Dictiornary-Farsi | transcription of seismic waves | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 61 (5 milliseconds)

English	Persian
transcription of seismic waves	آوانویسیارتعاشزمینی


Other Matches

detection of seismic waves	ردیابامواجمرتعش
amplification of seismic waves	تقویتکنندهامواجمتزلزل
visualization of seismic waves	تجسمارتعاشاتزمینلرزه
transcription	رونویسی استنساخ
transcription	سواد برداری رونوشت
transcription	اوانویسی
transcription	ضبط الکتریکی
transcription	استنساخ
transcription	نسخه برداری سواد
electrical transcription	ضبط الکتریکی
seismic	وابسته به زمین لرزه مرتعش
seismic	متزلزل
seismic focus	کانون زلزله
seismic wave	ارتعاشاتزمینلرزه
seismic loads	سربارهای زلزله
seismic method	روش زلزله نگاری
seismic belt	کمربند زلزله
waves	هیجان
waves	موج
waves	خیزاب
waves	فر موی سر دست تکان دادن
waves	موجی بودن موج زدن
waves	موج رادیویی
waves	موج زدن
new waves	نیوویو
waves	حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
ground waves	امواج سطحی رسیده به رادار یادستگاههای مخابراتی
radio waves	امواج رادیویی
metric waves	موجهای متری
incoherent waves	امواج همدوس
hertzian waves	امواج هرتز
make waves <idiom>	ایجاد دردسر
the waves of the sea	امواج دریا
the waves of the sea	خیزابهای دریا
thermal waves	امواج گرمایی
train of waves	قطار موج
crashing waves	امواج خروشان
ground waves	امواج زمینی
gravity waves	امواج ثقلی
shock waves	موج ضربهای
shock waves	موج ضربه
shock waves	موج ضربت
shock waves	موج ضربتی انفجار گلوله معمولی یا بمب اتمی
sound waves	صوت
tidal waves	امواج جزرومدی
tidal waves	موجهای پس از زمین لرزه
sound waves	موج صوتی
gravitational waves	امواج جاذبه
gravitational waves	امواج گرانشی
electromagnetic waves	امواج الکترومغناطیسی
electromagnetic waves	امواج الکترومغناطیسی پرتوهای الکترومغناطیسی
electromagnetic waves	امواج الکترومگنتیک
brain waves	امواج مغزی
bed waves	موج بستر
assault waves	امواج هجومی نفرات و وسایل
assault waves	موجهای هجوم
deep water waves	موجهای زیرابی
The waves were mountain - high .	موجها با ندازه یک کوه بودند ( خیلی بلند )
The infantry attacked in waves .	پیاده نظام بصورت موج ( موج) وار حمله کرد
the waves beats or the shore	امواج به ساحل می کوبد

transcription of seismic waves

آوانویسیارتعاشزمینی