Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (2 milliseconds)
English	Persian
viscosity ratio	نسبت گرانروی
Other Matches
viscosity	لزوجت
viscosity	ناروانی
viscosity	گرانروی
viscosity	قوام گران روی
viscosity	وشکسانی ویسکوزیته
viscosity	لزجت
viscosity	دوسگنی چسبناکی
viscosity	چسبناکی
viscosity	ناروانی کند روانی
viscosity	چسبندگی مایعات
viscosity	دوسناکی
viscosity	چسبندگی
viscosity	لزجی چسبانی
viscosity	نوچی
viscosity	چسبندگی کشواری
viscosity	دوسندگی
viscosity	درجه غلیظی
viscosity	ویسکوزیته
viscosity	چسبناکی ناروانی
viscosity	شیره داری
coefficient of viscosity	ضریب کندروانی
viscosity valve	شیر کنترل در سیستم مایعات که توسط ویسکوزیته سیال فعال میشود
viscosity stabilizer	تثبیت کننده گرانروی
inherent viscosity	گرانروی درونی
viscosity number	عدد گرانروی
coefficient of viscosity	ضریب ناروانی
absolute viscosity	لزجت مطلق
dynamic viscosity	گرانروی مکانیکی
coefficient of viscosity	ضریب دوسناکی
relative viscosity	گرانروی نسبی
kinematic viscosity	چسبندگی جنبشی
kinematic viscosity	ویسکوزیته سینماتیک
kinematic viscosity	گرانروی سینماتیکی
magnetic viscosity	چسبندگی مغناطیسی
magnetic viscosity	لختی مغناطیسی
dynamic viscosity	گرانروی مطلق
dielectric viscosity	لختی دی الکتریکی
shear viscosity	گرانروی برشی
specific viscosity	گرانروی ویژه
viscosity breaking	گرانروی شکستی
absolute viscosity	گرانروی مکانیکی
absolute viscosity	گرانروی مطلق
coefficient of kinematic viscosity	ضریب گرانروی سینماتیکی
logarithmic viscosity number	گرانروی درونی
limiting viscosity number	گرانروی ذاتی
in the ratio of	به نسبت
one to zero ratio	نرخ بین نوسان خروجی دودویی یک و صفر
t ratio	نسبت تی
f ratio	بهر اف
t ratio	بهر تی
ratio	نسبت
ratio	بهر
ratio	نسبت یک عدد به دیگری
ratio	ضریب
ratio	نسبیت
ratio	نسبت معین وثابت
ratio	قسمت
ratio	سهم
ratio decidendi	مبنای اصلی تصمیم
ratio of transformer	نسبت مبدل
ratio estimation	براور نسبتی
ratio correlation	همبستگی نسبتی
ratio detector	اشکارساز نسبت
ratio decidendi	مستنداصلی رای
transformer ratio	نسبت مبدل
progressive ratio	نسبت تصاعدی
probability ratio	بهر احتمال
price ratio	نسبت قیمت
magnetogyric ratio	نسبت ژیرومغناطیس
liquidity ratio	نسبتهای نقدینگی
magnification ratio	ضریب تقویت
magnification ratio	ضریب بزرگنمایی
mobility ratio	نسبت تحرک
moduler ratio	نسبت مدول الاستیسیته ارماتور به مدول الاستیسیته بتن
ratio schedule	مقیاس نسبتی
operating ratio	نسبت کارکرد موتور یا ناو
operating ratio	نرخ عملیاتی
operating ratio	نسبت عملیاتی
poisson's ratio	در چندی پواسون
mole ratio	نسبت مولی
liquidity ratio	ضریب نقدینگی
ratio print	عکس بزرگ شده یا کوچک شده به مقیاس معین عکس معادل
transformation ratio	نسبت تبدیل
transmission ratio	نسبت تبدیل جعبه دنده
variable ratio	گیربکسهایی که در ان به منظور ثابت نگاه داشتن سرعت برونگذاشت نسبت تبدیل صرف نظر از سرعت درون گذاشت تغییر میکند
velocity ratio	نسبت سرعت
golden ratio	نسبت طلایی [ریاضی]
knot ratio	نسبت تعداد گره [این کسر جهت مقایسه تراکم گره در طول و عرض بافت بکار رفته و عاملی جهت تعیین قیمت فرش می باشد.]
