English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 75 (7 milliseconds)
English Persian
trapezoidal thread دندههای ذوزنقهای
Other Matches
It is formed by alternatively lifting and lowering one warp thread across one weft thread این است که توسط روش دیگر بلند کردن و پایین آوردن موضوع یکی پیچ و تاب در سراسر یک موضوع پود تشکیل
trapezoidal ذوزنقهای
trapezoidal law قانون ذوذنقهای
trapezoidal distortion اختلال تصویر که در آن خط وط عمودی در قابل لبههای افقی صفحه نمایش قرار می گیرند
trapezoidal rule قاعده ذوزنقهای
trapezoidal weir سرریز ذوذنقهای
trapezoidal end sill استانه پایاب ذوذنقهای
thread پیچ کردن
thread دنده دار کردن مارپیچ
thread دنده پیچ
thread نخ یاقیطان
thread زبان برنامه نویسی که به بخشهای زیادی از کد امکان نوشتن و پس استفاده توسط برنامه اصلی میدهد
thread فایلی که یک ورودی آن حاوی آدرس و داده را دارد باشد.
thread ساختاری که در آن هر گره اشاره گری به گره دیگر دارد
thread برنامهای که از بخشها و قسمتهای کوچکتر تشکیل شده است
thread موجی کردن
thread دندانه
thread رگه
thread شیار برجستگی
thread قیطان
thread ریسمان
thread نخ
thread رزوه شیارداخل پیچ ومهره
thread نخ کردن
thread رشته
thread دارای خطوط برجسته کردن حدیده وقلاویز کردن
thread بند کشیدن
thread نخ کشیدن به
thread رشته رشته شدن
thread مثل نخ باریک شدن
thread سیم
warp thread تارشیاری
thread trimmer آرایندهنخ
thread take-up lever اهرم بالا-پائینبرندهنخ
thread guide راهنماینخ
rubber thread ریسمانلاستیکی
metallic thread نخ زربفت [اینگونه نخ ها که از تابیده شدن ورقه های نازک طلا، نقره و یا دیگر فلزات بدور نخ تهیه می شوند، جهت تزئین فرش بکار رفته.]
weft thread ریسمانتاریشکل
death thread تهدید به مرگ
thread fineness [ضریبی جهت تعیین کیفیت نخ]
thread fineness نمره نخ
thread fineness ظرافت نخ
thread count [تعداد رشته نخ تار یا پود در یک طول مشخص]
thread bare فرش کهنه
sewing thread نخ خیاطی
inside thread مارپیچ داخلی
hang by a thread <idiom>
silver thread نخ های زربفت یا نقره ای [این نوع نخ در بعضی قالیچه ها جهت تزئین در بافت فرش بکار می رود.]
thread the needle پاس دقیق از بین مدافعان
gold thread گلابتون زر
external thread دنده خارجی
english thread پیچ و مهره انگلیسی
direction of thread جهت پیچ
direction of thread سوی پیچش پیچ
cut a thread پیچ تراشیدن
butterss thread شیار اره
angular thread پیچ تحت زاویه
angular thread پیچ وی شکل
air thread لعاب خورشید
air thread مخاط شیطان
acme thread شیار ذوزنقه ای
stair thread کف پله
stepped thread کولاس پیچی ناقص
stepped thread پیچ ناقص کولاس
thread tap قلاویز
screw thread پای پیچ
screw thread حدیده
nut thread پیچ مهره
mercury thread مارپیچ جیوهای
inside thread دنده داخلی قلاویز
left hand thread پیچ چپ گرد
thread rubber separator میانگیر نخدار
Our life is hanging by a thread . زندگی مابه تار مویی بند است
To pick up (to lose) the thread of conversation. رشته سخن را بدست گرفتن ( گم کردن )
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com