Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 87 (6 milliseconds)
English	Persian
uniform aggregate	مصالح ریزدانه یکنواخت
Other Matches
uniform	یک شکل
uniform	لباس یک شکل
uniform	عمومی متحدالمال
uniform	لباس متحدالشکل لباس نظامی متحدالشکل
uniform	اونیفرم
uniform	لباس فرم
uniform	اونیفورم
uniform	یک ریخت
uniform	یک شکل یکسان
uniform	متحد الشکل
uniform	یکنواخت یکنواخت کردن
uniform	یکنواخت
uniform	یکسان
uniform	همسان
non uniform	غیریکنواخت
non uniform	غیریکسان
uniform scaling	تجانس [هندسه] [ریاضی]
uniform motion	حرکت متشابه
uniform movement	جنبش یکسان
uniform of the day	لباس فصل
uniform sand	ماسه یکنواخت
uniform sand	ماسه یکدست
uniform flow	جریان یکنواخت
uniform field	میدان یکنواخت
uniform distribution	توزیع یکنواخت
service uniform	اونیفرم خدمت
driss uniform	لباس رسمی
dress uniform	انیفرم رسمی
dress uniform	لباس رسمی نظامی
aggregate	انبوهه
aggregate	جمع امده
aggregate	مصالح دانه بندی
aggregate	مصالح دانهای
aggregate	مصالح ریزدانه مانند ماسه وشن یا مخلوطی از انها که به منظور تهیه بتن با سیمان مخلوط می شوند
aggregate	توده
aggregate	مجموعه
aggregate	ارقام کلی
aggregate	توده کردن
aggregate	جمع شدن
aggregate	مجموع جمع کردن
aggregate	جمع
aggregate	انبوه توده
aggregate	بهم پیوسته
aggregate	متراکم متراکم ساختن
aggregate	جمع شده
aggregate	تراکم
aggregate	کل
aggregate	انبوه سنگدانه
aggregate	دستوری در برنامه مدیریت پایگاه داده که باعث شروع یک تابع محاسباتی میشود
aggregate	کلوخه مصالح سنگی
aggregate	ی از بخشهای یک داده که به هم مربوطند
aggregate	کل پهنای باند کانال برای حمل یک رشته داده
aggregate	بیشترین سرعتی که داده روی کانال مشخص میتواند ارسال شود
aggregate	تابع محاسباتی پایگاه داده که روی فیلد انتخاب شده هر رکورد پایگاه داده اجرا می شود
aggregate	مجموعهای از اشیا داده
aggregate consumption	مصرف کل
fine aggregate	مواد ریز
fine aggregate	مصالح ریزدانه سنگدانههای ریز
fine aggregate	مواد دانه ریز
aggregate batcher	تعیین وزن مصالح ریزدانه جهت ساختن بتن
data aggregate	دادههای متراکم
aggregate supply	عرضه کل
data aggregate	تراکم داده ها
aggregate demand	تقاضای کل
aggregate expenditures	هزینههای کل
aggregate output	تولید کل
aggregate particles	خردههای انبوهیده
aggregate particles	خردههای انبوه شده
aggregate interlocking	بهم چسبیدن مصالح ریزدانه
aggregate saving	پس انداز کل
aggregate expenditures	مخارج کل
classification of aggregate	طبقه بندی خاکدانه ها
coarse aggregate	مصالح درشت دانه
aggregate function	عمل جمعی
coarse aggregate	مصالح دانه بندی درشت
data aggregate	متراکم سازی داده ها
data aggregate	مجموعهای ازاقلام داده درون یک رکورد که نامی به ان داده شده است وبه صورت کلی به ان رجوع می گردد
aggregate operator	عملگر جمعی
vector data aggregate	بردار اطلاعات مجتمع
aggregate flow diagram	نمودار تهیه مصالح
aggregate market demand	تقاضای کل بازار
aggregate production function	تابع تولید کل
aggregate batching plant	دستگاه تعیین وزن مصالح ریزدانه جهت ساختن بتن
aggregate demand function	تابع تقاضای کل
aggregate cement ratio	نسبت مواد سنگی به سیمان
aggregate market supply	عرضه کل بازار

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com