Dictiornary-Farsi | to f. in one's steps | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

✘ Close


Total search result: 22 (4 milliseconds)
English	Persian
to f. in one's steps	پی کسیراگرفتن


Search result with all words

goose-steps	قدم اهسته
goose-steps	رژه بابدن راست وبدون خم کردن زانوچنانکه درپیاده ن
come down the steps	از پلگان بیایید پایین
corbie steps	برجستگیهایی که بشکل پله یاکنگره درسرازیریهای شیروانی میسازن
crow steps	لاریز:برجستگی هایی که بشکل پله یاکنگره درسرازیریهای شیروانی م
method for turning the steps	روش دور دادن پلکان
regular steps	گامهای منظمو
take steps	اقدامات بعمل امده
to take steps	اقدامات بعمل اوردن
to take steps	اقدام کردن
mobile passenger steps	پلههایمتحرکمسافرین
steps in the production of electricity	مراحلتولیدالکتریسیته
steps to ripeness	مراحلرسیدهشدن
stone steps	پلهسنگی
universal passenger steps	پلههایعمومیمسافرین
He was walking with slow steps .	با قدمهای آهسته راه می رفت
He took a few steps forward .	چند قدم جلو آمد
To walk with firm steps .	با قدمهای محکم راه رفتن
take steps <idiom>	آمادگی یافتن
altar-steps	[بالاترین محل جایی که میز عشای ربانی در آن قرار دارد.]
crown-steps	لاریز [برجستگی هایی که شکل پله یا کنگره در سرازیرهای شیروانی است.]
Partial phrase not found.


Recent search history

Contact | Terms | Privacy