Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (10 milliseconds)
English
Persian
track and field
وابسته به مسابقات دوصحرایی یا میدانی
track and field
ه
track and field
چکش
track and field
دیسک و غیره
track and field
دو و میدانی
Search result with all words
Track and field events .
مسابقات دو میدانی
Other Matches
track
پی کردن
track
توالی ردپاراگرفتن
y track
سه راهی در خط اهن
track
دنبال کردن
track
مسیر
track
اثار
track
مسیرطی شده
track
تسلسل
track
نشان
track
جاده
track
اثر
track off
انحراف از مسیر تعقیب هدف رد شدن نقطه نشانی از روی هدف در نشانه روی
track
شیار
track
لبه
track
پیگردی کردن
track
رد پا
track
خط اهن جاده
track
راه
track
ردیابی کردن
track
تعقیب مسیر کردن
track
تعقیب کردن
track
خط
track
مسیر دو
track
راهچه
track
تعداد شیارهای داده هم مرکز روی سطح دیسک در واحد اینچ
track
شیار روی دیسک مغناطیسی که حاوی آدرس فایل ها و... که روی شیارهای دیگر ذخیره شده اند است
track
محل شیار مشخص روی دیسک مغناطیسی
track
یکی از چند حلقه هم مرکز روی دیسک مغناطیسی یا خط وط نازک روی نوار که نوک خواندن و نوشتن به آن دستیابی دارد و در امتداد آن روی سکتورهای مختلف داده ذخیره شده است
track
دنبال کردن یک مسیر به درستی
track
در رهگیری هوایی یعنی " به نظر من هواپیمای دشمن روی مسیری است که داده شده است . "
track
ایز
track
ایز راه
track
خط سیر
track
رد
track
زمین بازیهای میدانی
track
ادامه گوی در مسیربولینگ
track
پیدا کردن
track
با طناب کشیدن راه
to be on one's track
زاغ سیاه کسی راچوب زدن
track
باریکه
to be on one's track
رد کسیرا گرفتن
keep track of
<idiom>
نگهداری یاداشت
one track
فاقد قوه ارتجاعی
one track
یک راهه
i followed his track
ردپایش را گرفتم
track down
<idiom>
جستجو کردن
off the track
بیرون
to be on one's track
مراقب حال کسی بودن
track
مسابقه دویدن
one track
کوتاه فکر
to keep the track of something
پیوسته ازچیزی اگاهی داشتن
off the track
ازخط پی گم کرده
off the track
از موضوع پرت
one track
فقط در یک وهله
to keep the track of something
ردچیزیراداشتن
track
پیست مسابقه اتومبیل رانی یا اسبدوانی مسیر بیضی شکل دو و میدانی
kite track
مسیر ارابه رانی به شکل گلابی
intended track
مسیر تعیین شده هواپیما
double track
دو
forklift track
جرثقیل
neutralize track
هدف را تعقیب نکنید دررهگیری هوایی تعقیب موقوف
nine track tape
نوار نه شیاره
sweeper track
مسیر حرکت ناو مین جمع کن
half track
هاف تراک
track clearer
جاده پاک کن جاده صاف کن راه صاف کن
feed track
شیار پیشبری
forklift track
منجنیق
forklift track
بیل مکانیکی
full track
شنی دار کامل
track diagram
دیاگرام خط
full track
تمام شنی خودرو تمام شنی
ground track
مسیر زمینی
half track
خودرو نیمه شنی یا نیم زنجیر
hostile track
تعقیب هواپیمای دشمن ردگیری هواپیمای دشمن
hunter track
مسیر اکتشافی کشتی مین یاب یا مامور کشف و خنثی کردن مین
intended track
مسیر پیش بینی شده هواپیما
banked track
پیست اتومبیلرانی با انحنای برجسته پیست انحناداربرجسته دوچرخه سواری
drop track
تعقیب را قطع کنید
drop track
تعقیب موقوف
track density
تراکم شیار
cycle track
راه دوچرخه رو
alternate track
شیار تغییرپذیر
alternate track
شیاراصلاح پذیر
track bond
ربط
track bolt
پیچی که قطعات راه اهن رابه یکدیگر متصل میکند
track ball
گوی پیگردی گوی شیار
track ball
گوی نشان
chain track
مسیر زنجیر
banking track
انحنای پیست دوچرخه سواری بطرف داخل
to lay the track
خطاهن کشیدن
bridle track
اسب رو
bridle track
ایز سوارکاران
bridle track
راه باریک
to lay the track
ریل گذاری کردن
spur track
جاده فرعی
timing track
شیار تنظیم وقت
alternate track
شیار جایگزین
alternate track
شیار متناوب
double track
خط
primary track
شیار اولیه
primary track
شیار اصلی
creeper track
زنجیر خزشی
crane track
واگن بالابر مسیر عبور کفچه بالابر
track circuit
