Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 123 (7 milliseconds)
English
Persian
to decline from the parallel
از حالت موازی خارج شدن
Other Matches
decline
زوال
decline
تنزل
decline
تنزل کردن کاستن
decline
مایل شدن رو بزوال گذاردن
decline
خم شدن
decline
زوال انحطاط
decline
صرف کردن
decline
نپذیرفتن
decline
ردکردن
decline
شیب پیدا کردن
decline
کاهش
decline
نقصان
decline
مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
decline of water
افت سطح ایستایی اب
decline board
پیش تخته ژیمناستیک
phreatic decline
پائین رفتن سطح ایستائی
woman on the decline of life
زن یائسه
decline in economic usefulness
depreciation
parallel
اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
parallel
کامپیوتری که روی چندین کاز همزمان کار میکند
parallel
چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
parallel
تعداد وسایل جانبی که به صورت موازی به یک باس وصل هستند
parallel
اگر به توجه نیاز داشته باشند
parallel
آدرس و سیگنال وقفه را ارسال میکند که پس طبق ارجحیت وسیله توسط کامپیوتر قابل پردازش است
parallel
تعداد پردازنده ها انجام شده همزمان روی تعدادی ورودی
parallel
1-
parallel
که دو یا چند پردازنده همزمان یک یا چند موضوع داده کار می کنند. 2-دو یا چند بیت کلمه ارسالی روی خط جداگانه در یک زمان
parallel
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
parallel
انشعاب
is parallel to
مساویاست
is not parallel to
مساوینیست
without parallel
بی مانند بی نظیر
parallel
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
parallel
موازی
parallel
موازی کردن اسکیها
parallel
همگام قرینه
parallel
همتا
parallel
شنت
parallel
همزمان
parallel
موازی کردن برابر کردن
parallel
برابر خط موازی
parallel
متوازی
parallel
همسو
parallel
نظیر مطابق بودن با
parallel
برابر بودن مانند کردن تشبیه کردن پارالل
parallel
مدار و اتصال که امکان دریافت و ارسال داده موازی میدهد
parallel
که همزمان ارسال می شوند
parallel
ارسال داده بین دو وسیله چندبیتی
parallel
وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و ارسال میکند
parallel
بافر کردن و... را هنگام ارسال داده موازی ز و به هم انجام میدهد
parallel
مدار مجتمع مخصوص که تمام تصدیق ها
parallel
داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
parallel
ارسال بیتهای داده همزمان در امتداد تعدادی خط وط داده
parallel
خط ارسال که داده موازی را کنترل میکند
parallel
وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و داده سریال ارسال میکند
parallel
تعداد آدرسهای متصل به هم
parallel
که امکان افزودن چندین رقم همزمان میدهد
parallel
داده ارسالی بین دو وسیله چندبیتی .
parallel
که همزمان ارسال شود
parallel
کامپیوتر با یک یا چند واحد محاسبه و منط قی که امکان پردازش موازی را فراهم میکند
parallel processor
موازی پرداز
parallel processor
پردازنده موازی
parallel processing
پردازش موازی
parallel printing
چاپ موازی
parallel printer
چاپگر موازی
parallel port
درگاه موازی
parallel operation
عملیات موازی
parallel operation
عملکرد موازی
parallel operation
عمل موازی
parallel law
قانون توازی
parallel items
سوالهای همتا
parallel reading
خواندن موازی
parallel ruler
خط کش موازی
running in parallel
پردازش موازی
parallel transmission
ارسال موازی
parallel transmission
انتقال موازی
parallel transmission
مخابره موازی
parallel tests
ازمونهای همتا
parallel system
شبکه موازی
parallel storage
انبارش موازی
parallel storage
انباره موازی
parallel sheaf
مروحه موازی
parallel run
اجرای موازی
two parallel lines
دو خط موازی
parallel interface
رابط موازی
parallel adder
افزایشگر موازی
parallel bars
مانع در پرش اسب
parallel bars
پارالل ژیمناستیک
parallel aerofoil
ایرفویلی که سطح مقطع ان درتمام طول ان ثابت باشد
parallel adder
جمع کننده موازی
parallel access
دستیابی موازی
parallel access
با دست یابی موازی
parallel perspective
پرسپکتیو همرو یا موازی
parallel series
مدارهای زنجیری با اتصال چندگانه
connect in parallel
بطور موازی اتصال دادن
axially parallel
موازی محوری
axially parallel
در راستای محوری
bit parallel
طراحی و یا بکارگیری تکنیک انتقال موازی
parallel bars
میلههای پارالل
parallel cells
یاختههای موازی
parallel feed
خورد موازی
parallel conversion
تبدیل موازی
parallel connection
اتصال موازی
parallel computer
کامپیوتر موازی
parallel circuit
مدار شنتی
parallel column
ستونهای موازی
parallel clamp
گیره پیچی موازی
parallel circuit
مدار موازی
force displaced in parallel
[بردار]
نیروی بطور موازی جابجا شده
anti parallel feeding
تغذیه مخالف
uneven parallel bars
پارالل زنان
series parallel dimming
اتصال زنجیری- موازی لامپها
series parallel connection
اتصال سری- موازی
series parallel connection
اتصال زنجیری- موازی
parallel gap welder
جوشگر شکاف موازی
parallel resonant circuit
مدار همنوای موازی
parallel input output
ورودی و خروجی موازی
parallel search storage
انباره جستجوی موازی
parallel trussed girder
تیر شبکهای موازی
random parallel tests
ازمونهای موازی تصادفی ازمونهای همتای تصادفی
retrospective parallel running
اجرای سیستم کامپیوتری جدید با داده قدیمی برای اینکه آیا درست کارمیکندیا خیر
ball and parallel roller bearings
یاطاقان غلطکی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com