Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 183 (9 milliseconds)
English	Persian
true copy	رونوشت مطابق با اصل
Other Matches
true	خالصانه صحیح
true course	راه حقیقی
true	وضعیت منط قی
true	حقیقی
true	فریور
true	راستین
true	درست
true	راست
true	پابرجا
true	ثابت
true	واقعی حقیقی
true	راستگو
true	حقیقی کردن
true course	سمت حرکت جغرافیایی ناو یاهواپیما
true	ثابت کردن
true value	مقدار حقیقی
true mean	میانگین حقیقی
Is it true that. . . ?	راست است که ...؟
true <adj.>	درست
true <adj.>	صحیح
true <adj.>	مناسب
true <adj.>	شایسته
true course	heading true :syn
true course	سمت مسیر جغرافیایی
to copy	در امتحان [با نگاه کردن روی همسایه] تقلب کردن
copy	سواد
copy	کپیه کردن رونویسی کردن
copy	نمونه ساختن
copy	استنساخ کردن
copy	رونویس کردن
copy	بدل سازی کردن
copy	کپیه
copy	پست به گوش نگهبان به گوش نسخه برداری کردن نسخه دوم
copy	نگهبان مخابراتی
copy	نسخه برداری
copy	نسخه
copy	جلد
copy	نمونه
copy	رونوشت
copy	تهیه نمونه اولیه از هر چیزی فرمان COPY در سیستم عامل DOS
copy	کپی برداری
copy	دستور سیستم عامل که محتوای یک فایل را روی فایل دیگر در رسانه ذخیره سازی کپی میکند
copy	کپی
true resistance	مقدارمقاومت حقیقی
true hearted	صمیمی
true power	توان متوسط
ti is true in the rough	بطورکلی درست است
true horizon	افق حقیقی عکس یا افق پرسپکتیوی عکس هوایی
true life	واقعی
true life	حقیقی وصحیح
true life	مطابق زندگی روزمره
true meridian	نصف النهار واقعی
true hearted	بی ریا
true origin	نقطه مبداء یا مبنای مختصات جغرافیایی نصف النهار مبداء مختصات جغرافیایی
true power	توان حقیقی
true pelvis	لگن زیرین
partially true	فی الجمله راست
partially true	تا یک اندازه راست
true altitude	altitude observed
true azimuth	گرای حقیقی
true complement	متمم واقعی متمم مبنایی
true complement	مکمل واقعی
true convergence	سیستم کنترل جغرافیایی یاسیستم مختصات جغرافیایی تقارب حقیقی نصف النهارات
true heading	course true
true he is somewhat stingy....	راست است که اندکی خسیس است ولی ...
true dip	شیب حقیقی
true heading	سمت جغرافیایی
true heading	سمت حقیقی
true complement	مکمل صحیح
true complement	متمم مبنایی
true azimuth	سمت حقیقی گرای جغرافیایی
true basic	تروبیسیک
true bearing	سمت جغرافیایی
true bill	اعلام جرمی که هیئت منصفه در فهر ان صحه گذارند
true born	حلال زاده اصیل اصل
true bred	اصیل
true bred	با تربیت
true complement	متمم واقعی
true form	فرم واقعی
true resistance	مقدار مقاومت اهمی
true north	شمال حقیقی
What you say is true in a sense .	گفته شما به معنایی صحیح است
true [and accurate] <adj.>	از روی صدق وصفا
true north	شمال جغرافیایی
true wind	باد حقیقی
true to one's promise	خوش قول
accept as true	گاهی پس از accept بمعنی پذیرفتن لفظ of می اورند
accept as true	تبصره
accept as true	باورکردن
true north	شمال واقعی
true convergence	انحراف جغرافیایی
true-blue	هوادار دو آتشه
true copolymer	همبسپار حقیقی
it is not true that he is dead	اینکه میگویند مرده است حق ندارد
it is true that he was sick	راست است که او ناخوش بود
true variance	پراکنش حقیقی
true track	تصویر زاویه بین شمال واقعی و مسیر هواپیما روی زمین
true slump	نشست واقعی
true score	نمره حقیقی
true vertical	قائم واقعی
true power	توان واقعی
true wind	سمت وزش باد
true-blue	پیرو متعصب
pirate copy	نسخه سرقت شده
pirate copy	نسخه غیر قانونی چاپ شده
copy quantity	مقدارکپی
be a carbon copy <idiom>	دقیقا مثل دیگری بودن
back copy	نسخه قدیمی مجله یا روزنامه
She is a bit too copy .	خیلی ناز دارد ( ناز میکند )
cheap copy	بدل قلابی
copy for private use	نسخه برای استفاده شخصی
The painting is only a copy.	این نقاشی فقط کپی [از اصل] است.
