Dictiornary-Farsi | to indulge a hope | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 42 (4 milliseconds)

English	Persian
to indulge a hope	امید پروردن


Other Matches

To give up hope [abandon hope]	قطع امید کردن
indulge	نرنجاندن
indulge	دل کسی رابدست اوردن
indulge	زیاده روی کردن شوخی کردن
indulge	افراط کردن
indulge	مخالف نبودن رها ساختن
indulge	مخالفت نکردن
We should not indulge in personalities.	نبا ید راجع با شخاص صحبت کنیم
to indulge one's passions	پیروی از هواو هوس کردن خوش گذرانی کردن
To indulge in tendentious correwpondence.	کاغذ پراکنی
To crack jockes . to indulge in witticism .	مزه ریختن ( مزه پرانی کردن )
hope against hope <idiom>	در نومیدی بسی امید است
hope [for something]	امید [برای چیزیی]
hope	امیدواری چشم داشت چشم انتظاری
hope	انتظار داشتن ارزو داشتن
hope	امیدواربودن
hope	امید
There is little hope	امید چندانی نمی رود (نیست )
While there is life there is hope . <proverb>	تا زندگى هست امید هست.
hope-sick <adj.>	حسرت به دل
ray of hope	روزنه امید
to cherish the hope that ...	امید بپرورند که ...
hope-sick <adj.>	آرزو به دل
In the hope of. Hopingg that . . . .	به امید …
bereft of hope	مایوس
forlorn hope	دستهای که قبلا مامور حمله و بمباران جای محصوری میشوند
forlorn hope	طلایه
his hope was snuffed out	چراغ امیدش خاموش شد
hope chest	جعبهای که زن جوان جهیزیه والبسه خود را در ان میگذارد
nothing rest but hope	هیچ
nothing rest but hope	نمیماندجزامید
bereft of hope	نا امید
to build one's hope upon	امید خودراروی 0000قراردادن
white hope	بوکسور سفیدپوست درمقابل بوکسور سیاه پوست
it is past all hope	جای هیچ امیدواری نیست هیچ امیدی نیست
Nothing ungoward ( unfortunate)I hope .	انشاء الله خیر است
his joys p from baseless hope	خوشیهای اوناشی ازامیدهای بی اساس است
To give up in despaer . To lose hope .	قطع امید کردن
I cross my heart and hope to die.	به خدا قسم می خورم.
cross one's heart and hope to die <idiom>	قسم خوردن
I hope it serves ( answerew ) your purpose ( meets your view ) .	امید وارم نظرتان را تأمین کند

to indulge a hope

امید پروردن