English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
transient program برنامه گذرا
Other Matches
transient در حال انتقال
transient تند
transient ناو یا کشتی یا هواپیمای درحال نقل و انتقال
transient فراگذر
transient فانی کوتاه
transient گذرا
transient زود گذر
transient پرسنلی که در حال نقل و انتقال می باشند درحال توقف یا لنگر موقت درفرودگاه یا بندر
transient زودگذر
transient وضعیت یا سیگنالی که برای مدت زمان کوتاهی فاهر شود
transient آنچه برای مدت کوتاهی وجود دارد
transient باس ولتاژ خیلی کوتاه در یک لحظه
transient خطای موقت که درمدت زمانی رخ میدهد
transient بخشی از حافظه موقت که در مدت زمانی رخ میدهد
transient وسیلهای که ولتاژ موقت را تحمل میکند
transient موج ناگهانی در ولتاژ
transient ناپایدار
transient voltage ولتاژ گذرا
transient forces نیروهای در حال عبور یا نقل و انتقال نیروهای در حال توقف موقت در منطقه عملیات
transient flow جریان گداز
transient error خطای گذرا
transient failure خرابی گذرا
transient ischemia کم خونی موضعی موقت
transient phenomena پدیدههای گذرا
transient response واکنش گذرا
transient suppressors پیشگیرندههای گذرا
transient target هدف متحرک
transient target هدف موقت هدف درحال حرکتی که مدت کمی در میدان دید قرار می گیرد
transient voltage ولتاژ لحظهای
transient voltage ولتاژ ضربهای
transient voltage فشارالکتریکی ناپایدار
transient wave موج سیار
transient wave امواج سیار
transient command فرمان ناپایدار
Transient ( ephemeral ) pleasures . لذتها وخوشیهای زود گذر ( گذرا)
transient decay current جریان مانده میرا
program برنامه دستور
program روش کار پروگرام
program دستور کار
program مجموعه دستورات کامل که کامپیوتر را برای کار مشخصی هدایت میکند
program برنامه دادن برنامه ریختن
program برنامه تهیه کردن
program برنامه ریزی کردن
program دستور
program برنامه
program برنامه نوشتن
program نقشه
program برنامه دارکردن
program مجموعه حرکات اسکیت باز برنامه مسابقه ها در یک روز در محل معین
program نوشتن یا آماده کردن تعدادی دستورالعمل که کامپیوتر برای انجام عمل خاصی هدایت میکند
program id شناسنامه برنامه
program library کتابخانه برنامه
program listing سیاهه برنامه
program listing لیست برنامه
program loans قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
program maintenance نگهداشت برنامه
program maintenance نگهداری برنامه
program manager مدیر برنامه ها
program manager بخش اصلی ویندوز که کابر می بیند
program module واحد برنامه
program music موزیکی که نماینده یک رشته رویدادهاو منظره ها باشد
program of instruction برنامه اموزش
program of instruction برنامه تدریس
program section بخش تهیه برنامه ها
program specification خصیصه برنامه
program segment قطعه برنامه
program section بخش برنامه ها
program schema الگوی برنامه
program run رانش برنامه
program relocation جابجایی برنامه
program proving اثبات برنامه
program product فراورده برنامه
program product محصول برنامه
program priority اولویت برنامه
program package بسته برنامه
program overlay جایگذاشت برنامه
program of targets برنامه اماجها
program of targets برنامه هدفها
program specification مشخصه برنامه
program library کتابخانه برنامه ها
program language زبان برنامه
program file فایل برنامه
program execution اجرای برنامه
program documentation مستند سازی برنامه
program debugging اشکال زدایی برنامه
program counter شمارشگربرنامه
program cost مخارج اجرای یک برنامه مخارج پیش بینی شده
program cost هزینه برنامه
program correctness تصحیح برنامه
program control کنترل برنامه
program coding کدگذاری برنامه
program flow گردش برنامه
program flow روند برنامه
program language زبان برنامه نویسی
program interrupt قطع برنامه
program interrupt وقفه برنامه
program generator برنامه ساز
program generator تولیدکننده برنامه
program generator مولد برنامه
program generator برنامه زا
program flowchart نمودارگردشی برنامه
program flowchart نمودارگردش کار برنامه
program flowchart روند نمای برنامه
program counter شمارنده برنامه
program checkout وارسی برنامه
program stack پشته برنامه
troop program برنامه تشکیل یکانها
training program برنامه اموزش
test program برنامه ازماینده
program line فرش های همگون [اصطلاحا به فرش های اطلاق می شود که از نظر نقشه مشابه بوده ولی اندازه آنها با یکدیگر متفاوت باشد.]