examined copy	نسخه بررسی شده
certified copy	رونوشت گواهی رسمی شده
carbon copy	رونوشت کاربنی
copy fitting	مطابقت کپی
copy holder	گیره کاغذ
copy machining	الگوتراشی
copy milling	الگوتراشی
copy plot	تکثیر از روی نسخه اصلی
copy protect	یچ برای جلوگیری از کپی گرفتن از یک دیسک
copy protection	جلوگیری از اعمال کپی
copy protection	محافظت از کپی
copy protection	حفافت دربرابر کپی
dead copy	اخبارچیده شده
dead copy	اخبارکهنه
copy editing	ویرایش کپی
copy book	دفتر کپیه
cetified copy	سواد مصدق
carbon copy	ورق کاربن
carbon copy	رونوشت
carbon copy	کپی نسخه غیراصل
abdominos'copy	شکم بینی
attested copy	رو نوشت مصدق
authorization to copy	اجازه ناشر نرم افزار به کاربر برای کپی کردن از برنامه در تعدادی معین
backup copy	کپی پشتیبان روگرفت پشتیبان
certified copy	سواد مصدق
certified copy	رونوشت مصدق
fair copy	نسخه درست
cetified copy	رونوشت مصدق
exact copy	رونوشت عین
hard copy	نسخه ملموس خروجی چاپی
backup copy	نسخه پشتیبان
straightforward copy	کپیه عین اصل
make a copy of	رونوشت برداشتن
tape copy	پیام نوار شده
make a copy of	سواد برداشت
tape copy	پیام ضبط شده روی نوارضبط
presentation copy	نسخه قدیمی
copy protect	یچی که مانع از کپی گرفتن از دیسک میشود
soft copy	نسخه غیر ملموس
hard copy	نسخه چاپی
foul copy	مسوده
soft copy	نسخه غیر چاپی
foul copy	چرک نویس
office copy	رونوشت مصدق
true or real focus	کانون حقیقی
true air speed	سرعت نسبی هواپیما
true false test	ازمایش درستی ونادرستی چیزی
true air speed	سرعت حقیقی هواپیما یا سرعت تنظیم شده ان
true false questions	پرسشهای درست- نادرست
true or sternal ribs	دندههای حقیقی اضلاع پیوسته به قص
a true and accurate report	گزارشی درست و دقیق
negative true logic	سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
It doesnt ring true to me .	به گوشم درست نمی آید
positive true logic	یک سیستم منطقی که در ان ولتاژ کم بیانگر بیت صفر وولتاژ بالا بیان کننده بیت یک میباشد
show one's (true) colors <idiom>	نشان دادن چیزی که شخص واقعا دوست دارد
copy output mode	روکشخروجیکپی
press copy book	دفتر کپیه
blind carbon copy	در پست الکترونیکی روش ارسال پیام به چندین کاربر که برای سایرین شناخته شده نیست
live copy paste	کپی الصاق مستقیم
fair or clean copy	پاکنویس
hard-copy output	نسخه [خروجی] چاپی
copy of his letter is here with enclosed	رونوشت نامه وی ضمیمه است
He's a carbon copy of his father.	کپی پدرش است.
rough or foul copy	چرک نویس
copy letter book	دفتر کپیه
camera ready copy	کپی اماده تکثیر
blind copy receipt	در پست الکترونیکی روش ارسال پیام به چندین کاربر که برای سایرین شناخته شده نیست
Lets suppose the news is true .	حالا فرض کنیم که این خبر صحیح با شد
Theres many a true word spoken in jest . <proverb>	در هر مزای یقایقى نهفته است .
colour hard copy device	اسباب نسخه چاپی رنگی

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com