English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English Persian
voice tube لولههای صدارسان
Other Matches
voice-over صدای خارج از تصویر
voice تولید صدا مشابه صوت انسان که نتیجه سنتز صدا است
voice کامپیوتر متصل به دستگاه تلفن که وقتی شخص آنجا نیست به تلفنهای او پاسخ میدهدو امکان ضبط پیام ها را بوجود می آورد.
voice وارد کردن اطلاعات به کامپیوتر با استفاده از سیستم مشخیص صدا و صدای کاربر
voice سرویس پاسخگوی کامپیوتری با استفاده از صدای سنتز شده برای پاسخ به سوالات
voice تولید مجدد صدا مشابه صوت انسان
voice صدای سخنرانی انسان
voice بیان کردن
voice-over سخنان افزوده
voice ادا کردن
A voice came from beyond . صدائی از غیب آمد
with one voice بایک زبان متفقا
voice توانایی کامپیوتر برای تشخیص کلمات خاص در صدای انسان و ایجاد پاسخ مناسب
voice خروجی صوت
voice ادا کردن
voice باصدابیان کردن
voice صوت
voice صدای انسان
voice اوا
voice صدا
voice واک
voice گفتاری
voice شفاهی صوتی
voice اواز
voice رای
voice وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
voice output خروجی صوتی
voice output خروجی به صورت صدا
voice recognition بازشناسی صدا
voice operated با کار افت صدایی
voice recognition تشخیص صوتی
voice-overs سخنان افزوده
voice response جواب صوتی
voice synthesis ترکیب صوتی
voice synthesis ترکیب صدا
negative voice رای مخالف رد کردن
voice recognition تشخیص صدا
voice synthesizer ترکیب کننده صدا
voice input ورودی صوتی
voice-overs صدای خارج از تصویر
voice mail پست اوایی پست صوتی
voice mail پست صوتی
negative voice رای مخالف دادن
the range of voice دانگ صدا
no one raised his voice صدای هیچکس درنیامد
the public voice عمومی
the public voice ارا
the passive voice فعل مجهول
the passive voice بنای مجهول
the active voice فعل معلوم
negative voice قدغن کردن
negative voice رد
negative voice حق رد
voice key کلید صدایی
voice frequency بسامد صدایی
voice communications ارتباطات صوتی
voice coil پیچک صدا
he started at my voice از صدای من از جا پرید
i had no voice in that matter من دران قضیه رایی نداشتم
negative voice منع نشانه مخالفت
to a ones voice to music صدای خودراباسازجفت کرد
the active voice معلوم
voice selector انتخابگرصدا
She has a soft voice صدای نرمی دارد
At the top of ones voice . با صدای هرچه بلند تر
A firm voice . صدای محکم
give voice to <idiom> احساس ونظرت رابیان کن
voice store and forward ذخیره و ارسال صدا
My voice is not clear today. صدایم امروز صاف نیست
He has a rich mellow voice. صدایش گرم وپخته است
To speak in a low voice. آهسته صحبت کردن ( با صدای کوتاه ،یواش )
She has a lovely (nice) voice. صدای قشنگه دارد
automatic voice network شبکه صوتی خودکار
She has a lovely ( nice ) voice. صدای قشنگه دارد
voice answer back پاسخ سمعی
voice operated device دستگاه با کار افت صدایی
voice grade channel ارتباطات کامپیوتر به کامپیوتر بااستفاده از خطوط عادی بکاربرده شده در ارتباطات تلفنی مجرای از دریچه صدایی
voice grade channel مجرای از درجه صدایی
voice answer back یک دستگاه پاسخ صوتی که میتواندسیستم کامپیوتری را به یک شبکه تلفنی وصل کند تا پاسخ صوتی را به درخواستهای انجام شده از ترمینالهای تلفنی فراهم اورد
She has a delightfully mellow voice . صدای گرمی دارد
voice grade channel کانال ارسال گفتار
voice edit buttons دکمههایتصیحصدا
sweet words (voice,sleep کلمات ( صدا خواب )شیرین
