English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (2 milliseconds)
English Persian
vacation monthes long تعطیل 3 ماه
vacation monthes long نفوذ دوررس
Other Matches
long vacation تعطیلاتتابستانی
vacation استراحت
to take a vacation به تعطیلات رفتن
vacation فاصله دو اجلاس
vacation مرخصی
vacation به تعطیل رفتن
vacation مرخصی گرفتن
vacation اسودگی
to take a vacation مرخصی گرفتن
vacation بیکاری
vacation تعطیل
vacation مرخصی مهلت
vacation sittings جلسات دادگاه که در فاصله دو اجلاس برای کارهای مهم و ضروری تشکیل میشود
to be away on vacation [American] داشتن مرخصی
to be away on vacation [American] در مرخصی بودن
vacation camp [American E] تفریحگاه تعطیلی
vacation camp [American E] پایگاه تابستانی
how much does a vacation cost? [American E] [when amount is indeterminate] <idiom> من هم جوابی ندارم. [وقتی کسی پرسشی دارد] [اصطلاح مجازی]
how much does a vacation cost? [American E] [when amount is indeterminate] <idiom> من هم نمی دانم [وقتی کسی پرسشی دارد] [اصطلاح مجازی]
Dont be long. Step on it . Dont take long over it . Get a move on. طولش نده (زود باش )
at long last بالاخره
come a long way <idiom> برنامه بزرگی ریختن
as long as <idiom> به شرط اینکه ،به این شرط که
See you again . So long. به امید دیدار
before long بهمین زودی
as long as بشرطی که
at long last اخرالامر
at long last عاقبت
as long as تا زمانیکه بمقدار زیاد
as long as بمدت طولانی
as long as ازوقتی که
as long as از زمانیکه
long for اشتیاق چیزی را داشتن ارزوی چیزی را داشتن
before long بزودی
To wish (long) for something. آرزوی چیزی را کردن (داشتن )
very long برد خیلی زیاد
long course استخر 05 متر
so long as مادامی که بشرطی که
so long as تاوقتی که
so long بامیددیدار
so long خدا حافظ
not long a go همین تازگی ها
not long a go چندی پیش
not long a مدتی نگذشته است
not long a چندوقت پیش
long little زنده باد
long little پاینده باد
long off موضع گرفتن در جلو توپزن ودور از او در یک طرف
very long شعاع عمل زیاد
long a go مدت زیادی پیش
long a go مدتی پیش
for long مدت زیادی
for long خیلی
get a long with you بروپی کارت
go long تلاش درپاس طولانی بجلو
how long تاکی تاچه وقت چقدر
long- طولانی
how long since is it? چند وقت پیش بوده است
how long since is it? چندوقت است
it will not take long طولی
it will not take long نخواهدکشید
it will not take long مدت زیادی نمیخواهد
long a مدت مدیدی بعد
long a مدتهاپس ازان
long on موضه گرفتن در جلو توپزن ودور از او در طرف دیگر
long- توپ بلند به اوت
long- دراز
long مدت زیاد
to say so long to somebody با کسی خداحافظی کردن
long- طی مسافت زیاد توپ
long- طولانی طویل
long- مدید
long طولانی طویل
long مدید
long- کشیده
long- دیر گذشته ازوقت
long- :اشتیاق داشتن
long- میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
long- مدت زیاد
long- بلند
long- مناسب بودن
long میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
I've known her at least as long as you have. آشنایی من با او [زن] کمک کمش به اندازه مدت آشنایی تو با او [زن] است.
long توپ بلند به اوت
long طی مسافت زیاد توپ
long طولانی
long مناسب بودن
long دراز
long بلند
long کشیده
long :اشتیاق داشتن
How long will it take? چقدر طول می کشد؟
long دیر گذشته ازوقت
of long duration دیرپای
of long continvance ماندگار
long tom درخت الواراسترالیایی
night long از سر شب تا بامداد
long tom توپ دریایی دور رس یاساحلی
long thrust تک نفوذی طولانی یادوردست
long thrust سخمه بلند
of long continvance دیرپای
long windedness پرگویی
long windedness روده درازی
the long robe لباس قضائی
long wind طاقت زیاد دویدن
not long ago اخیرا
long wind دراز نفسی
long tongue پر حرفی
long tongue وراجی
long ton تن بزرگ معادل با 6101کیلوگرم
not long ago چندی پیش
long ton تن بزرگ
long tom تغار یا فرف مخصوص طلاشویی
long thrust وضعیت سخمه بلند
long shoreman گماشته بارگیری و بار خالی کنی در بندریا ماهی گیری در کرانه
I will not detain you long. خیلی وقتتون رو نمی گیرم.