مدار خط
crane track
جرثقیل خودکار
seven track tape
نوار هفت شیاره
single track
تک راهه
single track
فاقد وسعت معنوی فاقد درک عقلانی
the police are on his track
مامورین شهربانی اورا دنبال می کنند
clock track
شیار زمان سنجی
the police are on his track
شهربانی اوراتعقیب میکند
the track of a comet
مسیر ستاره دنباله دار
to lay the track
ریل کشیدن
track
[American E]
سکوی ایستگاه راه آهن
track link
اتصالشیار
track lighting
لامپشیار
track idler
شیارچرخ
track frame
قالبشیار
running track
لبهدرحالحرکت
rotating track
مسیر/خطدوار
rail track
مسیرریل
rail track
خطآهن
locomotive track
مسیرلوکوموتیو
exit track
خروجیخطآهن
curtain track
میلهپرده
bogie and track
مراحللاستیکسازی
track records
پیشینه
track records
آمار اعمال یا موفقیت های پیشین
track number
زمانشمار
track shoe
عاج
warning track
منطقهجریمه
music track
تیتر موسیقی
[روی محیط ضبط صوت]
music track
تیتر آهنگ
to lose track
[of]
فراموش کنند
[یا دیگر ندانند]
که شخصی
[چیزی]
کجا است
inside track
<idiom>
سودبردن
one-track mind
<idiom>
تنها به یک چیز فکر کردن
off the beaten track
<idiom>
غیر عادی
lose track of
<idiom>
ازدست دادن تماس باکسی یاچیزی
track meet
مسابقاتورزشی
one-track mind
فردیکهتنهابهیکچیزعلاقمنداست
track records
سابقه
track record
پیشینه
track per inch
مقیاسی از تراکم ذخیره دیسکهای مغناطیسی
training track
مسیر تمرینی مسابقه اسبدوانی
track tension
تنظیم شنی تانک
track tension
کششی شنی
track pitch
فاصله شیار
track return
مدار برگشت
track pitch
گام شیار درجه شیار
railway track
خط اهن
railway track
مسیر راه اهن
track telling
ارتباط و مخابرات بین هواپیمای شناسایی و سیستم کنترل و ردگیری زمینی مبادله اخبار و اطلاعات ردگیری و تعقیب هدف
track production
فهور هدف
track spacing
فاصله بین تعقیبها
trick track
بازی تخته نردقدیمی
track mode
روش تعقیب زمینی هواپیما به طورخودکار
track mode
روش تعقیب هدف
track down a person
رد پای کسی را گرفتن و او رادستگیر کردن
track record
آمار اعمال یا موفقیت های پیشین
track record
سابقه
cinder track
زمین دو
track production
شروع تعقیب هدف
title track
قطعهموسیقیکهپسازنام آلبوم میآید
yard track
ریل موقت در داخل محوطه انبارها و یا باراندازها
track meeting
مسابقه دوومیدانی
true track
تصویر زاویه بین شمال واقعی و مسیر هواپیما روی زمین
head per track disk
دیسک با هد هر شیار
forty track disk
قالب فلاپی دیسک که حاوی چهل شیار داده است
eighty track disk
دیسک فرمت شده برای شامل شدن هشتاد شیار
dirt track racing
مسابقه در مسیر گلی و شنی
track layting tractor
تراکتور چرخ زنجیری
dirt track car
نوعی اتومبیل مسابقه در جادههای گلی و شنی
track search keys
کلیدهایجستجویزمان
secondary marshalling track
دومینراهباریکه
ball retour track
مسیر بازگشت گوی بولینگ
track roller frame
قالبگردندهشیاردار
railway track layer
ریل گذر راه اهن
track
[on a sound recording medium]
تیتر موسیقی
[روی محیط ضبط صوت]
track
[on a sound recording medium]
تیتر آهنگ
double track railway bridge
پل راه اهن باسکوی دوبل
to keep the field
جنگ یاعملیات جنگی را ادامه دادن
field
شاخه
[دانشی]
zero field
بی میدان
to keep the field
درجای خودثابت ماندن
field name
نام فیلد
zero field
میدان صفر
right field
سمتراستزمین
well field
حوزه تغذیه کننده چاه
field
رشته
[دانشی]
zero field
بی حوزه
to take the field
جنگ اغازکردن
To take field against somebody .
بر علیه کسی وارد شدن
field
خارج اداره یا کارخانه
field
مشابه 4036
field
مجموعه حروف برای مشخص کردن یک فیلد یا محل آن
field
میدانه
field
حوزه
field
شکارچیان جزسرپرست و کمکهای اومنطقه محصور مسیر مسابقه دو
field
جای گرفتن توپگیران در زمین کریکت هر کدام از دایرههای هدف
field
توپگیر کریکت تمام توپگیران کریکت
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com