English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
valve seat insert مدخل نشست سوپاپ نشیمنگاه سوپاپ
Other Matches
valve seat نشیمنگاه سوپاپ
valve seat reamer جدار تراش نشیمنگاه سوپاپ برقوی نشیمنگاه سوپاپ
valve seat wrench دریچهآچارپایه
valve seat grinder دستگاه پرداخت نشیمنگاه سوپاپ
insert جاسازی
insert تعبیه
insert الحاق کردن
insert تعبیه کردن
insert گذاشتن جاسازی کردن
insert درج کردن
insert در جوف چیزی گذاردن
insert جادادن
insert داخل کردن در میان گذاشتن
insert جا دادن
insert کلیدی که برنامه کلمه پرداز یا ویرایشگر را وارد حالت درج و نه نوشتن مجدد میکند
insert درج
insert قرار دادن چیزی در چیزی
insert افزودن متن جدید درون کلمه یا جمله
insert [قرار دادن پود میان تار]
insert مجموعه دستوراتی که مستقیما در برنامه اصلی کپی می شوند که دستور فراخوانی نیز فاهر میشود یا جایی که کاربر نیاز دارد
filter insert دریچه یا مدخل صافی
insert key کلیدی که برنامه کلمه پرداز یا ویرایشگر را وارد حالت درج و نه نوشتن مجدد میکند
insert mode حالت محاورهای کامپیوتر برای ویرایش و تصحیح متن ها
insert mode حالت درج
to insert a letter in a word حرفی را در میان واژهای جادادن
To insert the key in the lock. کلید را به قفل زدن
seat کفل
seat سرین
seat نشیمنگاه مسند
I think that's my seat. فکر می کنم آن صندلی جای من است.
seat قسمت میانی زین اسب
Have a seat, please! خواهش میکنم بفرمایید !
Have a seat, please! خواهش میکنم روی صندلی بشینید!
take your seat بنشینیدسرجای خودتان
seat وضع بدن ژیمناست روی اسباب با تکیه روی نشیمنگاه
seat حرکت تعادلی
seat سکوی استقرار
seat پایه
seat مقر
seat جایگزین ساختن
seat جایگاه نشاندن
seat محل اقامت
seat مرکز مقر
Is this seat taken? آیا این صندلی گرفته شده است؟
seat نیمکت
seat جا
please take a seat خواهش میکنم بفرمایید
seat نشیمنگاه
seat صندلی
country seat خانهی اربابی
seat tube تیوپصندلی
seat stay نگهدارندهصندلی
seat cover پوششصندلی
mercy seat تخت خدا
mercy seat سرپوش رحمت
folding seat صندلی تاشو
forward seat حالت نشستن سوارکار روی زین در پرش حالت نشستن سوارکار بر روی زین
garden seat صندلی یانیمکت باغبانی
single seat صندلییکنفره
seat angle نبشی نشیمن
on the edge of one's seat <idiom> ناآرام بودن
primer seat مقر چاشنی
Where is my seat(place) جای من کجاست ؟
pillion seat جای اضافی در موتور سیکلت
seat of settlement محل نشست ساختمان
drive's seat صندلی راننده
country seat خانهی بزرگ روستایی
seat of government مقر حکومت
ejection seat صندلی هواپیما که در مواقع اضطراری شخص را ازهواپیما بخارج پرتاب میکند
seat bars میلههای تکیه گاه
bench seat صندلیاتومبیل
seat back پشتیصندلی
judgement seat دادگاه
captain's seat محلنشستنکاپیتان
commander's seat صندلیفرمانده
love seat صندلی یانیمکت دسته دار دونفری
he lost the seat دوباره بوکالت برگزیده نشد
double seat صندلیدونفره
dual seat زینموتور
to induct into a seat در جایی برقرار کردن
first officer's seat صندلیخلباناول
adjustable seat صندلی متحرک
jump seat صندلی تا شو
key seat جاخار
reel seat جایگاهقرقره
rear seat صندلیعقب
straddle seat تعادل روی پارالل روی دستها با پاهای باز
key seat شیار خار
the seat of pain جای درد
the seat of pain موضع درد
the seat thought مرکز اندیشه یا فکر
governor's seat حکومت نشین
governor's seat حاکم نشین
he lost the seat مقام یا کرسی وکالت راازدست داد
hiking seat تهته اتکای خم شونده در قایق
take a back seat <idiom> پذیرش پستترین مقام
seat belt کمربند صندلی هواپیما
ejection seat صندلی پران [هواپیمایی]
