English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 53 (5 milliseconds)
English Persian
toll calls مخابره تلفنی خارج شهری
Other Matches
roll-calls حاضر و غایب کردن
trunk calls مکالمه مشترکین از طریق ترانک
trunk calls اتصال تلفنی بین دومشترک
alarm calls فریادهای هشدار
service calls شیپور جمع عمومی
service calls شیپور خدمت
distress calls فریادهای درماندگی
frequency of calls تراکم ترافیک
frequency of calls تراکم مکالمه
police calls استمداد پلیس
curtain calls بازگشت هنرپیشگان به صحنه
curtain calls کف زدن حضار
calls indicator نمایشدهندهزنگتلفن
animal distress calls فریادهای درماندگی حیوان
the pot calls the kettle black دیگ بدیگ میگوید رویت سیاه
He who pays the piper calls the tune . بی مایه فطیر است
take its toll <idiom> باعث ویرانی
to toll up روی هم رفتن
toll تعداد تلفات جنگی ضایعه
toll thorough وجهی که بابت گذشتن ازمعابر عمومی یا شاهراههاپرداخت میشود
to take toll of any one تلفات زیادبرکسی وارد اوردن
to toll up زیاد شدن
to toll up گلوله شدن
to toll up گرد شدن
to take toll of any one حق کسی رادرکفش گذاشتن
toll باج راه
toll صدای طنین زنگ یاناقوس
toll تحمل خسارت
toll هزینه
toll عوارض
toll راهداری نواقل
toll عوارض عبور عوارض راهداری
toll حق خرید و فروش در محوطه بازار یا نمایشگاه عمومی عوارض عبور
toll باج
toll عوارض عبور
toll عوارض راهداری
toll حق عبور
toll حق راهداری
toll طنین موزون باصدای ناقوس یا زنگ اعلام کردن
death toll سانحهجانیوحشتناک
toll-free تلفنرایگان
toll traverse وجهی که برای عبور از املاک خصوصی پرداخت میشود
toll steel فولاد ابزار
toll call مخابره تلفنی خارج شهری
toll bar زنجیر
toll charge باج
toll exchange مرکز تلفن
toll house راهدار خانه
toll house جایگاه
toll house مامورزنجیر
toll rest ابزارگاه
automatic toll exchange مرکز تلفن خودکار سیستم سلکتوری
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com