Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English
Persian
validity check
مقابله اعتبار
validity check
بررسی اعتبار
Other Matches
validity
تنفیذ
validity
بررسی و افقی بودن داده یا نتیجه
validity
صحت دستور یا کلمه رمز
validity
صحت اعتبار
validity
صحت
validity
درستی
validity
اعتبار
validity
نفوذ قوت قانونی معتبر بودن
validity
تایید تصدیق
validity
سندیت
test validity
اعتبار ازمون
differential validity
اعتبار افتراقی
external validity
اعتبار برونی
face validity
اعتبار صوری
factorial validity
اعتبار عاملی
convergent validity
اعتبار همگرا
discriminant validity
اعتبار افتراقی
consensual validity
اعتبار وفاقی
item validity
اعتبار پرسش
principle of validity
اصالت الصحه
concurrent validity
اعتبار همزمان
predictive validity
اعتبار پیش بین
validity coefficient
ضریب اعتبار
validity criterion
ملاک اعتبار
content validity
اعتبار محتوا
construct validity
اعتبار سازه
validity of the credit
معتبر بودن یا پادار بودن اعتبار
validity of contract
صحت قرارداد
validity of a contract
اعتبار قرارداد
validity index
شاخص اعتبار
to check out something
چیزی را بررسی یا امتحان کردن
check-up
بازبینی
to check in
نام نویسی کردن
[هتل]
check out
تصفیه حساب کردن
check off
تغییرروش بازی درتجمع
second check
بررسی دوباره
second check
بررسی نهایی
check up
معاینه کردن
check up
رسیدگی کامل کردن ازمایش کردن
to check off
رسیدگی کردن ودرصورت درستی باخط نشان گذاردن
to check up
درست رسیدگی یاحساب کردن
check
کم یا متوقف کردن سرعت بدن
in check
<idiom>
غیرقابل کنترل
Please check the ...
لطفا ... را کنترل کنید.
check out
بازدیدعمل و خصلت جنگ افزار
check
مقابله کردن مقابله
check
تطبیق
check
مقابله
check
چک
check
جلوگیری کردن از
check
امتحان
check
چاپ گرفتند وضعیت داده و برنامه در یک نقط ه بررسی
check
خطا در خواندن داده ناشی از خطایی در رسانه مغناطیسی
check
حافظه موقت برای داده دریافت شده پی از بررسی آن در برابر داده دریافت شده از طریق مسیر یا راه دیگر
check
محلی در برنامه که داده و وضعیتهای داده قابل ضبط ونمایش هستند
check
نشانهای که انتخاب جعبه بررسی را نشان میدهد واغلب یک ضربدر در آن است
check
امتحان کردن بازرسی
check
مجموعه حروف مشتق شده از یک متن برای بررسی و تصحیح خطاها
check
منع
check
کیش
check
و شدن بوی شکار
check
بررسی
check
سرزنش کردن رسیدگی کردن
check
بررسی کردن
check
تطبیق کردن
check
نشان گذاردن
check
چک بانک
check
دریچه تنظیم
check
دستگاهی که روی تاسیسات ابی جهت تنظیم سطح اب ساخته میشود
check
بازرسی کردن
check
بازدید کردن رسیدگی کردن سر زدن بازداشت کردن
check
ممانعت کردن
check
بازرسی شد
check
وارسی
check
سخت افزار یا نرم افزاری که نشانی میدهد متن ارسالی نادرست است و خطا ردی داده است
check
رقم اضافی در متن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها
check in
نام نویسی کردن مراسم ورود
check-in
وارد شدن
check-in
نام نویسی کردن مراسم ورود
check
سنجیدن
check
ارزیابی کردن
check
تحقیق کردن
check
بررسی کردن
check
مطالعه کردن
check
تجزیه کردن
check
محک زدن
check
عیار گرفتن
check-up
کنترل
check-up
بازبینی کردن
check-up
کنترل کردن
check in
وارد شدن
check
جعبه کوچک با یک ضربدر در آن در صورتی که عمل انتخاب شود و خالی در صورتی که عمل انتخاب نشود
check
بررسی اینکه یک پروتکل کد حرف و فرمت آن صحیح هستند
check
اجرای خشک یک برنامه
check
او نتیجه چاپ و صورتحساب ها را بررسی کند تا ببیند آیا مشابه هم هستند یا خیر
check
حرف اضافی در متن ارسالی که بررسی میکند آیا خطایی در متن رخ داده یا یه و مقدار آن به متن بستگی دارد
check
اطمینان از صحت چیزی
check
بررسی اینکه آیا چیزی به درستی کار میکند یا خیر
check
خطا یا توقف کوچک در فرآیند
check
مقابله کردن بررسی
check
یک بیت از کلمه دودویی که برای بررسی هر بیتی به کار می رود
perpetual check
کیش دایم
odd even check
مقابله فرد و زوج
dump check
مقابله حین روبرداری
odd even check
بررسی فرد و زوج
