Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 159 (8 milliseconds)
English
Persian
visit and search
بازدید و تجسس کردن ناو
Other Matches
visit
ملاقات
visit
بازدید دیدار
visit
بازدید
visit
مسافرت معاینه
visit
کشف
visit
بررسی تفتیش
visit
بازرسی
right of visit
حق بازرسی و تفتیش
visit
عیادت
visit
دید و بازدیدکردن
visit
عیادت کردن سرکشی کردن
visit
ملاقات کردن زیارت کردن
visit
دیدن کردن از
to pay a visit to any one
کسیراملاقات کردن
flying visit
ملاقاتوزیارتکوتاهمدت
visit of courtesy
بازدیدرسمی دوستانه فرمانده یک یکان از یکان دیگر
visit of courtesy
بازدید رسمی نظامی
an early visit
دیدنی بموقع
to return a visit
بازدید کردن
to pay a visit to any one
کردن ازکسی عیادت کردن
to pay a visit to any one
کسی رادیدنی
To call on ( visit ) someone .
سر وقت کسی رفتن
home visit
بازدید خانواده
official visit
بازدید رسمی فرمانده
To visit someone . To call on someone.
بدیدن کسی رفتن
boarding visit
بازدید پس دادن
domiciliary visit
بازرسی خانه شخص
right of search
حق بازرسی کشتی در دریاها
to search after
زیر و رو کردن
search
جستجو کردن
right of search
حقی که کشتیهای دول متحارب برای جستجوی ناوگان ممالک بیطرف به منظور مطمئن شدن از بیطرفیشان دارند
in search of
بجستجوی
right of search
حق جستجو
in search of
در جستجوی
the search of
جستجوی چیزی
to search for anything
پی چیزی گشتن
to search after
تحقیق کردن
to search after
جستجو کردن
to search
جستجو کردن
to search
گشتن
[جستجو کردن]
to search after
بازرسی کردن
to search
[for]
[someone]
دنبال
[کسی]
گشتن
[ برای مثال پلیس]
search me
<idiom>
نمی دونم ،ازکجا بدونم
to search out
پیدا کردن
to search for anything
چیزیراجستجو کردن
to search after
کاوش کردن
search
کاوش کردن زمین
search
کاوش
search
جستجوکردن
search
گشتن
search
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
search
جستجو
search
بررسی میشود تا به عنصر مورد نظر برسیم
search
درو در عمق با اتش
search
شناسایی کردن
search
تلاش
search
بررسی وشناسایی زمین
search
جستجویی که هر عنصریت
search
1-کلمه یا عبارتی که باید در متن پیدا شود.2-فایل یا داده دیگری برای انتخاب رکوردهای مختلف در پایگاه داده ها
search
روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا عنصر مورد نظر پیدا شود.
search
مراقبت کردن از زمین
search
تکاپو بازرسی
search
تفتیش
search
جستجوی فایل عناصر به صورت لیست زنجیری
search
نرم افزاری که جستجو در پایگاه داده را انجام میدهد وقتی که کاربر تقاضای یافتن اطلاع دارد
search
فرآیند جستجو و مشخص کردن یک حرف یا کلمه یا بخشی از داده در متن یا فایل
search
جستجوی متن ها روی یک موضوع خاص با یک داده مشخص
search
بازرسی کردن
search
جستجو برای یک موضوع داده
search
تجسس کردن
search
تجسس
search
بررسی خریدار ملک جهت اطلاع از اشکالات احتمالی مربوط به مبیع
search
تجسس تفتیش کردن وارسی کردن وارسی
specific search
تجسس اختصاصی منطقه
search memory
حافظه جستجو
search mission
ماموریت تجسس زمینی به وسیله هواپیما
search radar
رادار تجسسی
search string
رشته جستجو
sequential search
جستجوی ترتیبی
search sweeping
مین روبی مراقبتی
specific search
شناسایی مخصوص
sector of search
منطقه کاوش
sector of search
منطقه مراقبت رادار
sector of search
منطقه تجسس رادار
search sweeping
مین روبی ازمایشی
search warrants
حکم تفتیش منزل
search warrant
حکم بازرسی و ورود
search warrant
حکم تفتیش
search warrant
اجازه تفتیش
search results
نتایج جستجو
search results
نتیجه های جستجو
search result
نتیجه جستجو
search warrants
حکم بازرسی و ورود
search warrants
حکم تفتیش
search warrants
اجازه تفتیش
search party
گروه پیگرد
search one's soul
<idiom>
کنکاش کردن درمورد بی گناهی کسی
body search
بازرسیبدنی
search party
دستهی جستار گرد
search parties
دستهی جستار گرد
search parties
گروه پیگرد
To search ones conscience .
