Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (10 milliseconds)
English	Persian
to shuntan electric current	یک جریان الکتریکی رامنحرف ساختن
Other Matches
electric current	جریان الکتریسیته
electric current	جریان برقی
electric current	شدت جریان
transmission of the electric current	انتقالفوریالکتریکی
electric current intensity	شدت جریان الکتریکی
photo electric current	جریان نور- برقی
electric arc current	جریان قوس الکتریکی
all electric	تماما"برقی
electric	برق دهنده
electric	کهربایی
electric	برقی
non electric	غیر برقی
electric	تعداد اتم هایی که شارژ شده اند.
electric	آنچه با الکتریسیته کار میکند
non electric	غیر گهربایی
electric	الکتریکی
electric	حرکت شدید بار الکتریکی در یک هادی
all electric	تماما" الکتریکی
electric wiring	سیم کشی برق
electric insulator	مقره
electric iron	اطو برقی
electric discharge	تخلیه الکتریکی
electric cushion	بالش برقی
electric dipole	دو قطبی الکتریسیته
electric installation	سیم کشی برق
electric doublet	دو قطبی الکتریسیته
electric industry	صنعت برق
electric eal	ماهی برقدار
electric lamp	چراغ برق
electric lamp	لامپ
electric primer	چاشنی الکتریکی
electric railway	راه اهن برقی
electric resistance	مقاومت الکتریکی
electric spectrum	طیف برقی
electric drive	محرکه الکتریکی
electric energy	انرژی الکتریکی
electric engineer	مهندس برق
electric engineering	مهندسی برق
electric power	توان برقی
electric light	روشنایی برقی
electric lighting	روشنایی
electric machine	ماشین الکتریکی
electric machine	دستگاه برقی
electric meter	برق سنج
electric meter	کنتور
electric organ	اندام برقزن
electric plant	نیروگاه
electric plant	کارخانه برق
electric potential	پتانسیل الکتریکی
electric engineering	الکتروتکنیک
gasoline electric	بنزین الکتریکی
electric bell	زنگ اخبار
electric boiler	دیگ بخار برقی
electric brake	ترمز برقی
electric brake	ترمز الکتریکی
electric bulb	چراغ برق
electric bulb	لامپ الکتریکی
electric candle	شمع برقی
electric balance	تعادل الکتریکی
electric attraction	جاذبه الکتریکی
electric arch	قوس برقی
electric eel	یکنوع ماهی بزرگ شبیه مارماهی
electric , drill	مته برقی
electric amalgam	ملغمه برقی
electric apparatus	دستگاه الکتریکی
electric arc	قوس الکتریکی
electric arc	قوس نوری
electric charge	بار الکتریکی
electric charge	بار برقی
electric conductor	هادی
photo electric	وابسته به تاثیر نورو الکتریک باهم
electric break down	شکست الکتریکی
electric connection	اتصال الکتریکی
electric constant	ثابت الکتریکی
electric contact	کنتاکت الکتریکی
electric control	کنترل الکتریکی
electric coupling	تزویج الکتریکی
electric conductor	رسانا
electric conductor	هادی برق
electric conductor	هادی الکتریسیته
electric circuit	مدار
electric circuit	مدار الکتریکی
electric cleaner	جارو برقی
electric clock	ساعت الکتریکی
electric communication	مخابرات
electric company	شرکت برق
electric component	قطعه الکتریکی
electric conduction	هدایت الکتریسیته
electric coupling	پیوست الکتریکی
electric equipment	تجهیزات الکتریکی
electric sockets	پریز های روی دیوار
electric foil	شمشیر فویل با نوک برقدار
electric force	نیروی الکتریکی
electric furnace	کوره برقی
electric furnace	بوته برقی
electric generator	مولد الکتریسیته
electric generator	ژنراتور
electric heater	بخاری برقی
electric foil	فلوره الکتریک
electric flux	شار الکتریکی
hydro electric	وابسته به پیدایش الکتریسیته بوسیله مالش اب یا بخار
electric drill	دستگاه مته [ابزار]
electric drill	مته برقی [ابزار]
electric drill	دریل [ابزار]
electric drills	دستگاه های مته [ابزار]