work ratio	نسبت کار به استراحت
weight ratio	نسبت وزن
voltage ratio	نسبت ولتاژ
voids ratio	اندیس تهیگاهها
void ratio	نسبت منفذها
void ratio	درجه تخلخل
success ratio	بهر موفقیت
stress ratio	نسبت تنش
recycle ratio	نسبت بازگردانی
recycling ratio	نسبت بازگردانی
reduction ratio	نسبت کاهش
reduction ratio	ضریب تقلیل
saving ratio	نسبت پس انداز
selection ratio	نسبت گزینش
selection ratio	بهر گزینش
sensitivity ratio	نسبت حساسیت
settlement ratio	نسبت نشست
sex ratio	بهر جنسیت
shunt ratio	نسبت شنت
slenderness ratio	ضریب رعنائی
strength ratio	نسبت استحکام
golden ratio	عدد فی [ریاضی]
liquidity ratio	نسبت نقدینگی
absorption ratio	نسبت جذب
concentration ratio	نسبت تمرکز
contact ratio	نسبت تماس
contraction ratio	نسبت مساحت سطح مقطع بیشنه تونل باد مادون صوت به مساحت سطح مقطعی که کار انجام میدهد
control ratio	نسبت فرمان
correlation ratio	بهر همبستگی
correlation ratio	نسبت همبستگی
critical ratio	بهر شاخص
current ratio	نسبت جاری
current ratio	وضعیت فعلی
current ratio	نسبت دارایی موجود به بدهی موجود
cut off ratio	حداقل نرخ قابل قبول
deposit ratio	نسبت سپرده
distribution ratio	نسبت توزیع
concentration ratio	نرخ تمرکز
error ratio	نسبت خطا
compression ratio	نسبت تراکم
compression ratio	ضریب ترکم
absorption ratio	ضریب جذب
absorption ratio	ضریب درآشامی
abundance ratio	نسبت فراوانی
activity ratio	نسبت فعالیت
aspect ratio	نسبت صفحه
aspect ratio	نسبت طول به عرض یا وترمتوسط بال
aspect ratio	نسبت تصویر
aspect ratio	نسبت دید
bypass ratio	نسبت کنارگذاری
cantilever ratio	نصف طول دو سر بال تقسیم بر حداکثر طول پنهان بال داخل بدنه هواپیما
age ratio	بهر سنی
cash ratio	نسبت نقدینگی
abundance ratio	فراوانی
compression ratio	ضریب تراکم
feedback ratio	نسبت فیدبک
feedback ratio	نسبت پس خوراند
image ratio	نسبت تصویر
inverse ratio	نسبت معکوس
hit ratio	نسبت اصابت
gear ratio	نسبت چره دنده ها
gear ratio	نسبت سرعتهای دورانی محورهای ورودی و خروجی یک جعبه دنده
gyromagnetic ratio	نسبت ژیرومغناطیسی
glide ratio	نسبت مسافت طی شده به هرپای فرود با هواپیمای بی موتور
poisson's ratio	ضریب پواسون
glide ratio	نسبت سریدن
inflow ratio	نسبت سرعت واقعی رتورکرافت به سرعت محیطی نوک تیغه ها
ionic ratio	نسبت یونی
impedance ratio	نسبت امپدانس
impluse ratio	نسبت ایمپولز
impluse ratio	نسبت ضربه
likelihood ratio	بهر درست نمایی
impedance ratio	نسبت مقاومت فاهری
fineness ratio	نسبت فرافت
california bearing ratio	توان باربری نسبی کالیفرنیا
ratio of capital to labor	نسبت سرمایه به کار
benefit cost ratio	نسبت فایده به هزینه
capital labor ratio	نسبت سرمایه به کار
nozzle expasion ratio	نسبت واگرایی نازل
california bearing ratio	اندیس مقاومت کالیفرنی نمایه کالیفرنی
inverse ratio or proportion	نسبت معکوس
signal to noise ratio	نسبت پیام به همهمه
light output ratio	توان نور
lift drag ratio	نسبت برا به پسا
labor capital ratio	نسبت کار به سرمایه
water cement ratio	نسبت اب و سیمان
wage profit ratio	نسبت دستمزد به سود
voltage ratio of transformer	نسبت ولت مبدل
acid test ratio	ضریب قدرت پرداخت
acid test ratio	تناسب درجه نقدینگی
capital job ratio	نسبت سرمایه به شغل
aggregate cement ratio	نسبت مواد سنگی به سیمان
air space ratio	درجه تهویه خاک
air/fuel ratio	نسبت هوا به سوخت
capital output ratio	نسبت سرمایه به تولید
capital output ratio	ضریب سرمایه گذاری
ratio of specific heats	نسبت گرمایی ویژه
current ratio of transformer	بازده شدتی مبدل
singal to noise ratio	نسبت سیگنال به اغتشاش
current transfer ratio	نسبت انتقال جریان
signal to nise ratio	نسبت سیگنال به نویز
fixed ratio schedule	برنامه نسبتی ثابت
fission to yield ratio	توان بمب اتمی نسبت انرژی شکافت اتمی به انرژی حاصله از پرتاب بمب
diffuser area ratio	نسبت سطح مقطع خروجی به سطح مقطع ورودی یک دیفیوژر
discomfort relief ratio	بهر راحتی- ناراحتی
fission to yield ratio	بازده اتمی
secondary emission ratio	شدت صدور ثانوی
ratio of capital to output	نسبت سرمایه به تولید
cost benefit ratio	هزینه
file activity ratio	نسبت فعالیت پرونده
charge mass ratio	نسبت بار به جرم
debt income ratio	نسبت قروض به درامد ملی

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com