long sight نظر دوررس
long sight دوربینی
long shunt شنت دراز
long shot شرکت کنندهای که احتمال پیروزی کمی دارد
long shot شانس کمی برای برنده شدن دارد نوعی شرط که احتمال بردن ان کم است
long shot کسیکه درمسابقات
long shore وابسته بدریا کنار
long shore کرانهای
long sea دریایی که خیزابهای بزرگ ومنظم دارد
long run مدت کافی برای تغییر دادن در مقدار تولید به وسیله کاهش یا افزایش فرفیت موسسه
long run دراز مدت
long run بلند مدت
long robe ردای بلند
long robe صورت کشیده
long recoil عقب نشینی طولانی
long sighted دوربین
long sighted تیزبین
long term بلند مدت
long term طویل المدت
long term دراز مدت
long suffering زحمت کشی
long suffering بردباری رنجبری
long suffering سختی کش
long suffering زحمت کش
long suffering رنجبر
long suffering رنج کش
long string خط فرضی از وسط طول میزکیسه دار بیلیارد
long spot موضع گیری توپگیری مستقیما" پشت سر محافظ میله ها
long splice پیوند بلند
long siht نظردور رس
long siht دور بینی
long sightedness دور اندیشی
long sightedness دوربینی
long sighted دوراندیش
long recoil طول عقب نشینی زیاد
of long duration مدید
How long will you be staying? چه مدت میخواهید بمانید؟
I had a long talk with him. با ایشان مفصلا" صحبت کردم
With a long face . با سبیل آویزان ( ناموفق وسر خورده )
long gallery اتاق طویل
long gallery راهرو طویل
Once in a while. At long intervals. دیر به دیر
We have a long journey before us . مسافرت طولانی در پیش داریم
long-house مسکن اشتراکی
to be long in coming خیلی طولش میدهد تا بیاید [برسد]
long term <adj.> دراز مدت
long-running آنچهمدتهادرحالاجراباشد
long-lost کسیکهمدتهایمدیدیاسترویتنشدهاست
in the long run در دراز مدت
I will not detain you long. خیلی وقتتان را نمی گیرم.
In the long run right will out. <proverb> یق بالاخره آشکار مى شود .
in the long run <idiom> آینده دور،درآخر
over the long run <idiom> درآخر
long shot <idiom> شرط بندی روی چیزی که بنظر میآید ناموفق باشد
long haul <idiom> مدت درازی بین کاری که ادامه داد
long haul <idiom> مسافت دراز یا سفرکردن
long face <idiom> افسرده وغمگین
How long does the crossing take? چه مدت این مسافرت دریایی طول می کشد؟
How long does it take on foot? پیاده چقدر طول می کشد؟
all day long <idiom> تمام روز
How long were you away from Iran ? چه مدت درایران نبودید ؟
How long does it take by car? با اتومبیل چقدر طول می کشد؟
He did not live long enough to … آنقدر عمر نکرد که ...
How long can I park here? چه مدت می توانم اینجا پارک کنم؟
long term <adj.> بلند مدت
long-lasting طولانیمدت
long-awaited زمانانتظار
long-drawn-out دور و دراز
With a long face . با لب ؟ لوچه آویزان ( اشاره به ناکامی وعدم موفقیت )
to take long views دور اندیشی کردن
to pound a long سنگین رفتن
to pound a long کوبیدن و رفتن
to draw the long اغراق گفتن
third long period تناوب بزرگ مرتبه سوم
the long robe پیشه قضائی
What's taking so long? چرا اینقدر طول میکشد؟
the long and the short of it <idiom> نتیجه کلی
the long and the short of it <idiom> آنچه گفتنی است
take long views دوراندیش بودن
second long period تناوب بزرگ دوم
of long standing بادوام
long-drawn-out طویل
long-drawn-out بیش از اندازهی طولانی
long ball [شوت کردن بلند توپ] [فوتبال]
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com