	بوته برقی
electric furnace	کوره برقی
electric force	نیروی الکتریکی
gasoline electric	بنزین الکتریکی
electric guitar	گنتارالکتریکی
electric blanket	تشکبرقی
electric-blue	آبیروشن
electric sockets	پریز ها
electric variometer	وریالکتریکی
electric toothbrush	مسواکالکتریکی
electric arc	قوس نوری
electric arc	قوس الکتریکی
electric apparatus	دستگاه الکتریکی
electric amalgam	ملغمه برقی
electric , drill	مته برقی
electric kiln	کورهالکتریکی
electric razor	ریشتراشبرقی
electric sockets	پریز های دیواری
electric sockets	پریز های روی دیوار
electric drill	مته برقی [ابزار]
electric drill	دریل [ابزار]
electric drills	دستگاه های مته [ابزار]
electric drills	مته های برقی [ابزار]
electric drills	دریل ها [ابزار]
electric doublet	دو قطبی الکتریسیته
hydro-electric	وابسته به پیدایش الکتریسیته بوسیله مالش اب یا بخار
electric drill	دستگاه مته [ابزار]
electric chair	صندلی اعدام الکتریکی
electric shocks	شوک الکتریکی
electric shocks	ضربه برقی
electric shock	شوک الکتریکی
electric shock	ضربه برقی
electric chair	اعدام بوسیله برق
hydro electric	وابسته به پیدایش الکتریسیته بوسیله مالش اب یا بخار
electric arch	قوس برقی
electric discharge	تخلیه الکتریکی
electric contact	کنتاکت الکتریکی
electric constant	ثابت الکتریکی
electric connection	اتصال الکتریکی
electric conductor	هادی
electric conductor	رسانا
electric conductor	هادی برق
electric conductor	هادی الکتریسیته
electric conduction	هدایت الکتریسیته
electric control	کنترل الکتریکی
electric drill	دریلالکتریکی
electric cooker	گازالکتریکی
electric dipole	دو قطبی الکتریسیته
electric cushion	بالش برقی
electric current	جریان الکتریسیته
electric current	جریان برقی
electric current	شدت جریان
electric coupling	پیوست الکتریکی
electric coupling	تزویج الکتریکی
electric component	قطعه الکتریکی
electric company	شرکت برق
electric communication	مخابرات
electric break down	شکست الکتریکی
electric brake	ترمز الکتریکی
electric brake	ترمز برقی
electric boiler	دیگ بخار برقی
electric bell	زنگ اخبار
electric balance	تعادل الکتریکی
electric attraction	جاذبه الکتریکی
electric bulb	چراغ برق
electric bulb	لامپ الکتریکی
electric circuit	مدار الکتریکی
electric circuit	مدار
electric charge	بار برقی
electric charge	بار الکتریکی
electric clock	ساعت الکتریکی
electric candle	شمع برقی
electric cleaner	جارو برقی
out of phase	خارج از فاز
out of phase	ناهم فاز
to phase out something	به تدریج موقوف کردن چیزی
two phase	دووهلهای
two phase	دو فاز دومرحلهای
phase-out	اتمام یک سری
out of phase	ناهمفاز
phase in	داخل کردن
two phase	دوحالتی
three phase	سه فاز
to phase out something	به ترتیب خارج کردن چیزی
to phase out something	اتمام یک سری
phase out	خارج کردن
phase out	به ترتیب خارج کردن
phase in	به ترتیب داخل شدن
in phase	هم فاز
in phase	همفاز
phase	دوره زمانی اجرای برنامه
phase	وجه
phase	دوره
phase	طبقه
phase	وضعیت
phase	وسیله جدید که به تدریج معرفی میشود و وسیله قدیمی کم کم بی استفاده میشود
phase	معرفی تدریجی چیزی یا کاهش تدریجی چیزی
phase	مدت زمانی که برنامه کامپایل میشود
phase	بخشی از فرآیند بزرگتر
phase	منظر
phase	حالت
phase	وجهه
phase	صورت
phase	لحاظ پایه
phase	فاز
phase	مرحله عملیات
phase	مرحله
phase	وضع
phase	دوره تحول وتغییر
phase	اهله قمر جنبه
phase	مرحلهای کردن

Recent search history
Search history is off. Activate

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com