I hear a strange noise ( voice , sound ) . صدای غریبی به گوشم می رسد
Speak in a low voice . Spead slowly . یواش حرف زدن
tube لوله دارکردن
tube قسمت خاندار لوله
Y-tube مجرایدوشاخه
inner tube لاستیک تویی اتومبیل و غیره
tube تونل
tube لامپ
tube well چاه لولهای
tube لوله خمیرریش وغیره
tube لوله
tube مجرا
tube دودکش نای
tube نی
down tube تیوپپائینی
tube ناودان
tube لامپ لاستیک تویی اتومبیل ودوچرخه وغیره
tube لامپ بی سیم
tr tube کلید فرگیر
tube لامپ الکترونی
tube از لوله رد کردن
tube of force لوله قوا
torpedo tube سکوی پرتاب اژدر
tube resistance مقاومت لامپ
tube insulator مقره لولهای
tube receiver گیرنده لامپی
tube cutter لوله بر
tube outlet لوله زیر اب
trigger tube لامپ رها ساز
torpedo tube لوله اژدر
tube of force لوله میدان
thermionic tube لوله ترمویونیک
tube amplifier تقویت کننده لامپی
tube holder سر پیچ
thermionic tube لامپ گرمیونایی
roentgen tube لامپ رونتگن
rubber tube لوله لاستیکی
seamless tube لوله بی درز
shaft tube خروجی محور
sheppard tube لامپ شپرد- پیرس
shoot the tube موج سواری در حفره موج
stern tube لوله اژدر پاشنه ناو
stroboscopic tube لامپ چشمک زن
stroboscopic tube لامپ استروبوسکپی
stuffing tube لولههای کانال کشی ناو
discharge tube لامپ تخلیه الکتریکی [فیزیک]
torpedo tube اژدر انداز
tube tester دستگاه ازمایش لامپ ازمایش کننده لامپ
speaking tube لوله مخصوص مکالمه بین دواتاق
thermionic tube لوله الکترونی که دران الکترون بوسیله حرارت دادن به الکترود منتشر میشود لوله گرمایونی
reactance tube لامپ راکتانس
tube rolling نورد کاری لوله
unloading tube مخزنتخلیه
flow tube تیوبدرگردش
firing tube لولهاحتراق
feeding tube مخزنریزشتخم
feed tube مجرایعبورغذا
extension tube میلهبازشو
ensiling tube انبارسیلو
draught tube لاستیکجریانهوا
discharge tube مجرایتخلیه
grain tube لولهحبوبات
head tube لاستیکراس
tilt tube مجرایسایهروشن
thermocouple tube لولهترموکویل
steering tube تیوپفرمان
rigid tube لولهسخت
pressure tube لولهفشار
overflow tube لولهآبهایاضافی
measuring tube لولهاندازهگیری
main tube تیوپاصلی
body tube لاستیکبدنه
adjusting tube لولهمحرک
x ray tube لامپ پرتو ایکس
vaccum tube لامپ خلاء
unit tube لوله واحد
tungar tube لامپ تانگار
tube welding جوشکاری لوله
tube voltage ولتاژ لامپ
tube tester لامپ سنج
vacumm tube لامپ خلاء
vacuum tube لامپ خلاء
x ray tube لامپ رونتگن
williams tube لامپ ویلیام
vortex tube وسیلهای فاقد هرگونه قطعه متحرک که دران اختلاف فشارسبب ورود جریان سیال ازطریق شکافهای مماسی میگردد
seat tube تیوپصندلی
vinyl tube لوله وینیلی
flexible tube تیوبقابلانعطاف
vacuum tube لوله خلاء
tube set رادیوی لامپی
indicator tube لامپ سیگنال
casing tube لوله زره دار
casing tube لوله جدار
glow tube لامپ مشتعل
glass tube لوله شیشهای
geissler tube لامپ گایسلر
gate tube لامپ دریچهای
soft tube لامپ نرم
gassy tube لامپ نرم
gas tube لامپ گازی
capillary tube لوله مویین
bifurcated tube مانیفولد لوله دوراهه
capillary tube لوله موئین
bronchial tube قصبه الریه
bronchial tube نای
burster tube لوله منفجر کننده
glow tube لامپ کنتاکتی
burster tube لوله خرج تلاش
burster tube لوله حاوی منفجرکننده
camera tube دوربین تلویزیونی
pickup tube دوربین تلویزیونی
hard tube لامپ سخت
connecting tube لوله رابط
gauge tube لوله پیتو
gage tube لوله پیتو
corrugated tube لوله موجدار
counting tube لامپ شمارشگر
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com