کلاه خود را قا ضی کردن
search light
نورافکن
area search
جستجوی ناحیه
dichotomizing search
جستجوی دو حالته
dichotomizing search
جستجوی دوقسمتی
disjunctive search
جستجو برای داده هایی که لااقل با یکی از اعداد کلید مط ابق هستند
exhaustive search
جستجو هر رکورد در پایگاه
search coil
پیچک کاشف
fibonacci search
جستجو فیبو ناجی
fibonacci search
جستجوی فیبوناچی
area search
جستجوی دامنهای
area search
جستجوی ناحیهای
dichotomizing search
روش جستجو سریع برای استفاده از لیست داده ها.
binary search
جستجوی دودوئی
blind search
جیستجوی بی نتیجه
binary search
جستجوی دوتایی
backward search
جستجوی پسرو
chaining search
جستجوی زنجیرهای
cover search
جستجوی بهترین منطقه پوشش عکاسی هوایی
dichotomizing search
جستجوی دورستهای
global search
جستجوی سراسری
intercepting search
کاوش برای رهگیری هوایی تجسس با رادار به منظوررهگیری
search and replace
جستجو و جایگزینی
search and rescue
عملیات تجسس و نجات
area search
کاوش منطقه با دیدبانی بصری کاوش منطقهای
antisubmarine search
عملیات تجسس ضد زیردریایی
search cycle
چرخه جستجو
search jammer
تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
search key
کلید جستجو
air search
مراقبت هوایی
search and replace
خصوصیتی در کلمه پرداز که به کاربر امکان یاتن کلمه یا عبارت خاص میدهد وآنرا با کلمه یا عبارت دیگری جایگزین میکند
search and replace
جستجوی کلمه پرداز و تابع جایگزینی مربوط به فایل کامل یا متن
linear search
جستجوی خطی
multifile search
جستجوی چند پروندهای
search warrant
حکم تفتیش منزل
area search
کاوش منطقه
antisubmarine search
کاوش ضد زیردریایی
retrospective search
جستجوی متن ها دریک موضوع مشخص ازیک داده
search and clear
جستجو و پاک کردن دشمن
air search
تجسس هوایی
automatic search jammer
دستگاه پخش پارازیت خودکاردر دستگاههای ردیابی دستگاه پخش پارازیت خودکار
total search result
مجموع نتیجه جستجو
search attack unit
یکان تجسس و تک ضدزیردریایی
search light illumination
روشنایی با نورافکن
search light illumination
روشن کردن منطقه با نورافکن
search attack unit
ناو گروه شکارزیردریایی
quadratic quotient search
الگوریتم بازرسی کننده که به هنگام تست مکانهای بعدی جدول از یک ادرس دوگانه استفاده میکند
parallel search storage
انباره جستجوی موازی
optimum tree search
جستجوی بهینه درخت
air search radar
رادارردیابهوایی
edit/search buttons
دکمهجستجوگر
edit/search buttons
اصلاحگر
track search keys
کلیدهایجستجویزمان
global search and replace
جستجو و جایگزینی سراسری
case sensitive search
جستجو برای حساسیت نسبت به بزرگ یا کوچک بودن حرف
air search attack unit
تیم تجسس و نابودی هوایی تیم تک اکتشافی هوایی
HE has plenty of excuses who is in search of trick.
<proverb>
ییله جو را بهانه بسیار است .
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com