Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 52 (1 milliseconds)
English	Persian
to scramble a victory	بزحمت برنده [پیروز] شدن
Other Matches
de scramble	سازمان دادن مجدد پیام یا سیگنالی که حالت نامناسب دارد
to scramble for something	هجوم کردن با عجله برای چیزی [با دیگران کشمکش کردن برای گرفتن چیزی]
scramble	بادست وپا بالارفتن
scramble	کد کردن صحبتها یا داده که به صورتی ارسال میشود که قابل فهم نیست مگر اینکه کدگشایی شود
scramble	دویدن مهاجم به پشت خط تجمع و به دور ان برای دوری از حمله کنندگان صعود با چهار دست و پا
scramble	درهم امیختن
scramble	فرمان درگیری بهواپیمای رهگیر قاطی کردن رهگیری کردن
scramble	تقلاکردن
scramble	بزحمت جلو رفتن تلاش
scramble	تقلا
scramble	کوشش
scramble	املت درست کردن
scramble	درگیر شدن
scramble	درگیر شدن باهواپیمای دشمن
to scramble for a living	تقلای معاش کردن
emergency scramble	رهگیری اضطراری
scramble net	تور بار یا فرود نفرات
scramble net	پله توری
to scramble for a living	خون عرق ریختن تا نان خود را در بیاورد
to scramble for a living	برای معاش یازندگی تلاش کردن
emergency scramble	درگیری اضطراری هواپیماها
emergency scramble	درگیری اضطراری هوایی فرمان درگیری سریع هوایی
moto scramble	مسابقه چند بخشی درمسیرهای گوناگون
victory	پیروزی
victory	فیروزی
victory	ففر
victory	فتح نصرت
victory	فتح و ففر
victory	غلبه
victory	پیشروی
victory	فتح
victory day	روز پیروزی
moral victory	کسیکهعلیرغمشایستگیمسابقهاشراواگذارکردهاست
to ease to a victory	به سادگی برنده شدن [ورزش]
moral victory	برندهواقعی
win a victory	فاتح شدن
win a victory	پیروز شدن
victory stele	لوح پیروزی
victory lap	دور قهرمانی
pyrrhic victory	پیروزی ای که بی اندازه گران تمام شد
secure of victory	مطمئن به پیروزی
sudden victory	پیروزی در وقت اضافی
to gain a victory	پیروزشدن
to gain a victory	فیروزشدن ففرکردن
to gain a victory	فاتح شدن
to gain a victory over	پیروزشدن بر
to gain a victory over	ففریافتن بر غلبه کردن بر
to win victory	پیروزشدن
to win victory	ففرکردن
to win victory	فتح کردن
gain a victory	پیروز شدن

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com