Dictiornary-Farsi | trial trip | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 131 (7 milliseconds)

English	Persian
trial trip	مسافرت ازمایشی یا امتحانی


Other Matches

trip	پرواز
trip	سکندری
trip	سفر لغزش
trip	گردش
trip	سفر کردن گردش کردن
trip	لغزش خوردن سکندری خوردن
trip	پشت پا خوردن یازدن
trip	رفت یا برگشت فنر
trip	اسکیپ درچاه
trip	در کردن تیر
trip	اشتباه
trip	لغزش
trip	مسافرت مسافرت کردن
trip	ازاد کردن یاشکل کردن طناب
trip	فت پا
trip	سبک رفتن
to go away on a trip	به سفری رفتن
To trip up someone.	به کسی پشت پا زدن
trip	چکانیدن ماشه
trip up <idiom>	اشتباه کردن
take a trip <idiom>	به سفررفتن
mils trip	تغییر سمت میلیمی
trip hammer	چکش اهرمی لنگری
leg trip	گرفتن لنگ
leg trip	فت پا
trip flare	مین روشن کننده جهنده موشک منور جهنده
round trip	سفر رفت و برگشت سفردوسره
trip ticket	بلیط مسافرت
field trip	گردش علمی
trip ticket	برگه اجازه مسافرت
trip wire	سیم ضامن مین
trip wire	سیم کشش
ego trip	خودپرواری
ego trip	تسلیم به هوای نفس
trip mileometer	نشانگرمسافت
river trip	مسافرت رودخانه ای
to be on a guilt trip <idiom>	احساس خیالی داشتن که مقصر هستنند [اصطلاح روزمره]
to go away on a business trip	به سفر تجاری رفتن
day trip	سفر یکروزه
mils trip	اشتباه میلیمی
river trip	گردش رودخانه ای
trip the light fantastic <idiom>	رفتن برای رقصیدن
Get ready for the journey(trip)	برای مسافرت حاضر شو
I have a short trip ahead.	قرار است یک مسافرت کوتاهی بروم
Can you reckon the cost of the trip?	هزینه سفر رامی توانی حساب کنی ؟
arm roll and outside leg trip	فن ارنج
My trip to Europe was business and pleasure combined .	سفرم به اروپ؟ هم فال بود وهم تماشا
trial	تست
to go t. a trial	محاکمه شدن
trial	امتحان
trial	آزمایش
trial	آزمون
re trial	اعاده دادرسی
trial	رنج
trial	ازمایش
trial	امتحان
trial	امتحان کردن
he was on his trial	او را محاکمه میکردند
trial	محاکمه محاکمه کردن
new trial	محاکمه جدید تجدید محاکمه
trial	مسابقه مهارت موتورسواردر مسیر با مانع سه حرکت مجاز در پرشهاو پرتابها درهر دور
trial	سعی
trial	محاکمه
trial	دادرسی
trial	ازمایش امتحان
trial	ازمایش کردن ازمایشی
trial	کوشش
new trial	اعاده دادرسی
We planned to do a cross-country trip in the US, but our parents ruled that out/vetoed it.	ما برنامه ریختیم سفری سرتاسری در ایالات متحده بکنیم اما پدر و مادرمان جلویمان را گرفتند [مخالفت کردند ] .
trial on merits	رسیدگی ماهوی
acceptance trial	آزمایش قبول وسایل وتجهیزات
show trial	محاکمهعلنی
field trial	مسابقه تازیهای شکاری
ex parte trial	دادرسی غیابی
committed for trial	تسلیم متهم به دادگاه
trial runs	استفاده ازمایشی
catch trial	کوشش مچ گیری
trial run	استفاده ازمایشی
trial and error <idiom>	یافتن راه حلهای مناسب برای یافتن راهی مناسب
to put somebody on trial	کسی را محاکمه کردن
He was put on trial.	او محاکمه شد. [حقوق]
trial and error	روش کورمالی
trial balloon <idiom>	یک دستی زدن
day of the trial	روز محاکمه
to make a trial of	امتحان کردن
trial and error	ازمون و خطا
trial and error	کوشش و خطا
public trial	دادرسی علنی
trial and error	ازمایش و خطا
trial and error	ازمایش ولغزش
trial at the bar	محاکمه
trial attorney	وکیل محاکمه
trial and error	روش ازمایش و خطا
trial and erroe	سعی وامتحان
trial and erroe	ازمایش و خطا
trial offer	عرضه ازمایشی
shaft beyond trial well	چاه پیشکار
speedy trial	دادرسی فوری
summary trial	محاکمه اختصاری
time trial	رکوردگیری در تمرین رکوردگیری
time trial	مسابقه دوتمرینی
to buy on trial	بشرط امتحان خریدن
to make a trial of	ازمودن
to undergo a trial	محاکمه شدن
trial attorney	وکیلی که تخصص او در دفاع است وکمتر به امور دفتری می رسد
one trial learning	یادگیری یک کوششی
trial on technicalities	رسیدگی شکلی
trial jury	هیئت منصفه
trial lawyer	وکیل دادگستری که دردادگاههای جنایی حضورمییابد
trial rate	درصد ازمایش یک محصول
trial hole	چاه ازمایشی
trial hole	گمانه
trial function	تابع ازمایشی
trial elevation	درجه مربوط به شروع تیر موثر
trial elevation	درجه ازمایشی
trial court	دادگاه رسیدگی به امورموضوعی
trial shot	گلوله ازمایشی
trial shot	تیر ازمایشی
trial shot	تیر قلق گیری
trial balance	تراز ازمایشی
trial balance	ترازنامه ازمایشی
trial order	سفارش ازمایشی
detention pending trial	حبس موقت
detention pending trial	توقیف احتیاطی
trial on procedural matters	رسیدگی شکلی
vicarious trial and error	کوشش و خطای نمادی
trial in presence of the parties	دادرسی حضوری
trial and error learning	یادگیری از راه کوشش و خطا
The wrd is a place of trial by ordeal , not of eas. <proverb>	دنیا جاى آزمایش است نه جاى آسایش .
She is laying a guilt trip on [is guilt-tripping] me for not breast feeding.	او [زن] به من احساس گناه کاربودن میدهد چونکه من [به او] شیر پستان نمی دهم.

trial trip

مسافرت ازمایشی یا امتحانی