Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
turnable foot bridge
پل پیاده رو گردان
Other Matches
foot bridge
پل پیاده رو
mobile turnable ladder
نردبان متحرک
bridge
پل زدن
bridge
دهنه اسب نوار یا چرم در انتهای چوب بازی لاکراس پل ساختن دست برای زدن گوی بیلیارد فاصله بین سوراخهای گوی بولینگ
bridge
وسیلهای که دو شبکه را به هم وصل میکند و اجازه حرکت اطلاعات بین دو شبکه میدهد. توابع آنها در لایه اتصال داده مدل شبکه OIS است
bridge
سخت افزار یا نرم افزاری که به اجزای یک سیستم قدیمی اجازه استفاده در سیستم جدید میدهد
bridge
تط ابق اجزای ارتباطی تا اینکه قط ع برق با حداقل برسد
bridge
استفاده از پل برای انتقال برنامه ها فایلهای داده و... به سیستم دیگر
bridge
compassplatform : syn
bridge
جسر
bridge
پل
bridge
برامدگی بینی
bridge
سکوبی درعرشه کشتی که مورد استفاده کاپیتان وافسران قرار میگیرد
bridge
بازی ورق
bridge
پل ساختن
bridge
اتصال دادن
bridge
پل فرماندهی
bridge
پل فرماندهی کشتی
on foot
پای پیاده
You can't get there other than by foot.
به جز پیاده جوری دیگر نمی شود به آنجا رفت.
Can I get there on foot?
آیا میتوانم تا آنجا پیاده بروم؟
foot
پرداختن مخارج
foot
پایکوبی کردن
to be at the foot of any one
پیرو یا شاگرد کسی بودن
to foot it
پای کوبیدن
to foot it
پازدن
to foot it
رفتن
to foot up
سرزدن
to foot up
بالغ شدن
to go on foot
پیاده رفتن
under foot
در زیر پا
under foot
درحیطه اقتدار
on foot
به صورت پیاده
foot
دایره اول هدف
foot
پایین بادبان
foot
دامنه
foot
پاچه
foot
قدم
foot
پا
foot
هجای شعری
foot
قسمت پایین چیزی
foot
فوت
foot
قسمت پایینی
foot
پازدن
truss bridge
پل دارای اسکلت اهنی
truss bridge
پل با تیر مشبک
truss bridge
پل خرپایی
trestle bridge
پل پایه خرپایی
treadway bridge
پل دوخطه
treadway bridge
پل عبور موقتی پیاده
the span of a bridge
چشمه یا دهانه پل
girder bridge
پل تیر حمالی
rise of a bridge
خیز طاق پل
girder bridge
پل پوتری
girder bridge
پل چند تکه قابل نصب رویهم
girder bridge
پل بیلی متوسط
treble bridge
پلصدایزیر
irish bridge
ابنمای مغروق
gap bridge
گلویی ماشین تراش
truss bridge
پل اسکلت فلزی
pontoon bridge
پل شناور قایقی
bridge of nose
برآمدگیبینی
compass bridge
قطبنمایعرشهکشتی
lift bridge
پلبالارو
portal bridge
پلدروازهای
through arch bridge
پلکمانسراسری
transporter bridge
پلانتقال
pedestrian bridge
پل پیاده رو
railroad bridge
پل راه اهن
bridge assembly
برآمدگیسیمها
beam bridge
پلمیلهای
pontoon bridge
پل موقت
ribbon bridge
پل کرکرهای
weatstone bridge
پل ویتستن
weigh bridge
قپان تخت قنطار کش
slab bridge
پل دالو
wheatstone bridge
مداری متشکل از مقاومتهای معلوم و مجهول که توسط ان میتوان مقاومت مجهول رادقیقا اندازه گیری کرد
wien bridge
پل وین
irish bridge
پل ایرلندی
bass bridge
پایهباس
railway bridge
پل راه اهن
the pier of a bridge
پایه پل
road bridge
پل راه
measuring bridge
پل اندازه گیری
maxwell m l bridge
پل ماکسول
maxwell bridge
پل اندازه گیری ماکسول
signal bridge
پل مخابره ناو
signal bridge
پل مخابرات ناو
magnetic bridge
پل رلوکتانس
magnetic bridge
پل مغناطیسی
loading bridge
پل بارگیری
salt bridge
پل نمک
movable bridge
پل متحرک
oxygen bridge
پل اکسیژنی
road bridge
راه پل
operating bridge
پل کارگاهی
operating bridge
پلی که جهت عبور و انتقال وسایل کار در کارگاه ساختمانی ساخته میشود پل بهره برداری