overflow check
بررسی سرریزی
overflow check
مقابله سرریز
parity check
مقابله ایستایی
duplication check
مقابله از راه تکرار
marginal check
برسی مرزی
parity check
مقابله توازن
parity check
بررسی توازن
pay check
چک حقوق
parity check
مقابله کردن توازن
overflow check
بررسی سرریز
modulo n check
مقابله به پیمانه
frequency check
کنترل فرکانس
echo check
بکمک طنین
fore check
جلوگیری از مدافع در منطقه دفاعش جلوی تور
family check
کیش همگانی
even parity check
بررسی توازن زوج
echo check
بررسی صحت عملیات ارسال اطلاعات که در ان اطلاعات دریافت شده به منبع اصلی برگشت داده شده و با اطلاعات اصلی مقایسه میشودمقابله به کمک طنین بررسی طنین
echo check
مقابله
dynamic check
مقابله پویا
hardware check
مقابله سخت افزاری
hip check
سد کردن راه حریف با کمر وباسن
marginal check
مقابله مرزی
machine check
برسی ماشین
limit check
بررسی حدی
limit check
مقابله حدود
indian check
سد کردن راه حریف با بالابردن چوب بالای سر او برای ضربه زدن به چوب او
houndstooth check
طرح خانه خانه مورب پارچه
hook check
سد کردن راه چوب حریف ازعقب
duplication check
بررسی ای که لازمه اش یکسان بودن نتایج دو اجرای مستقل یک عملیات میباشد
poke check
فشار اوردن به گوی با چوب برای دور کردن ان از حریف
identity check
بازرسی شناسنامه
rain check
بلیط باران
rain check
بلیط مجانی یا مجدد
wraparound check
سد کردن چوب حریف گوی دارباچوب
visual check
مقابله بصری
visual check
مقابله دیداری
twin check
بررسی توام
twin check
مقابله توام
traveler's check
چک مسافرتی
transfer check
انتقال
transfer check
مقابله
rain check
نوید یا قول دعوت بعدی
check-rail
ریلتنظیم
identity check
بررسی هویت
Please check the battery.
لطفا باطری را کنترل کنید.
Please check the oil.
لطفا روغن را کنترل کنید.
Please check the water.
لطفا آب را کنترل کنید.
What time should I check in?
چه وقت کارت سوار شدن به من میدهید؟
rain check
<idiom>
بلیط مجانی برای چیزی که به علت باران کنسل شده
rain check
<idiom>
رد کردن درخواستی برای یک تاریخ معین و موکول آن به زمان دیگر
double-check
<idiom>
دوباره چک کردن
security check
چکامنیتی
system check
بررسی سیستم
system check
مقابله سیستم
synchronization check
کنترل همزمانی
redundancy check
بررسی افزونگی
redundancy check
تستی متکی بر انتقال بیت ها وکاراکترهایی که بیش ازحداقل تعداد لازم برای بیان خود پیام هستند
redudancy check
بررسی افزونگی
reasonableness check
بررسی و کنترل معقولانه و مستدل
reasonableness check
بررسی معقول بودن
range check
بررسی محدوده
programmed check
بررسی برنامه ریزی شده
programmed check
مقابله برنامه ریزی شده
programmable check
مقابله برنامه ریزی شده
residue check
بررسی تشخیص خطا که در آن داده دریافتی با یک مجموعه اعداد تقسیم میشود و باقی مانده بررسی میشود با باقی مانده مورد نظر
sales check
صورت فروش
summation check
بررسی تشخیص خطا با جمع کردن حروف دریافتی و مقایسه با کل آن
sum check
مقابله جمعی
stock check
کنترل موجودی
stick check
دور کردن گوی از گوی دار بااستفاده از چوب
spite check
کیش دفع الوقت
sight check
مقابله نظری
sight check
مقابله چشمی
sequence check
بررسی ترتیبی
sequence check
مقابله ترتیب
selection check
مقابله گزینش
priority of check
تقدم کیش
check gate
دریچه تنظیم
certified check
چک گواهی شده
certified check
چک تضمین شده
cashier's check
چکی که بانک عهده خود بکشد
bulit in check
automaticcheck
bulit in check
تست تعبیه شده
built in check
بررسی توکار
built in check
مقابله توکار
body check
سد کردن بازیگر توپدار
board check
خطا
board check
تنه زدن
certified check
چک تضمینی
check bit
ذره مقابلهای
check bit
بیت مقابلهای
check flight
پروازی برای اشناشدن خدمه و یا ازمایش صلاحیت انها
check firing
عناصرتیر را بررسی کنید
check firing
فرمان اتش بس موقت برای بازرسی مانع اتش
check field
میدان مقابلهای
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com