English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 38 (1 milliseconds)
English Persian
to borrow for ... weeks برای ... هفته قرض گرفتن
Other Matches
weeks هفته
for two weeks جلسه دوهفته پس افتاد جلسه را به دوهفته بعدموکول کردند
Within the next few weeks . درعرض چند هفته آیند ؟
weeks هفت روز
Holy Weeks هفتهی مقدس
work weeks کارهفته
Christmas is two weeks away . دوهفته به کریسمس مانده
Please allow for at least two weeks' notice [to do something] [for something] [prior to something] . درخواست می شود که لطفا دو هفته برای پیشگیری [کار] اعطاء کنید [تا ما ] [برای چیزی] [قبل از چیزی] .
They must give not less than 2 weeks' notice. آنها باید این را کم کمش دو هفته قبلش آگاهی بدهند.
borrow مسافتی که گوی روی چمن نرم منحرف میشود
to borrow something [from somebody] چیزی را قرض گرفتن [از کسی]
to borrow something [from somebody] چیزی را قرض کردن [از کسی]
borrow عملیات در برخی فرآیندهای ریاضی از قبیل تفریق از عدد کوچکتر
borrow قرض گرفتن
borrow قرض کردن
borrow رقم قرضی قرض گرفتن
borrow عاریه گرفتن
borrow ضربه زدن روی چمن نرم به سمت چپ یا راست یا مستقیم
borrow وام گرفتن
borrow وام گرفتن اقتباس کردن
to lend and borrow قرض دادن و قرض گرفتن
to borrow up to ... books تا... [مدتی] کتاب قرض گرفتن
to borrow an amount مبلغی را قرض گرفتن [اقتصاد]
end around borrow رقم قرضی دور گشتی
borrow pit قرضه
borrow pit وامگاه
borrow pit چاله خاکبرداری
May I borrow your pen ? قلمت را به من قرض می دهی ؟
propensity to borrow گرایش به استقراض
borrow pit محل خاکبرداری جهت استفاده خاک ان درخاکریز
Do not borrow from a parvenu . <proverb> از نو کیسه وام مخواه .
borrow pit گود خاکبرداری
borrow pit محل قرضه
borrow area محل قرضه سد خاکی
To borrow money from a bank . ا زبانک پول قرض گرفتن
To borrow in dribs and drabs. قرض وقوله کردن
was wondering if I could borrow your car. می توانم ماشینت را قرض کنم؟
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com