Dictiornary-Farsi | vertical circle | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 204 (10 milliseconds)

English	Persian
vertical circle	دایره عظیمه ماربر راس القدم و سمت القدم نافر
vertical circle	دایره قائم


Search result with all words

prime vertical circle	دایره قائم اصلی
adjustment for vertical-circle image	تنظیم عمودی مرکز تصویر
Other Matches

near vertical	تقریبا عمودی
vertical	بررسی پرینتی روی هر حرف از بلاک دریافتی برای تشخیص خطا
vertical	بررسی تشخیص خطا که بیتهای کلمه با کل آن مقایسه و جمع می شوند
vertical	تنظیم فضا بین خط وط متن برای برقرارکردن یک متن در یک صفحه
vertical	در زاویه راست نسبت به افق
vertical	عمودی [ریاضی]
vertical	بخشی از سیستم کنترلی چاپگر که قالب عمودی متن چاپ شده را کنترل میکند
vertical	متن نمایش داده شده که بالا وپایین صفحه کامپیوتر حرکت میکند در هر لحظه یک خط
vertical	عمودی
vertical	شاقولی
vertical	تارکی راسی
vertical	واقع در نوک
vertical	قائم
vertical	شاغولی
vertical	تعداد خط وط که پیش از شروع چاپ مجدد باید رد کرد
vertical	سیگنال بیان کننده انتهای آخرین شیاردر انتهای صفحه نمایش
vertical	نرم افزار کاربردی که برای استفاده خاص طراحی شده است و نه استفاده عمومی
vertical cut	برش قائم
vertical curve	خم طولی
vertical deformation	تغییر شکل قائم
vertical diagraph	شکلی از سیستم رمز دو حرفی است که یک حرف بالا و یکی پایین نوشته میشود
vertical drop	ابشار قائم
vertical envelopement	احاطه قائم
vertical envelopement	حرکت دورانی قائم
vertical equity	عدالت عمودی
vertical equity	برابرسازی عمودی
vertical expansion	گسترش عمودی
vertical force	نیروی عمودی
vertical force	نیروی قائم
vertical force	نیروی شاغولی
vertical curve	منحنی در نیمرخ طولی
vertical curve	قوس
vertical creep	وارفتگی قائم
plain vertical	خط افق
vertical adjustment	تنظیم عمودی
vertical angles	گوشههای روبروی تارک زوایای مقابل به راس
vertical antenna	انتن عمودی
vertical application	برنامه کاربردی عمودی
vertical axis	محور عمودی
true vertical	قائم واقعی
vertical axis	محور قائم
vertical bulking	کمانش قائم
vertical combines	ترکیب عمودی
vertical control	کنترل ارتفاع نقاط اندازه گیری تراز وارتفاع نقاط
plain vertical	سطح افق
vertical growth	رشد عمودی
vertical merger	ادغام عمودی
vertical tab	جدول بندی عمودی
vertical tail	دم قائم
vertical take off and landing	هواپیمایی که بدون داشتن سرعت نسبی قادر به برخاستن از سطح زمین معلق ماندن در هوا و فرودمجدد باشد
vertical takeoff	سرعت صعود اولیه هواپیما
vertical union	اتحادیه صنعتی
vertical frame	قالبعمودی
vertical pocket	جیبعمودی
vertical pupil	مردمکعمودیچشم
vertical shaft	میلهعمودی
vertical beam	راست رو
vertical beam	چوب [میله] طولی دار [قالی]
vertical loom	دار روستایی [قالی]
vertical loom	دار عشایری [قالی]
vertical cliffs	صخره های عمودی
vertical synchronizing	همزمانساز عمودی
vertical stabilizer	تیغه یا باله عمودی
vertical interval	اختلاف ارتفاع
vertical interval	فاصله عمودی
vertical justification	تطابق عمودی
vertical justification	تنظیم عمودی
vertical mobility	تحرک عمودی
vertical photograph	عکس هوایی قائم
vertical photograph	عکس قائم
vertical recording	ضبق عمودی
vertical replenishment	تجدید تدارکات از راه هوا صعود و فرود عمودی
vertical scale	عقربه نشان دهنده میزان صعود هواپیما عقربه صعود مقیاس ارتفاع
vertical scrolling	چرخش عمودی
vertical speed	سرعت صعود عمودی هواپیما
vertical speed	سرعت صعود
vertical speed	سرعت قائم
local vertical	قائم محلی
vertical integration	ادغام عمودی
vertical loom	دار افقی [قالی]
deflection of vertical	اختلاف زاویهای در هر نقطه بین راستای شاقولی وراستای عمود بر کره مرجع
circle	محیط دایره
circle	دورزدن
circle	قلمرو
circle	محفل حوزه
inner circle	دایرهداخلی
circle	دایره
circle	مدورساختن
circle	دور
circle eight	چرخش با دایرهای بشکل 8لاتین
circle	دویدن در مسیر منحنی
circle	گرفتن احاطه کردن
circle	جفتی
vertical control operator	متصدی اندازه گیری تراز وارتفاع
vertical events numbering	شماره گذاری عمودی وقایع
vertical lift bridge	پل بالارو
vertical side band	میلهعمودیطرفین
vertical pivoting window	پنجرهگردانعمودی