ejector seat صندلی پران [هواپیمایی]
bridge seat پاشنه پل
bridge seat تکیه گاه
box seat صندلی لژ
sliding seat نشیمنگاه متحرک در قایق مسابقه
keay seat جا خار
back seat صندلی عقب اتومبیل
hot seat صندلی الکتریکی
window seat صندلی یا نشیمنگاه لب پنجره
hot seat صندلی برقی
bucket seat صندلی یکنفری
book a seat جا رزرو کردن
seat-belts کمربند صندلی هواپیما
classical seat وضع بدنی سوارکار روی زین
seat of the pants استفاده از تجربه
parliamentary seat صندلی مجلسی
parliamentary seat جای مجلسی
to resign one's seat از جای مجلسی خود کناره گرفتن
seat-belt کمربند صندلی هواپیما
county seat مرکز بخشداری
a seat by the window یک صندلی کنار پنجره
back-seat drivers آدم فضول
back-seat drivers مسافر صندلی عقب خودرو که مرتب در کار راننده دخالت میکند
fly by the seat of one's pants <idiom> دست تنها
back-seat driver آدم فضول
back-seat driver مسافر صندلی عقب خودرو که مرتب در کار راننده دخالت میکند
flat racing seat خم شدن روی اسب و دستها وسر در امتداد گردن اسب
seat adjuster lever سطح تنظیم صندلی
Keep a free(an empty)seat for me. یک صندلی خالی برایم نگاهدار
seat back adjustment knob دکمه تنظیم پشتی صندلی
seat-belt warning light چراغهشدارکمربندایمنی
You are a back seat drive.You are on the sidelines. کنا رگود نشسته یی ومی گی لنگش کن
k valve شیر ساده روی کپسول هوای غواصی
valve شیرفلکه
valve سوپاپ
valve دریچه خروجی
valve والو
valve بشکل دریچه یا سوپاپ
valve سرپوش
valve لامپ سوپاپ
y valve شیر تخلیه روغن
valve دریچه
valve شیر
valve در
valve ولو [شیر صنعتی]
valve شیر فلکه
valve لامپ
j valve سوپاپ کپسول هوای غواص که بطور خودکار بسته شود
valve شیر صنعتی
valve فلکه [شیر فلکه]
valve شیر فلکه
valve شیر دریچه
valve لوله
valve دریچه ورود و خروج هوا درسیلندر غواصی
valve guide هادی سوپاپ
snifting valve دریچه
tricuspid valve دریچه سه لختی سر پوش سه گوش
snifting valve در رو
stop valve شیر قطع جریان
steam valve دریچه بخار
solenoid valve سوپاپ مغناطیسی
soft valve شیر ترمویونیکی که مقداری هوا به داخل ان نشت کرده است
valve lag تاخیر سوپاپ
valve gear مکانیزمی که برای بحرکت دراوردن سوپاپهای موتورپیستونی
valve duration مدت زمانی که سوپاپ بازمیماند
slide valve سوپاپ متحرک
tulip valve سوپاپ لولهای
throttle valve شیر فشارشکن
two electrode valve لامپ دو قطبی
two electrode valve دیود
throttle valve شیر خفه کننده
throttle valve ساسات
two valve receiver گیرنده دو لامپی
valve clearance لقی سوپاپ
valve lead تقدم سوپاپ
valve lift کل حرکت خطی سوپاپ لایهای
oxygen valve شیراکسیژن
parachute valve دریچهچتر
pulmonary valve سیاهرگپالمناری
second valve slide دومیندریچهسرنده
shutoff valve بستتهتانی
third valve slide سومیندریچهسرنده
tubing valve دریچهلوله
tyre valve ذریچهلاستیک
valve casing پوشانندهدریچه
valve cover روپوشسرپاپ
valve spring فنرسرپاپ
brake valve سوپاپ ترمز
globe valve شیر بشقابی [صنعت] [تکنولوژی ] [مهندسی]
globe valve شیر سوپاپی [صنعت] [تکنولوژی ] [مهندسی]
mitral valve دریچهمیترال
left valve لبهچپ
inhalation valve دریچهدرونی
valve refacer دستگاه پرداخت سوپاپ
valve scavenging پاک کردن سوپاپ
valve timing زمان بندی سوپاپ
valve timing تنظیم سوپاپ اتومبیل
vent valve دریچه روی بالن برای رهاکردن گاز یا هوا و تنظیم صعود
viscosity valve شیر کنترل در سیستم مایعات که توسط ویسکوزیته سیال فعال میشود
wash out valve شیر تخلیه رسوبات در مخزن
acetylene valve شیر
acetylene valve استیلن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com