Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 158 (8 milliseconds)
English	Persian
vacuum coffee maker	تخلیهقهودرستکن
Other Matches
Neapolitan coffee maker	قهوهسازناپلی
espresso coffee maker	قهوهجوش
automatic filter coffee maker	صافیقهوهجوشاتوماتیک
vacuum	خلا
vacuum	جلاء
vacuum	خلاء
vacuum	فضای تهی
vacuum	فرف یاجای بی هوا
vacuum	جاروی برقی باجاروی برقی تمیز کردن
vacuum diaphragm	خلفپرده
vacuum manifold	لولهچندلایتخلیه
absolute vacuum	خلاء مطلق
low vacuum	خلاء کم
high vacuum	خلاء زیاد
hard vacuum	خلاء سخت
vacuum-packed	کیپ و بیهوا
vacuum-packed	مکیده
vacuum tunnel	تونل خلاء
vacuum diaphragm	خلفدیواره
vacuum oven	اون خلاء
vacuum cleaners	جاروی برقی
vacuum cutout	افتامات خلائی
vacuum concrete	ملات بتنی که هوای انرا توسط ویبراتور تخلیه کرده باشند
vacuum chamber	اتاق خلاء
vacuum distillation	تقطیر در خلاء
vacuum gage	خلاء سنج
vacuum-packed	تهیه شده
vacuum pump	پمپ خلاء
vacuum trust	تراست در خلاء
vacuum tube	لامپ خلاء
vacuum tube	لوله خلاء
vacuum cleaner	جاروی برقی
vacuum concrete	بتن مکیده
formwork with vacuum chambers	قالب بندی با خلاء
vacuum tube voltmeter	ولت سنج با لامپ خلاء
vacuum tube light	نور لامپ خلاء
vacuum tube detector	اشکارساز با لامپ خلاء
vacuum impregnating process	پرسازی در خلاء
ultra high vacuum	مسیر ازاد متوسط هوا
vacuum system console	کاهشدهندهسیستمخلاء
hand vacuum cleaner	جارودستی
cylinder vacuum cleaner	سیلندرجاروبرقی
vacuum precessed concrete	بتن با قالب خلاء
coffee	درخت قهوه
coffee	قهوه
I'd like some coffee.	من یه مقدار قهوه میخواهم.
coffee morning	آنچهدرصبحدرخانهافرادرویدهد
I could do with a cup of coffee.	از یک فنجان قهوه بدم نمی آید
coffee and milk	شیر قهوه
black coffee	قهوه بدون شیر
white coffee	قهوه با شیر
I'd like a cup of coffee, please.	لطفا یک فنجان قهوه میخواهم.
iced coffee	قهوه سرد
white coffee	شیرقهوه
black coffee	قهوه سیاه
decaffeined coffee	قهوه بدون کافئین
coffee and milk	قهوه و شیر
coffee bean	دانهدرختقهوه
coffee bar	محلفروشقهوهواسنک
coffee mills	قهوه خرد کن
coffee mills	دستگاهی که با آن دانههای قهوه را آرد میکنند
coffee breaks	تنفس
coffee breaks	تعطیل چند دقیقهای کار برای استراحت و صرف قهوه
coffee break	تنفس
coffee break	تعطیل چند دقیقهای کار برای استراحت و صرف قهوه
we had coffee of a kind	یکجورقهوهای داشتیم یاخوردیم
coffee pots	قهوه ساز
coffee pots	قوری قهوه
coffee mug	لیوانقهوه
coffee spoon	قاشققهوه
coffee pots	قهوه جوش
coffee pots	کتری قهوه
coffee grounds	تفاله قهوه
coffee table	میزپیشدستی
coffee berry	بن قهوه
coffee grinders	حرکت دورانی یک پای ژیمناست با دو دست روی زمین
black coffee	قهوه تلخ
coffee grinder	حرکت دورانی یک پای ژیمناست با دو دست روی زمین
irish coffee	قهوه داغ شیرین با ویسکی ایرلندی و کرم
coffee room	خوارک خانه
coffee roaster	اسباب بودادن قهوه
coffee tree	درخت قهوه
coffee house	قهوه خانه
coffee roaster	قهوه بوده
coffee berry	دانه قهوه
coffee room	اطاق ناهارخوری درمهمانخانه
coffee shop	قهوه خانه
black coffee	قهوه بی شیر
coffee shop	رستوران
coffee tables	میزپیشدستی
maker	خالق
maker	سازنده
the maker	خالق
the maker	افریننده
the maker	افریدگار
coffee-table book	کتاب پر تصویر و بزرگ و پر جلایی که روی میزپیشدستی قرار میدهند
to pulp coffee beans	دانههای قهوه را مغز کن
coffee-table books	کتاب پر تصویر و بزرگ و پر جلایی که روی میزپیشدستی قرار میدهند
Would you care for a cup of coffee?	آیا دوست دارید یک لیوان قهوه داشته باشید؟
The coffee is piping hot.	این قهوه خیلی داغ است
cabinet-maker	فرنگی ساز
cabinet-maker	قفسه ساز
cabinet maker	فرنگی ساز
cabinet maker	قفسه ساز
cabinet maker	مبل ساز
cabinet-maker	مبل ساز
shot maker	فشنگ ساز
clock maker	ساعت ساز
candle maker	شماع
rope maker	طناب ساز
bead maker	مهره ساز
mischief-maker	دو بهم زن
mischief maker	دو بهم زن
boiler maker	متصدی دیگ بخار
pasta maker	خمیردرستکن
boiler maker	سازنده دیگ بخار
label maker	اتیکتساز
box maker	صندوق ساز
box maker	جعبه ساز
brick maker	اجرپز
candle maker	شمع ساز
watch maker	ساعت ساز
hay maker	علف دروکن علف چین
pace maker	پیشقدم
page maker	برنامه قوی کاربردی و نشررومیزی
pattern maker	قالب ساز
pattern maker	طرح ساز
policy maker	سیاست ساز و سیاست افرین تعیین کننده خط مشی سیاسی
tool maker	ابزار مند
tool maker	ابزار ساز
tea maker	چای دم کن
taste maker	سلیقه افرین
stucco maker	گچبر
soap maker	صابون پز
road maker	کارگر راه
shoe maker	کفشدوز
shirt maker	پیراهن دوز
pace maker	راهنما
money maker	پول گرد کردن
match maker	ترتیب دهنده مسابقه
decision maker	تصمیم گیرنده
wine maker	شراب ریز
die maker	حدیده ساز
die maker	فرم ساز
hay maker	علف خشک کن
hay maker	دستگاه علف خشک کنی
rope maker	شالنگی
mantua maker	خیاط زنانه
vontact maker	کنتاکتور
map maker	نقشه کش
mantua maker	زنانه دوز
map maker	نقشه ساز
A strong (weak)coffee (tea,etc. )	قهوه ( چای وغیره ) پررنگ (کم رنگ )
ice cream maker	بستنیساز
maker of earthenware pipe	کولمال
maker of paneled ceiling	قاب ساز
tile maker's craft	کاشیگری

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com