Dictiornary-Farsi | to post a letter | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 203 (2 milliseconds)

English	Persian
to post a letter [British English]	نامه ای را با پست فرستادن


Search result with all words

take this letter to the post	این نامه راببرید به پستخانه
I dont quite remembered to post (mail)your letter.	کاملا" بخاطرم ماند ( یادم نرفت ) که نامه تان را پست کنم
Other Matches

i wrote letter a letter	چندین کاغذ پشت سرهم نوشتم
Get the letter to him . Have the letter handed to him.	نامه را بدستش برسان
i wrote letter a letter	هی کاغذ نوشتم
Read out the letter. Read the letter aloud.	نامه را بلند بخوان
letter	کاغذ ادبیات
letter of a	اطلاع نامه
letter	حرف الفباء
letter	حرف
letter	حرف چاپی
letter of a	اگاهی نامه
letter no	نامه شماره 5
to the letter <idiom>	طبق قانون
letter	مراسله
to a. letter	روی نامه عنوان نوشتن نامه نوشتن کاغذی رابعنوان
to a. letter	فرستادن
to the letter	طابق النعل بالنعل
d. letter	حرفی که درسالنامه دلالت برروز یک شنبه میکند
letter	نامه
letter	نوشته ارسالی از کسی به دیگری یا از کامپیوتر به دیگری برای اطلاع رسانی یا ارسال دستور یا..
to the letter <adv.>	نکته به نکته
letter	معرفی نامه
to the letter <adv.>	مو به مو
letter for letter <adv.>	نکته به نکته
to the letter <adv.>	کلمه به کلمه
letter for letter <adv.>	کلمه به کلمه
letter for letter <adv.>	مو به مو
letter	سند
letter	نوشته
letter	حروف ارسالی به چندین آدرس با نام بدون تغییر در متن
letter	نویسه
letter	باحروف نوشتن باحروف علامت گذاشتن اجازه دهنده
letter	اثارادبی
letter	معرفت دانش
block letter	حروف درشت وسیاه نوعی حروف بدون زیر وزبر
an open letter	نامهای که بوسیله روزنامه به کسی عنوان شود
letter of credence	اعتبارنامه
He signed with the letter	امضاء با حرف او
scarlet letter	حرف A برنگ سرخ که روی سینه زناکاران نصب میشده
letter of credit	اعتبار اسنادی
nundinal letter	حرفی برای نامیدن هریک ازهشت روز بازار بکار میرفت
blind letter	نامهای که نام ونشان روشن ندارد
black letter	حرف سیاه
omission of a letter	انداختن یا حذف یک حرف
back letter	گواهی تضمین
letter of credit	اعتبارنامه
near letter quality	خروجی چاپ شده توسط چاپگرهای نقطه ماتریسی که به اندازه خروجی چاپگرهای با کیفیت حروف عالی خوانانمیباشد
air letter	نامهء هوایی
referring to your letter of	با اشاره بنامه .......عطف بنامه ....... راجع بنامه .......
action letter	فرم بازرسی ویژه در ردههای بالا
letter of credence	credence
repetitive letter	نوشته شده است
repetitive letter	یات آدرس
adverting to letter	عطف بنامه
letter testamentary	تصدیق انحصار وراثت
registered letter	نامه سفارشی
red letter	مربوط به روزهای تعطیل و اعیاد مخصوص ایام خوشحالی فراموش نشدنی
red letter	با حروف قرمز
open letter	نامه سر گشاده
air letter	نامهء مخصوص پست هوایی
recredential letter	recredential
letter lock	قفل حروفی
letter of even date	نامه همین تاریخ
letter paper	کاغذ نویسی
letter perfect	کلمه بکلمه
letter perfect	جزء بجزء
letter perfect	کاملاوارد
letter of credit	اعتبار نامه بانکی
letter perfect	از بر
letter press	مواد چاپی
letter press	نوشته وابسته به عکسها
letter quality	کیفیت حرف
letter of recommendation	توصیه نامه
letter of recommendation	سفارش نامه
letter of indemnity	ضمانت نامه
letter of indemnity	غرامت نامه
letter of instruction	دستورالعمل انجام کار
letter of intent	تمایل نامه نامه علاقه مندی به انجام معامله
letter of introduction	معرفی نامه
letter of invitation	دعوت نامه
letter of invitation	رقعه دعوت
letter of marque	پروانه دستگیر کردن کشتی بازرگانی دشمن و غارت کردن اتباع ایشان
letter of d ult	مامه سوم ماه گذشته
letter of recall	نامهای است که رئیس یک کشور به رئیس کشور دیگرنوشته و از او تقاضای مرخص کردن سفیری را که کارش در مملکت مرسل الیه پایان یافته میکند
letter quality	چاپ با کیفیت خوب
letter quality	کیفیت حرفی
curled letter	کاهوی پیچ
letter writer	کاغذ نویس
in letter and in spirit	ئر لفظ و در معنی
in letter and in spirit	لفظاومعنا
in letter and in spirit	از حیث نص و معنی هردو
letter of credit	برگه اعتبار
computer letter	حرف کامپیوتری
letter writing	نامه نگاری
circular letter	نامه اداری
circular letter	بخشنامه اداری
dead letter	قانون منسوخ
dead letter	نامه غیر قابل توزیع
