Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (10 milliseconds)
English	Persian
transmission of sound	انتقال یاعبورصدا
Other Matches
Sound mind in a sound body. <proverb>	عقل سالم در بدن سالم.
transmission	ارتباط فیزیکی بین در نقط ه که امکان ارسال داده را فراهم میکند.
transmission	ارسال کردن
transmission	مخابره
transmission	ارسال پیام
transmission	سخن پراکنی
transmission	فرافرستادن
transmission	فرا فرستی
transmission	سرایت اسبابی که بوسیله ان نیروی موتور اتومبیل بچرخهامنتقل میشود
transmission	ارسال
transmission	مخابره مخابرات
transmission	عبور
transmission	انتقال
transmission	مخابرات ارسال
transmission	مخابره کردن
transmission	جعبه دنده
transmission	گیربکس
transmission	وسایل ارسال داده مثل رادیو , نور ,..
transmission	اندازه گیری مقدار داده در زمان مشخص
transmission	وسایل ارسال داده از یک وسیله به دیگری که هر دویی یک ساعت کنترل می شوند و داده ارسال شده با سیگنال ساعت سنکرون شده است
transmission	ارسال داده یک بیت در هر زمان
transmission	تراگسیل
transmission	مجموعه خط وط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان اجرا می کنند
transmission	فرافرستی
transmission	ارسال سیگنال ها از یک وسیله به دیگری
transmission	که پاس ولتاژ و ولتاژ صفر توسط اعداد دو دویی نشان داده می شوند
transmission	خطای ناشی از اختلال در خط
neutral transmission	مخابره خنثی
serial transmission	مخابره سری مخابره نوبتی
image transmission	انتقال تصویر
simplex transmission	مخابره ساده
social transmission	انتقال اجتماعی
heat transmission	انتقال گرما
four speed transmission	گیربکس چهاردور
positive transmission	پخش مثبت
error transmission	ارسال خطا
epicyclic transmission	یک یاچند چرخ دنده که در داخل یاخارج چرخ دنده دیگری حرکت می کنند
serial transmission	ارسال سری
power transmission	انتقال قدرت
negative transmission	پخش منفی
parallel transmission	مخابره موازی
parallel transmission	انتقال موازی
light transmission	انتقال نور
parallel transmission	ارسال موازی
isochronous transmission	ارسال داده آسنکرون روی خط سنکرون
polar transmission	مخابره قطبی
power transmission	انتقال انرژی
asynchronous transmission	مخابره ناهمگام
epicyclic transmission	جعبه دنده اپی سیکلیک
energy transmission	انتقال انرژی
information transmission	انتقال اطلاعات
analog transmission	انتقال یا مخابره قیاسی مخابره انالوگ
asymmetric transmission	روش ارسال داده که در مودم های سریع استفاده میشود
asynchronous transmission	اطلاعات در فواصل زمانی بدون قاعده و نامنظم به وسیله قراردادن یک بیت شروع قبل از هر کاراکتر ویک بیت خاتمه پس از ان انتقال می یابند
asynchronous transmission	انتقال غیرهمزمان
data transmission	مخابره داده
data transmission	ارسال داده
asynchronous transmission	مخابره غیرهمزمان
baseband transmission	روشی که برای بکارگیری انتقال سیگنالهای فرکانس پایین از میان کابل کواکسیال جهت انتقال داده در شبکه بامحلی با فاصله کوتاه
synchronous transmission	مخابره همگام
analog transmission	مخابره قیاسی
afferent transmission	هدایت اورانی
synchronous transmission	انتقال همزمان
end of transmission	انتهای مخابره
duplex transmission	مخابره دو رشتهای
duplex transmission	مخابره دورشتهای
digital transmission	انتقال رقمی
digital transmission	مخابره دیجیتال
digital transmission	انتقال دیجیتالی
transmission dynamometer	توان سنج انتقالی
transmission case	گیربکس
transmission case	جعبه دنده
synchronous transmission	مخابره همزمان
data transmission	مخابره داده ها
wireless transmission	انتقال بی سیم
electricity transmission	انتقالالکتریسیته
transmission rate	سرعت مخابره
transmission ratio	نسبت تبدیل جعبه دنده
transmission security	تامین ارسال پیام
transmission security	تامین ارسال
transmission security	تامین مخابره
transmission shaft	محور انتقال
transmission shaft	شفت گیربکس
transmission system	شبکه انتقال
transmission system	سیستم انتقالی
transmission system	دستگاه انتقالی
transmission tower	برج انتقال
transmission cable	کابلانتقال
worm transmission	گیربکس با چرخ دنده حلزونی
video transmission	ارسال ویدئویی
transmission grease	گریس جعبه دنده