target program برنامه هدف
target program برنامه مقصود
systems program برنامه سیستم
system program برنامه سیستم
support program برنامه پشتیبانی
supervisory program برنامه نافر
stored program برنامه ذخیره شده
troop program برنامه تامین عدههای نظامی
tutorial program برنامه خوداموز
utilitu program برنامه کمکی
auxiliary program برنامه کمک [رایانه شناسی ]
program selector انتخابگربرنامه
wordprocessing program برنامه واژه پردازی
weight program تمرین وزنه برداری
vhsic program Circuit Integration HighSpeed Very program برنامه مدار مجتمع بسیارسریع
user program برنامه استفاده کننده
user program برنامه کاربر
utility program برنامه کاربردی
utility program برنامه مفید
utility program برنامه سودمند
stored program برنامه انباشته
stored program بابرنامه انباشته
relocatable program برنامه جابجاپذیر
reentrant program برنامه بازگذشتی
reentrable program برنامه قابل بازگذشت
proprietary program برنامه اختصاصی
program verification عمل اثبات صحت کار یک برنامه داده شده
program text متن برنامه
program testing تست برنامه
program testing ازمایش برنامه
program switch گزینه برنامه
program structure ساخت برنامه
program storage انباره برنامه
program stop توقف برنامه
report program برنامه گزارش
resident program برنامه مقیم
star program بدون خطا اجرا شود
star program برنامه کامل
spreadsheet program برنامه صفحه گسترده
source program برنامه مبداء
source program برنامه منبع
service program برنامه خدماتی
security program برنامه حفافتی
scatter program نمودار پراکنده
reusable program برنامه قابل استفاده مجدد
program step گام برنامه
information program اگاه سازی برنامه اطلاعات
even driven program برنامه رویدادی
drawing program نرم افزار طراحی و رسم روی صفحه توسط کاربر
draw program برنامه ترسیم
dictionary program برنامه فرهنگ لغات
diagnostic program برنامه عیب شناسی
diagnostic program برنامه تشخیصی
deflationary program برنامه ضد تورمی
debugging a program اشکال زدایی یک برنامه
control program برنامه کنترل
computer program برنامه کامپیوتر
computer program برنامه کامپیوتری
executive program برنامه اجرایی
executive program برنامه مجری
information program برنامه اگاه سازی
inference program برنامه استنباط
hardwired program برنامه کامپیوتری درون سخت افزار که قابل تغییر نیست
graphics program برنامه گرافیکی
generator program برنامه مولد
foreground program برنامهای که تقدم بالایی داشته و بنابر این بر برنامههای فعال جاری در یک سیستم کامپیوتری که ازروش چند برنامهای استفاده میکند تقدم دارد
foreground program برنامه پیش صحنی
food program رژیم تغذیه
food program برنامه غذایی
exercise program برنامه عملیات مانور برنامه تمرین
comprehensive program برنامه اجرائی جامع
compiler program برنامه همگردانی
communications program برنامه ارتباطات
background program برنامه زمینهای
authorized program برنامه مجاز
assembly program برنامه اسمبلی
assembly program assembler
assembly program برنامه همگذاری
application program برنامه کاربردی
antivirus program برنامه ضد ویروس
add in program برنامه افزودنی
active program برنامه دائر
background program برنامهای که به هنگام عدم نیازمندیهای برنامههای باتقدم بالا به امکانات سیستم کامپیوتری چند برنامهای قابل اجرا میباشد
background program برنامه پس زمینهای
child program تابع یا برنامهای که توسط برنامههای دیگر فراخوانده می شوند و در حین اجرای برنامه دوم فعال می مانند
checking program برنامه مقابله کننده
capital program برنامه سرمایه گذاری برنامه تولید سرمایه
calling program برنامه فراخواننده
calling program برنامه فراخوانی
calling program برنامه فرا خواننده
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com