English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 81 (5 milliseconds)
English Persian
to spin yarns داستان ساختن
to spin yarns صفحه گذاشتن
to spin yarns دروغ ساختن
Search result with all words
Dont spin such yarns . Dont tell lies. دیگر صفحه نگذار ( دروغ نساز )
Other Matches
spin spin coupling جفت شدن اسپین- اسپین
yarns نخ تابیده
yarns نخ
yarns رشته طناب
yarns رشته
yarns افسانه پردازی کردن
yarns الیاف داستان افسانه امیز
yarns نخ با فندگی
to go for a spin با خودرو گردش کوتاهی کردن
to spin something چیزی را تند چرخاندن
off spin چرخش توپ که تغییر سمت نزدیک توپزن میدهد
spin-off برنامهی اشتقاقی
spin-off شرکت بخشهسازی شده
spin-off بخشهسازی
to spin out امتداد دادن مفصلا درست کردن
to spin out بسر بردن
spin چرخش به سرعت
spin اسپین
spin به درازاکشاندن چرخاندن
spin تنیدن
spin ریسیدن رشتن
spin چرخیدن
spin چرخش
spin فرفره
spin فشردن فلز
spin تنیدگی
spin ماهیگیری با وسایل چرخان
spin فشردن سرد اسپین
spin فرفره خوردن روی یک پا یا دو پا
spin چرخش توپ
spin wall دیوار درون بنا که بران بارگذاری میشود
spin state حالت اسپین
top spin چرخش فرفره مانند توپ بازی
upright spin چرخش ایستاده
to spin one's wheels <idiom> بدون نتیجه زحمت کشیدن [اصطلاح روزمره]
to spin a wheel چرخی را تند چرخاندن
spin-offs بخشهسازی
spin-offs شرکت بخشهسازی شده
spin doctor متخصصروابطاجتماعی
spin drier ماشینخشککن
spin-dry باماشینخشککردن
to spin a yarn <idiom> [یک مشت راست ودروغ سر هم کردن]
spin-offs برنامهی اشتقاقی
one heel spin چرخش با اسکیت قرقره دارروی یک اسکیت
high spin چرخش زیاد
spin paired اسپین زوج شده
sit spin چرخیدن روی یک اسکیت
scratch spin چرخش روی قسمت جلویی تیغه اسکیت
one toe spin چرخش با اسکیت قرقره دارروی قرقرههای جلویی
high spin پر اسپین
low spin کم اسپین
leg spin چرخش توپ که تغییر مسیربطرف پا میدهد
hot spin فشردن در حالت گرم
spin bowler توپ اندازی که به توپ چرخش میدهد
spin casting پرتاب قلاب ماهیگیری باوسایل چرخان
anti spin سیستمی برای جلوگیری ازچرخش چرخهای هواپیماهنگامیکه ارابه فرود خارج از هواپیما قرار دارد
change spin چرخیدن با تغییر پا
electron spin تنیدگی الکترون
spin dyeing زنگرزی پیش از ریسیدن
spin decoupling واشدن اسپین
electron spin اسپین الکترون
spin coupling جفت شدن اسپین
high spin پرچرخش
jump spin چرخش با اغاز پرش بهوا
electron spin resonance رزونانس اسپین الکترون
jackson haines spin چرخیدن روی یک پا در حالت نشسته
lay back spin چرخش روی یک پا با تکیه بعقب و بالابردن دستها و پای دیگر
spin angular momentum اندازه حرکت زاویهای اسپینی
spin paired complex کمپلکس اسپین زوج شده
spin lattice intraction بر هم کنش اسپین شبکه
teflon spin bar میله همزن تفلونی
spin casting rod چوب ماهیگیری با قرقره چرخان
spin casting reel قرقره چرخان ماهیگیری
spin angular momentum اندازه حرکت زاویهای اسپین
spin orbit coupling جفت شدن اسپین- اوربیتال
to spin laundry in the washing machine لباس های شسته شده را در ماشین لباسشویی تند چرخاندن
electron spin resonance [ESR] تشدید پارامغناطیس الکترون [فیزیک]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com