English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 99 (1 milliseconds)
English Persian
vehicle summary فهرست پیاده شدن خودروها فهرست ترتیب و مشخصات خودروهای ستون
Other Matches
summary اختصاری
summary خلاصه
summary مختصر
summary موجز اختصاری
summary ملخص
summary انجام شده بدون تاخیر
summary باشتاب
summary خلاصه مختصر
the above was a summary آنچه دربالا گفته شد
summary خلاصه وضعیت
the above was a summary مراتب فوق
summary judgment حکمی که علیه ضامن صادر میشود
summary areas مناطق اطلاعاتی دریایی مناطق یاد شده در خلاصه وضعیت دریایی
summary card کارت خلاصه
summary conviction حکم محکومیت صادره ازدادگاه بخش بدون دخالت هیات منصفه
summary court دادگاه بدوی
summary jurisdictions محاکمات اختصاری
summary court دادگاه اولیه دادگاه پادگانی
intelligence summary خلاصه اطلاعاتی
summary trial محاکمه اختصاری
intelligence summary خلاصه وضعیت اطلاعاتی
summary of monthly statement خلاصه صورت وضعیت ماهیانه
daily movement summary خلاصه وضعیت حرکت کشتیهادر روز یا کالاها
daily position summary خلاصه وضعیت محل کشتیهادر روی اب
vehicle خودرو
vehicle وسیله حمل
vehicle برنده
vehicle حمل کننده
vehicle حامل
vehicle رسانه
vehicle رسانگر
vehicle برندگر
vehicle محمل
vehicle وسیله نقلیه
vehicle ناقل
vehicle حامل رسانه
space vehicle وسیله نقلیه فضایی
refrigerator vehicle وسیله نقلیه یخچال دار
space vehicle فضا پیما
to alight from a vehicle پیاده شدن از وسیله نقلیه ای
catering vehicle وسیلهآذوقهرسان
all-terrain vehicle وسیلهنقلیهبلند
commercial vehicle وسیلهحملکالاومسافردر جاده
vehicle chain زنجیر وسیله نقلیه
vehicle cargo بار تریلی دار
vehicle cargo بار چرخدار
utility vehicle وسیله نقلیه عام المنفعه
utility vehicle وسیله نقلیه عمومی
truck vehicle کامیون
truck vehicle خودرو نظامی
to p a vehicle or horse جلو گردونه یا اسبی را نگاه داشتن
tank vehicle خودرو تانکرسوخت
tank vehicle خودرو تانکر
reentry vehicle مدول یا قسمتی از سفینه فضایی که مجددا بایستی ازجو عبور کند تا به زمین برسد
re entry vehicle نوعی رسانگرهای فضایی که برای ورود به اتمسفر زمین در بخش پایانی مسیر خودطراحی شده اند
combination vehicle خودروی بکسل کننده و بکسل شونده
combination vehicle خودروهای مرکب
combat vehicle خودروی رزمی
articulated vehicle وسیله نقلیه مفصلی
armored vehicle زرهپوش
armored vehicle خودروی زرهدار
armored vehicle خودروی زرهی
amphibious vehicle خودروی اب خاکی
amphibian vehicle وسیله نقلیه برای خشکی و اب
airborne vehicle وسیله انجام عملیات هوابرد
airborne vehicle وسیله هوابرد
aerospace vehicle هر رسانگر کنترلی که قادر به پرواز در هوا و فضا باشد
control vehicle تانک نافم حرکت
control vehicle خودرونافم ستون یا نافم حرکت
tracked vehicle وسیله نقلیه بکسل کننده وسیله نقلیه یدک کش
landing vehicle خود روشنی دار اب خاکی
motor vehicle وسیله نقلیه موتوری
motor vehicle خودرو موتوری
motor vehicle خودرو
motor vehicle passenger مسافر خودرو [اتومبیل رانی]
passenger transfer vehicle وسلهجابجاییمسافرین
motor vehicle passenger سرنشین خودرو [اتومبیل رانی]
vehicle registration office اداره راهنمایی و رانندگی
to tow a vehicle [to a place] یدکی کشیدن خودرویی [به جایی]
vehicle stopping distance مسافت ایست وسیله نقلیه مسافت ایست خودرو
rail borne vehicle وسیله نقلیهای که روی ریل حرکت میکند
multi purpose vehicle وسیله نقلیه برای اهداف گوناگون
motor vehicle tax فرمان اتومبیل
motor vehicle industry صنعت وسایل نقلیه موتوری صنعت اتومبیل
link lift vehicle حمل و نقل بار و پرسنل به صورت یکپارچه حمل یکپارچه
crawl type vehicle وسیله نقلیه نوع خزنده
commercial type vehicle خودروی تجارتی خودروهای شخصی
armored reconnaissance vehicle خودروی شناسایی زرهی
road transport vehicle ماشین باری
road transport vehicle کامیون
vehicle mass ratio نسبت جرم نهایی رسانگر بعداز تمام شدن یا قطع سوخت به جرم اولیه ان
tank recovery vehicle خودرو اخراجات تانک جرثقیل زرهی
consolidated vehicle table فهرست خودروهای محموله در کشتی
administrative wheeled vehicle fleet کاروان خودروهای اداری خودروی اداری
amphibious vehicle availability table جدول نمودار موجودی خودروهای اب خاکی
vehicle used for migrant-smuggling operations خودرو استفاده شده برای عملیاتهای مهاجر قاچاق
motor vehicle liability insurance بیمه ماشین [اصطلاح روزمره]
The motor vehicle is covered by theft insurance. این خودرو برابر سرقت بیمه شده است.
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com