Dictiornary-Farsi | to rain tears | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 116 (7 milliseconds)

English	Persian
to rain tears	اشک باریدن
to rain tears	اشک ریختن


Other Matches

tears	:
f. tears	گریه زورکی
tears	چاک دادن
tears	دریدن
tears	پاره کردن
tears	چاک
tears	پارگی
tears	اشک
tears	سرشک
tears	گریه
tears	: دراندن
tears	گسیختن گسستن
job's tears	شجره التسبیح
to burst into tears	مانندانارترکیدن
job's tears	دمع ایوب
to shed tears	اشک ریختن
to melted in to tears	بگریه در امدن
move to tears	اشک از چشمان کسی جاری شدن
crocodile tears	اشک دروغی
they mingle their tears	با هم گریه می کنند
to burst into tears	زیرگریه زدن
to gulp down ones tears	گریه رادرگلوحبس کردن
crocodile tears	اشک تمساح
to kiss away a child's tears	بابوسیدن بچه اشکهایش راپاک کردن
to wepp bitter tears	زارزار گریستن
tears suffused his eyes	اشک در چشمانش پر شد
tears rained down his cheeks	اشک بر چهره اش روان شد
tears fell down his cheeks	اشک از چشمانش سرازیر شد
to cry bitter tears	زارزارگریستن
he laughed till the tears came	انقدر خندیدکه اشکش سرازیرشد
To burst into tears (laughter).	زیر گریه ( خنده ) زدن
To begin to weep . to burst into tears .	گریه افتا دن
Tears remedy every irremediable ailment. <proverb>	گریه بر هر درد بى درمان دواست .
Her sad story moved us to tears.	داستان غم انگیزش همه ما را بگریه انداخت
rain	بارندگی باریدن
asking for rain	استسقاء
rain	بارش
She said it would rain and sure enough it did .	گفت باران خواهد آمد و همینطور هم شد
too much rain	باران بیش از اندازه
rain ga	باران سنج
rain	باران
much rain	باران بسیار
much rain	باران زیاد
it look like rain	گویا خیال باریدن دارد
the clouds rain	ابر میبارد
the rain pelted down	باران شرق شرق باریدن
rain cap	کلاه کریلی
rain discharge	حجم بارندگی در یک حوزه تقسیم بر مدت ریزش بارندگی
rain shower	باران شدید
It lookes like rain.	هوا خیال باریدن دارد
rain hat	کلاه بارانی
rain on someone's parade <idiom>	برنامه های دیگران را مختل کردن
rain check	نوید یا قول دعوت بعدی
rain check	بلیط مجانی یا مجدد
continuous rain	بارش باران دائمی
freezing rain	تگرگ
rain check <idiom>	رد کردن درخواستی برای یک تاریخ معین و موکول آن به زمان دیگر
to send down rain	باران فرستادن
rain check <idiom>	بلیط مجانی برای چیزی که به علت باران کنسل شده
intermittent rain	بارش متناوب باران
rain check	بلیط باران
rain worm	مادی
rain or shine	چه باران باشد چه آفتاب
rain gage	باران سنج
rain forest	جنگل انبوه مناطق گرم و پرباران
rain fall	بارندگی
rain box	صندوق یا اسباب بازی دیگری که درتماشاخانه صدای باران ازان درمی اورند
plenty of rain	باران کافی
plenty of rain	باران فراوان
cyclonic rain	باران چرخهای
rain gauge	باران سنج
it threatens to rain	است
it threatens to rain	هوا مستعد باریدن
fine rain	باران ریز
golden rain	آتش باران
golden rain	یک جور آتش بازی که مانند است به باران آتش
fine rain	باران
rain gage	وسیله سنجش میزان بارندگی
rain glass	میزان سنج
fine rain	نم نم
rain worm	ساکن زمین دنیوی
rain worm	خاکدار
rain worm	آدم پست
rain worm	خراتین
rain worm	کرم خاکی
orographic rain	باران کوهزاد
acid rain	باران اسیدی
rain water	آب باران
rain wash	فرسایش ناشی از ریزش باران
rain glass	میزان الهوا
blood rain	باران سرخ
rain laden	باران ساز
rain coat	بارانی
rain prints	اثرهای چکه باران
rain proof	ضد باران
We are waiting for the rain to stop .	معطل بارانم که بند بیاید
rain cats and dogs <idiom>	باران شدید
A wolf which has been drenched by rain . <proverb>	گرگ باران دیده .
We were caught in the rain ( rainstorm) .	وسط باران گیر کردیم
Not all clouds bring rain. <proverb>	هر ابرى باران نیاورد.
These clouds are a sign of rain .	این ابرها علامت بارندگی است
rain water head	طشتک بالای ناودان
standard rain gage	باران سنج معمولی
to rain cats and dogs	سخت باریدن
to rain cats and dogs	سنگ ازآسمان آمدن
rain gauge station	ایستگاه باران سنجی
intensity of rain fall	شدت بارندگی که بامیلیمتردرساعت مشخص میشود
these cloud promise rain	این ابرها خبر از بارندگی میدهند
rain gauge recorder	اندازه بارش ثبت شده
tropical rain forest	جنگل بارانهای استوایی
direct-reading rain gauge	اندازه مقدار بارش مستقیم
The rain gutter is blocked up with leaves.	برگ ها ناودان باران را مسدود کرده اند.
to take a rain check [ raincheck] on an offer [American E]	رد کردن درخواستی و قول دعوت بعدی
I hate to rain on your parade, but all your plans are wrong.	از اینکه کارت را مختل کنم بیزارم، اما برنامه هایت همگی اشتباه هستند.