transmission oil	روغن جعبه دنده
transmission grating	شبکه عبور
transmission gear	چرخ دنده انتقال
transmission factor	ضریب عبور
transmission facility	وسیله انتقال
transmission error	خطای مخابره
transmission rate	نرخ مخابره
transmission limit	محدوده فرافرستی
transmission line	سیم انتقال
transmission line	خط مخابرهای
transmission line	خط انتقال
internal transmission factor	ضریب انتقال داخلی
integrate transmission line	خط انتقال مجتمع
high frequency transmission	انتقال فرکانس بالا
line transmission error	خطای انتقال
half duplex transmission	مخابره دو نیم رشتهای
oil hydraulic transmission	گیربکس هیدرولیکی
integrate transmission system	سیستم انتقال مجتمع
end of transmission block	انتهای بلاک مخابره
overhead transmission line	خط انتقال هوایی
main transmission shaft	محور انتقال اصلی
transmission of the electric current	انتقالفوریالکتریکی
transmission/reception of messages	دریافت
maximum light transmission	انتقال نور حداکثر
microwave transmission lines	خطوط انتقال ریزموج
transmission/reception of messages	انتقالپیام
gear transmission ratio	نسبت دنده گیربکس
velocity of energy transmission	سرعت انتقال انرژی
transmission electron micrograph	ریزنگار انتقال الکترون
balanced transmission line	سیم انتقال متقارن
vestigial sideband transmission	پخش باند جانبی مانده
asymmetrical sideband transmission	پخش باند جانبی مانده
transmission oil pump	پمپ روغن جعبه دنده
Hertzian wave transmission	انتقالموجافقی
digital data transmission	ارسال دیجیتالی داده
automobile gear transmission	گیربکس اتومبیل
start stop transmission	مخابره قطع و وصلی
transmission level meter	دستگاه اندازه گیری سطح انتقال پگل مسر
variable speed transmission	گیربکس پلهای
tubular transmission shaft	محور انتقال لولهای
tubular transmission shaft	لوله کاردان
end of transmission block	خاتمه ارسال بلاک
to sound an a	شیپوراشوب زدن
sound <adj.>	بی عیب
sound <adj.>	بی عیب و نقص
sound off	باصدای بلند صحبت کردن
sound off	قدم شماری درهنگام رژه رفتن
sound off	ازادانه بیان کردن
sound off	فرمان موزیک را شروع کنید فرمان مارش کوتاه
sound off <idiom>	عقاید را بیان کردن
sound out <idiom>	سین جین کردن
sound off	مزه دهان کسیرافهمیدن
sound <adj.>	بدون مشکل
sound	سالم
sound	فایل ذخیره شده روی دیسک که حاوی داده صوت است
sound	پوششی که صدا را در چاپگر پر و صدا قط ع میکند
sound	کارت اضافی که سینگالهای صوتی آنالوگ را تحت کنترل کامپیوتر تولید میکند
sound	تبدیل صوت آنالوگ به دیجیتال که قابل استفاده در کامپیوتر شود
sound	کیلوهرتز
sound	موج صوتی
sound	صوت
associated sound	صدای همراه
sound	درست بی عیب
sound	استوار
sound	بی خطر دقیق
sound	مفهوم
sound	صدا دادن صداکردن
sound	به نظر رسیدن بگوش خوردن
sound	ژرفایابی کردن
sound	بصدادراوردن
sound	صوت صد
sound	اندازه گیری عمق اب
sound	زدن
sound	عمق یابی کردن
sound	گمانه زدن
sound	ژرفاسنجی کردن
sound	نواختن
sound	طنین
sound	صدا دادن
sound	بی عیب
sound	کاملا
sound	اوا
sound	بطورژرف
sound	صدا
high tension transmission line	خط انتقال فشار قوی
high voltage transmission line	خط انتقال فشار قوی
high-tension electricity transmission	امتدادبلندناقلالکتریسیته
piv variable speed transmission	جعبه دنده با سرعت متغیر گیربکس "پی ای وی "
d.c. high tension power transmission	انتقال فشار قوی دی . سی .
high tension transmission tower	دکل انتقال فشار قوی
transmission of the rotary motion to the rotor	ناقلحرکتدواریبهقسمتگردندهماشین
sound channel	کانال صوتی دریایی
sound discipline	انضباط صوتی
sound wave	موج صوتی
sound frequency	بسامد صوتی
sound alarm	اعلام صدا
sound waves	موج صوتی
sound absorption	خاصیت تبدیل انرژی صوتی خاصیت جذب انرژی صوتی
sound channel	مسیرعبور صوتی
sound absorption	جذب صدا
sound absorption	جذب صوت
sound bars	نوارهای صوتی
Sound Blaster	و پس اجرای آن
sound bow	کاسه زنگ اخبار
sound box	جعبه تبدیل امواج صوتی به صدا
sound camera	دوربین فیلمبرداری مجهزبدستگاه ضبط صوت
sound carrier	حامل صوت
volume of sound	شدت صوت
impact sound	صدای برخورد

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com