English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 72 (5 milliseconds)
English Persian
to incur a risk ریسکی را قبول کردن
to incur a risk ریسک کردن
Other Matches
incur موجب
incur متحمل شدن وارد امدن
incur دیدن
incur شدن
to incur the odium of somebody مورد خشم کسی واقع شدن
to incur debts به قرض افتادن
to incur danger درخطر افتادن
to incur a criticism مورد انتقاد واقع شدن
to incur a punishment تنبیه بر خود وارد اوردن سزاوار تنبیه شدن
to incur a loss ضر ر دیدن
to incur a loss زیان دیدن
to incur danger خودرادر خطر انداختن
To incur some heavy expenses. مبلغی غلتیدن (متحمل یا متضرر شدن )
risk دل به دریا زدن
on risk در معرض خطر
risk به مخاطره انداختن
to something against risk چیزی را از خطر حفظ نمودن
risk غرر
risk احتمال زیان
risk مخاطره ریسک خطر
risk خطر کردن
risk گشاد بازی بخطر انداختن
risk احتمال زیان و ضرر
risk ریسک
risk به خطر انداختن
risk خطر امکان خطر
risk مخاطره
risk احتمال زیان یاخطر
risk خطر
risk پذیرفتن خطر
risk احتمال خطر ریسک کردن
risk خطر احتمالی
security risk ریسکبرخلافامنیتیککشوریاارگان
to run risk دل بدریا زدن خودرابمخاطره انداختن
to run risk پیه زیان یااسیبی رابخودمالیدن
war risk خطر جنگ
This is a calculated risk. این یک ریسک حساب شده است
To take a chance . To risk it. دل رابه دریا زدن
caculated risk <idiom> شانس زیاد برای موفقیت
run a risk <idiom> ریسک خطرناک ،نا امن خیلی خطرناک
flood risk خطر سیل
split risk تفکیک خطر
risk taking خطرجویی
degree of risk شدت خطر شدت قبول خطر
degree of risk میزان خطر
collision risk خطر تصادم
risk money کسر صندوق
carrier's risk خطرات به عهده حمل کننده
carrier's risk ریسک به عهده شرکت حمل ونقل
at the owner's risk بعهده مالک
at the owner's risk باشد
at the owner's risk با قید اینکه هرگونه خسارت بعهده مالک
at owner's risk یا حمل جنس باهمین شرط
at owner's risk معامله با قید این که هر گونه خسارت به عهده صاحب جنس باشد
emergency risk ریسک اضطراری
emergency risk خطرات غیرقابل اجتناب اتمی
market risk خطر بازار
risk taker خطر طلب
risk lover طرفدار خطر
risk lover طرفدار ریسک
risk avoider اجتناب کننده از ریسک
risk avoider اجتناب کننده از خطر
risk actually incurred خطر محقق شده
prohibited risk خطر بیمه نشدنی
producer's risk ریسک تولید کننده
owner's risk خطر یاخطرات به عهده صاحب کالا
owner's risk ریسک صاحب کالا
all risk insurance بیمه تمام حوادث
war risk insurance بیمه خطر مرگ
all risk insurance policy بیمه نامه تمام خطر
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com