i am in receipt of your letter	نامه شما به من رسید
i am in receipt of your letter	نامه شما واصل گردید
letter sheet	نامه تمبردار پستی
letter shift	مبدله حروف
letter weight	کاغذ نگاه دار
drop letter	نامه پست شهری
letter writer	کتاب
letter writer	نامه نگاری
letter writer	نامه نویس
capital letter	حرف بزرگ
sea letter	سند بیطرفی کشتی
The letter is in his own handwriting .	نامه بخط خودش است
letter missive	امریه
Has a letter arrived for me?	آیا برای من نامه ای رسیده است؟
letter of admission	اقرارنامه
letter of advice	آگهی
letter of credit	ورقه اعتبار
letter of agreement	موافقتنامه
letter of attorney	نیرو
letter missive	اجازه نامه ابلاغیه
letter missive	امر نامه
This letter has been tampered with .	در این نامه دست برده شده
letter de chancellerie	نامهای است که در مناسبات مهم جهانی مورد استفاده قرار می گیرد
The letter is addressed to you .	نامه بعنوان شما نوشته شده است
letter founder	حروف ریز
I had a letter from my father .	از پدرم کاغذ داشتم
The letter is well typed .	نامه قشنگ ماشین شده است (با ماشین تحریر )
letter head	سر کاغذ
letter head	کاغذیکه نشان چاپی دارد
letter of attorney	وکالت نامه
letter of attorney	اختیار نامه
letter of dismissal	متارکه
letter of dismissal	رها سازی
letter of dismissal	خاتمه
letter of dismissal	انقضا
letter of dismissal	الغا
letter of dismissal	بطلان
letter of dismissal	انفصال
letter of dismissal	ترک
letter of attorney	اجازه نامه
to kern a letter	فاصله دخشه ای را با کاهش منظم کردن
letter of reference	معرفی نامه
letter of reference	توصیه نامه
I read through the letter.	من این نامه را کاملا میخوانم.
block letter	چاپ نوعی حروف چوبی وبزرگ
letter de chancellerie	نامه رسمی
send a letter	نامهای بفرستید
the letter of the law	عبارت قانون
the letter of the law	نص یا لفظ شریعت
the original letter	عین نامه
letter of attrney	وکالتنامه
letter of attorney	وکیل
letter book	رونوشت نامه
letter book	کتاب رونوشت
letter balance	ترازوی نامه کشی
the letter of the law	لفظ یا نص قانون
the letter is urgent	نامه فوری است
send a letter	کاغذ بدهید
small letter	حرف ریز
to readdress a letter	عنوان نامهای را عوض کردن
covering letter	نامه توضیحی
covering letter	نامه یایادداشتی که همراه اسنادفرستاده میشود و در ان دلیل ارسال اسناد و مطالب دیگر درج میگردد
covering letter	نامه پوششی
love letter	نامه عاشقانه
form letter	فرم نامه
letter of attorney	مدعی
letter box	صندوق پست
letter-bomb	بمب نامهای
letter-bombs	بمب نامهای
letter opener	سرنامهبازکن
letter scale	مقیاسنامهها
letter card	کاغذ پستی تا شده که لبههای چسب دارانرابهم چسبانده به پست میدهند
To mail a letter.	نامه ای رابه پست انداختن
letter carrier	نامه رسان پستچی
I have just received your letter.	کاغذت تازه به دستم رسیده است
four-letter words	واژهی قبیح
four-letter words	واژهیچهار حرفی
four-letter word	واژهی قبیح
letter drop	صندوق پست
Letter of recommendation.	توصیه نامه
under cover of letter no	ضمن نامه شماره
with reference to letter no	با اشاره بنامه شماره ....عطف بنامه .......نسبت بنامه ......
chain letter	نامهی زنجیری
four-letter word	واژهیچهار حرفی
letter carrier	چاپار
irrevocable letter of credit	اعتبار اسنادی غیرقابل برگشت
letter-box company	شرکتی [درپناهگاه مالیاتی] که تنها صندوق پستی دارد
revocable letter of credit	اعتبارقابل فسخ
to date a letter forward	کاغذی راتاریخ عقب ترگذاشتن
to insert a letter in a word	حرفی را در میان واژهای جادادن
unconfirmed letter of credit	اعتبار اسنادی تایید نشده
poison-pen letter	نامهایکهحاویخبریناخوشایندباشد
Did you carry (deliver) the letter ?	نامه را بردی یا نه ؟
Did you deliver my letter to your father ?	نامه مرا تحویل پدرت دادی ؟
In response (reply) to your letter.	در جواب نامه تان
The letter hasnt arrived yet.	نامه هنوز نرسیده است
Please bring me the orifinal letter .	عین نامه را برایم بیاورید
The spirit and letter of the law .	معنی و لفظ قانون
To carry out to the letter . To do something very meticulously .	موبه مو انجام دادن
red letter day <idiom>	روزی که به علت واقعهای روز تاریخی است
round robin (letter) <idiom>	نامهای که دست جمعی نوشته شود (هرگوشه آن بوسیله شخصی)
a red letter day	روز مهم و به یاد ماندنی
revocable letter of credit	اعتبار قابل برگشت