navigating bridge
پل ناوبری
natural bridge
پل طبیعی
road bridge
پل خیابان
movable bridge
پل بازشو
movable bridge
پلی که میشودجابجا نمود
ribbon bridge
پل تاشونده
skew bridge
پل کج
slab bridge
پل تاوه
impedance bridge
پل اندازه گیری مقاومت
impedance bridge
پل امپدانس
highway bridge
راپل
swing bridge
پل گردان
swing bridge
پل نوسان دار
heydweiler bridge
پل هایدویلر
handling bridge
پل بار
that bridge has openings
ان پل سه چشمه یا دهانه دارد
inductance bridge
پل اندوکتیویته
stick bridge
پل دراز چوبی و فلزی کمکی برای رسیدن به گوی بیلیارد
spar bridge
پل الواری
lifting bridge
پل بالارو
lever bridge
پل بالا رو
lever bridge
پل باز شو
spar bridge
پل ساخته شده ازگرده چوب
lattice bridge
پل شبکهای
lattice bridge
پل نردهای
irish bridge
پل مغروق
irish bridge
اب نما
the instability of a bridge
نا استواری پل
bridge head
سر پل
bridge loan
وام موقتی
[تا دریافت وام اصلی ]
deck of a bridge
کف پل
deck of a bridge
صفحه پل
decade bridge
پل دهگانه
bridge finance
وام موقتی
[تا دریافت وام اصلی ]
bridge pier
پایه پل
bridge escape
فرار از پل
bridge deck
بدنه پل
bridge head
سر پل ساحلی
lattic-bridge
تیر حمال مشبک
bridge building
پل سازی
draw bridge
پل کششی
bridge carriageway
شوسه پل
bridge circuit
مدار پلوار
bascule bridge
پل متحرک
chain bridge
پل زنجیری
conductivity bridge
پل برق رسانایی
bridge plate
پل بین سکوی بارگیری وخودرو
clapper bridge
پل سنگی
cantilever bridge
ستون پل
cantilever bridge
پل قپانی
bridge shoe
پاشنه پل
cantilever bridge
پل معلق
bridge shoe
پاشنه
canal bridge
پل کیالی
canal bridge
پل کانال
bridge shoe
زیره پل
cantilever bridge
پایه پل
cantilever bridge
پل بازودار
bridge rectifier
یکسو کننده پلوار
chain bridge
پل معلق
bridge rectifier
یکسوکننده بریج
bridge seat
تکیه گاه
capacitance bridge
نوعی وسیله اندازه گیری خنثی برای فرفیت
cantilever bridge
پل کنسول
cantilever bridge
پل طرهای
bridge seat
پاشنه پل
lattic-bridge
پل نرده ای
bascule bridge
پل اهرمی
floating bridge
پل شناور
bascule bridge
پل باسکولی
arched bridge
پل قوسی
bailey bridge
پل متحرک وموقتی
cross that bridge when you come to it
<idiom>
[به حل یک مشکل زمانی اقدام کن که لازم باشه و نه قبلش]
asses bridge
قضیه حماریه
arched bridge
پل کمانهای
bascule bridge
پل قپانی
arch bridge
پلقوسدار
cross a bridge before one comes to it
<idiom>
درمورد مشکلی قبل از حادثه فکرکردن
suspension bridge
پل اویزان
suspension bridge
پل معلق
bascule bridge
پل بازشو
bascule bridge
پل بازشونده
enclosed bridge
پل فرماندهی سر پوشیده
float bridge
پل شناور
flag bridge
پل پرچم
flag bridge
پل تیمساران
fixed bridge
پلی که بجز انبساط و انقباض هیچگونه حرکتی ندارد
fixed bridge
پل ثابت
bascule bridge
پل متحرک باسکولی
flying bridge
پل موقتی
flumed bridge
پل تنگ کننده معبر اب
water under the bridge
<idiom>
همه چیز عوض شده
flying bridge
پل شناور
flying bridge
پل هوایی
floating bridge
پل متحرک موقتی
single foot
تکاور تک رو بودن
square foot
فوت مربع
single foot
تک روی
splay foot
پهن
joint of the foot
قوزک
[استخوان بندی]
single foot
اسب تک رو
joint of the foot
قوزک پا
[استخوان بندی]
side foot
ضربه با کنار پا
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com