vertical redundancy check	بررسی عمودی اشتباهات بررسی افزونگی عمودی
vertical retort tar	قطران کورههای ایستاده قطران قرعهای ایستاده
serrated vertical pulse	ضربه عمودی دندانهای
vertical probable error	خطای اصابت قائم گلوله
vertical probable error	اشتباه احتمالی قائم
vertical pressure gradient	تغییر فشار اتمسفری در واحدتغییر ارتفاع
vertical parity check	مقابله توان عمدی
vertical sand drainage	زهکشهای قائم ماسهای چاه زهکش ماسهای زهکشهای ایستاده ماسهای
antarctic circle	مدار قطب جنوب
center circle	دایره میانی
central circle	دایرهوسط
mohr's circle	دایره موهر
traffic circle	دایرهی یک طرفه
center circle	دایره وسط زمین
aiming circle	زاویه یاب فرماندهی
base circle	هر قسمت اریب از یک سیلندر دایره مبنا
azimuth circle	دایره سمتیه
azimuth circle	سمت نما
azimuth circle	قطب نمای نجومی هواپیما زاویه یاب نجومی صفحه قطب نمای کشتی
arc de circle	خمش
altitude circle	صفحه ارتفاع سنج هواپیما
azimuth circle	سمت گیر
winner's circle	محوطه نزدیک خط پایان درمسیر سوارکار و اسب برنده برای گرفتن جایزه
centre circle	دایرهمرکزی
goal circle	محدودهگل
area of a circle	مساحت صفحه [قرص شکل] [ریاضی]
circumscribed circle	دایره محیطی [ریاضی]
vicious circle	دور و تسلسل
vicious circle	دور معیوب
Arctic Circle	مدار قطب شمال
circle chart	نمودار دایره ای [ریاضی]
circle chart	گراف دایره ای [ریاضی]
area of a circle	مساحت دایره [ریاضی]
on-deck circle	دررویدایره
outer circle	دایرهخارجی
restricting circle	دایرهممنوعه
station circle	چرخههواشناسی
striking circle	دایرهبرخورد
dress circle	صندلیهای ردیف جلوتماشاخانه
come full circle <idiom>	کاملا برعکس
vicious circle <idiom>	دلیل وتاثیری بانتیجه بد
unit circle	دایره واحد [ریاضی]
pitch circle	دایره گام
turning circle	دایره چرخش ناو
mill circle	چرخ اسیاب ژیمناستیک
marker circle	دایره مشخص کننده مرکزمنطقه فرود هوایی یا باندفرود هواپیما
leg circle	جفتی
kick circle	دایره 8/81 متری وسط میدان
hrowing circle	دایره پرتاب دیسک
hour circle	نصف النهار حلقه مدرج
hour circle	دایره ساعتی
hole circle	گردی سوراخ
hip circle	چرخ جلو روی پارالل
throwing circle	دایره پرتاب نیزه
three point circle	قوس زمین زیر حلقه بسکتبال
parhelic circle	هاله روشن بالای افق
north circle	دایره شمالگان
mohr's circle	دایره مور
root circle	دوره پای دندانه
semi circle	نیم دایره
small circle	دایره صغیره
stalder circle	اشتادلر
stalder circle	چرخش کامل بدورمیله بدون تماس پاها بامیله
small circle	دایره صغیره سماوی
stress circle	دایره تنش
tactile circle	دایره بساوشی
the vicious circle	دور تسلسل
half circle	چرخش نمیدایره ژیمناست
flank circle	جفتی خرک
elevation circle	قطاع درجه
circle dodge	گریز از حریف در مسیرمنحنی
dip circle	میل سنج
diffusion circle	دایره پخش
color circle	دایره رنگها
circle of position	دایرهای که از موضع نفرات عبور میکند دایره مکان نافر
circle of influence	دایرهای که حد منطقه تاثیررا مشخص میکند
circle graph	نمودار دایرهای
tip circle	دوره نوک
face off circle	هرکدام از پنج دایره کوچک مخصوص رویارویی
great circle	بزرگترین دایره محیط یک کره
giant circle	افتاب شکسته
turning circle	دایره گردش
great circle	دایره عظیمه سماوی
great circle	دایره عظیمه
vertical-axis wind turbine	توربینبادیمحورعمودی
vertical center line illusion	خطای خط قائم مرکزی
centre face-off circle	دایرهمرکزیمحلروبروشدنحریفها
secondary great circle	دایره عظیمه ثانویه
vicious circle of poverty	دور باطل فقر
centre of crest circle	مرکز انحنای ستیغ
centre of crest circle	مرکز خمیدگی
inscribed circle [of a triangle]	دایره [محاطی مثلث] [ریاضی]
great circle route	مسیرقوس دایره عظیمه سماوی
tip circle diameter	قطر دوره نوک
center ice circle	داره میانی زمین
graduated circle of an alidade	دایره مدرج زاویه یاب صفحه درجه دار زاویه سنج
perimeter [circumference] of a circle	محیط دایره
free throw circle	دایره پرتاب ازاد
great circle route	کمان دایره عظیمه
double column vertical boring mill	ماشین تراش قائم دو ستونی ماشین تراش کاروسل دوستونی
adjustment for horizontal-circle image	تنظیم افقی مرکز تصویر
the power of a point with respect to a circle	قوت یک نقطه نسبت به یک دایره [ریاضی]