electric drills	مته های برقی [ابزار]
electric drills	دریل ها [ابزار]
electric engineer	کارشناس برق
electric heater	گرم کن الکتریکی
electric unit	واحدهای الکتریکی
electric wave	موج الکتریکی
electric welding	جوشکاری برقی
electric welding	جوش برقی
electric welding	جوش برق
electric welding	جوشکاری با برق
electric welding	جوشکاری الکتریکی
electric wind	باد الکتریکی
electric typewriter	ماشین تحریر برقی
electric train	ترن برقی
electric train	قطار برقی
electric horsepower	اسب بخار الکتریکی
electric squib	نوعی چاشنی با فتیله الکتریکی
electric steel	فولاد ابکاری
electric tension	فشار الکتریکی
electric tension	ولتاژ
electric thermometer	دماسنج برقی
electric torch	چراغ قوهای
electric traction	کشش الکتریکی
electric traction	قوه الکتریکی
hydro-electric	وابسته به پیدایش الکتریسیته بوسیله مالش اب یا بخار
electric sockets	پریز های دیواری
electric eye	چشم الکتریکی
electric filter	صافی الکتریکی
electric blanket	تشکبرقی
electric-blue	آبیروشن
electric fluid	سیال برقی
electric shocks	شوک الکتریکی
electric shocks	ضربه برقی
electric variometer	وریالکتریکی
electric toothbrush	مسواکالکتریکی
electric field	میدان الکتریکی
electric cooker	گازالکتریکی
electric drill	دریلالکتریکی
electric guitar	گنتارالکتریکی
electric kiln	کورهالکتریکی
electric razor	ریشتراشبرقی
electric chair	اعدام بوسیله برق
electric sockets	پریز ها
electric shock	شوک الکتریکی
electric flux	شاره برقی
electric shock	ضربه برقی
electric chair	صندلی اعدام الکتریکی
three phase electric locomotive	لکوموتیو برقی سه فازه
electric field strength	شدت میدان الکتریکی
electric field intensity	شدت میدان الکتریکی
electric convulsive therapy	درمان با تشنج برقی
electric wiring material	مصالح سیم کشی برق
industrial electric locomotive	لکوموتیو الکتریکی صنعتی
isolated electric plant	نیروگاه روستایی
intensity electric field	شدت میدان الکتریکی
intensity of electric field	شدت میدان الکتریکی
electric soldering iron	هویه برقی
piezo electric loudspeaker	بلندگوی پیزوالکتریک
electric potential difference	اختلاف پتانسیل الکتریکی
electric lead pipe	لوله برکمن
electric flux density	چگالی شار الکتریکی
electric light bulb	لامپ چراغ برق
electric line of force	خطوط نیروی برق
phone electric wire	سیم گرام
electric discharge lamp	لامپ تخلیه الکتریکی
photo electric cathode	کاتد نور- برقی
photo electric emission	صدور نور- برقی
piezo electric effect	اثر پیزو- الکتریسیته
electric golf cart	ماشینگلف
portable electric tool	ابزار الکتریکی دستی
electric tumble dryer	خشککن
piezo electric loudspeaker	بلندگوی کریستالی
line of electric field strength	خط شدت میدان الکتریکی
inverse photo electric effect	اثر برق- نور
gas electric generating set	مولد برق بنزینی- الکتریکی مولد برق گاز الکتریکی
floor-level electric convector	گرمادهالکتریکیسطحزمین
down current	جریان رو به پایین
current	جریان
current	آدرسی که در حال حاضر استفاده میشود
current	ثبات CPU که آدرسی که در دسترس است ذخیره میکند
current	دایرکتوری از درخت دایرکتوری که در حال استفاده شدن است
current	دیسک درایوی که در حال استفاده است یا انتخاب شده است
current	جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
current	مربوط به زمان حال
current	حرکت قط عات بار دار در یک هادی
against the current <adv.>	مخالف جریان
zero current	جریان صفر
zero current	جریان نول
current	جریان الکتریکی که مقدار آن به صورت سینوس تغییر میکند
current	سیلان
current	کشش
current	شدت جریان
current	تزن
current	تزند
current	شایع

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com