English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 110 (8 milliseconds)
English Persian
top layer لایه فوقانی
Search result with all words
layer چینه
layer لایه
layer لا
layer طبقه بندی کردن
layer مطبق کردن ورقه ورقه
layer ورقه
layer قشر
layer طبقه
layer پوسته
layer لایی
layer بوش جازم
layer رگه شاخه خوابانده
layer لایهای که کیفیت اتصال را بررسی میکند
layer لایهای که اتصال / عدم اتصال را بین گیرنده و فرستنده ایجاد میکند
layer بخشی که موافق قالب به کدها و تقاضا برای اتصال شروع /خاتمه است
layer لایه شبکه استاندارد ISO/OSI که قوانین نرخ بیت . توان و رسانه ارسال سیگنال را معرفی میکند
layer لایهای که درباره مسیرهای استفاده شونده و هزینه و... تصمیم گیری میکند
layer ل تصحیح خطا باشد
layer برنامهای که تقاضای ارسال کند
layer استاندارد ISO/OSI که مراحل عبور پیام از لحظه ارسال از یک کامپیوتر به کامپیوتر دیگر روی شبکه محلی را بیان میکند
barrier layer بند الکترونی
barrier layer لایه سدی
barrier layer capacitance فرفیت بند الکترونی
depletion layer capacitance فرفیت بند الکترونی
barrier layer cell پیل نور برقی مجاورتی
barrier layer cell سلول لایه سدی
barrier layer detector اشکارساز لایه سدی
blocking layer لایه سدی
bolster layer بالش گیاهی
bolster layer بالش نهائی
bottom layer لایه مشترک
boundary layer لایه مرزی
brick layer اجر چین
brick layer بنای درجه دو
brike layer بنا
bursting layer لایههای منفجر کننده
bursting layer لایههای سقفی پناهگاه
concrete layer لایه بتنی
concrete layer قشر بتنی
confining layer لایه فشارزا
deep scattering layer لایههای منعکس کننده عمق دریا
depletion layer ناحیه تخلیه
depletion layer تهی لایه
double layer winding سیم پیچی دوطبقه
e layer طبقه هویساید
heaviside layer طبقه هویساید
electrical double layer لایه مضاعف الکتریکی
embryonic layer غشاء جنینی غشاء سلولی
filter layer لایه صافی
filter layer لایه پالایش
germ layer یکی از طبقات سلول ابتدایی جنین پس از تکمیل مرحله گاسترولا
hard layer لایه سخت
hard layer لایه سفت
impermeable layer لایه غیرقابل نفوذ
insulated intermediate layer لایه میانی عایق
insulated layer لایه عایق
insulated layer ماده ایزوله کننده
intermediate layer لایه میانی
intermediate layer قشر واسطه
isothermal layer لایههای ایزوترمال
isothermal layer سطوح هم حرارت اب دریا
kennelly heaviside layer طبقه کنلی هویساید
kennelly heaviside layer طبقه هویساید
laminar boundary layer لایه مرزی خطی
layer binding دورپیچی سفرهای
layer depth عمق لایه اول اب دریا
layer depth که در ان سرعت صوت به حداکثر می رسد
layer line خط لایه
layer of rock لایه سنگی
layer of rock طبقه سنگی
layer tints هاشورهای نشان دهنده لایههای مختلف اب دریا هاشور لایه نما
light sensitive layer لایه یا قشر حساس در برابرنور
magnetic barrier layer لایه سدکننده مغناطیسی
magnetic layer لایه مغناطیسی
mantle layer غشاء جنینی مخ
mine layer کشتی مین گذار
multi layer coil سیم پیچی چند لایه
multi layer weld جوشکاری چند لایه
pipe layer لوله کش
plate layer متصدی تعمیر خط اهن
porous layer لایه روزنهای
presentation layer ششمین لایه شبکه استاندارد ISO/OSI که روی فرمت ها
presentation layer کدها و تقاضاهای شروع و خاتمه اتصال توافق می :ند
priming layer لایه استری
protective layer لایه یا روکش محافظ
railway track layer ریل گذر راه اهن
reversing layer لایه نازکی در قسمت پایینی اتمسفر خورشید
reversing layer لایه واگردان
sand layer لایه ماسه
secure sockets layer پروتکل ارسالی رمزگذاری شده طراحی شده توسط Netscape که ارتباط امن بین جستجوگر و وب سرور روی اینترنت برقرار میکند
silt layer لایه لای
stabilized layer قشر تثبیت شده
stabilized layer لایه تثبیت شده
surface boundary layer لایه مرزی سطح
the inner layer لایه درونی
the inner layer چینه درونی
thin layer chromatography کروماتوگرافی لایه نازک
tracked layer ریل گذار
transition layer منطقه یا حدود انحراف درارتفاع پرواز
ozone layer لایهی اوزون
Other Matches
middle layer قشر میانی
medial layer لایه میانی [پزشکی]
lava layer لایهگدازه
granitic layer لایهگرانیتی
drainage layer بالایسد
basaltic layer لایهپازالت
ash layer لایهخاکستری
aluminium layer لایهآلومینیومی
one layer twisted wool پشم یک لا تاب
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com