Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (2 milliseconds)
English
Persian
waiting room
اطاق انتظار
Search result with all words
waiting-room
اطاق انتظار
waiting-room
اتاق انتظار
Other Matches
he kept me waiting
مرامنتظریامعطل نگاه داشت
no waiting
توقف ممنوع
to keep any one waiting
کسیرا چشم براه
to keep any one waiting
نگاه داشتن
waiting
چشم براه
waiting
منتظر
To keep someone waiting .
کسی را معطل کردن
to keep somebody waiting
کسی را معطل نگه داشتن
What are you waiting for ?
معطل چه هستی ؟
waiting game
صبور و گوش به زنگ بودن برای یافتن فرصت خوب
ladies-in-waiting
ندیمه ملکه
ladies-in-waiting
خادمه
lady in waiting
ندیمه ملکه
lady in waiting
مستخدمه مخصوص ملکه
lady in waiting
خادمه
lady-in-waiting
ندیمه ملکه
lady-in-waiting
مستخدمه مخصوص ملکه
lady-in-waiting
خادمه
waiting games
صبور و گوش به زنگ بودن برای یافتن فرصت خوب
maid in waiting
ندیمه
ladies-in-waiting
مستخدمه مخصوص ملکه
waiting delay
تاخیر ناشی از عدم توانایی پرداخت
waiting position
ایستگاه انتظار قایقهای گشتی سریع السیر حالت انتظار یااماده باش قایقهای گشتی
waiting state
وضعیت کامپیوتر که در آن برنامه درخواست ورودی یا سیگنال میکند پیش از ادامه اجرا
waiting time
زمان انتظار
waiting list
فهرست منتظران مشاغل فهرست داوطلبان
waiting list
لیست انتظار
waiting lists
فهرست منتظران مشاغل فهرست داوطلبان
maid in waiting
پیشخدمت مخصوص
waiting lists
لیست انتظار
waiting-rooms
اطاق انتظار
We are waiting for the rain to stop .
معطل بارانم که بند بیاید
one anxious week of waiting
یک هفته انتظار با نگرانی
Perhaps you are waiting for the plums fall into your mouth.
لابد انتظار داری که لقمه را بجوند ودهانت بگذارند
in the room of
بجای
room no
اطاق شماره 3
in the room of
درعوض
the f. of a room
اثاثیه اطاق
still room
شربتخانه
these room let well
نمیتوانیم برای اطاقهایم اجاره نشین پیدا کنم
To do up the room.
اتاق را درست کردن ( مرتب کردن )
take your w to another room
اسباب کارخودراباطاق دیگرببرید
Get out of the room.
از اتاق بروبیرون
room
جا
room
مجال
room
محل موقع
room
وسیع تر کردن
room
اطاق
room
فضا
in my room
در اتاقم
room
مسکن گزیدن منزل دادن به
May I see the room?
آیا میتوانم اتاق را ببینم؟
room
خانه
room
انبار
room
اتاق
common room
تالار دانشجویان
leg room
جا برای پاها
common room
باشگاه دانشجویان
common room
اتاق استادان
ladies' room
مستراح زنانه
dimmer room
تاریکخانه
reception room
اتاق پذیرایی
reading room
قرائت خانه
reading room
خوانشگاه
reading room
اتاق قرائت
men's room
مستراح مردانه
Mary is in the next room.
ماری در اتاق پهلویی است.
keeping-room
اتاق نشیمن
ware room
بارخانه
ware room
انبارکالا
the room was seated for 00
جای سدکرسی دران خانه تهیه کرده بودند
they rushed out of the room
از اطاق بیرون ریختند
tiring room
محل تعویض لباس هنرپیشه
leg room
پا جا
war room
اتاق جنگ
to spray a room
امشی یاداروی دیگردراطاقی افشاندن
upper room
بالاخانه اطاق فوقانی
wainscoting of a room
کار چوبی داخل اطاق
room service
سرویسداخلاتاق
they rushed into the room
ریختند توی اطاق
war room
اتاق عملیات
ward room
اطاق افسران در کشتی جنگی
ware room
انبار کردن مخزن
ware room
انبار گمرک
the room was not lived in
هنگام روز در ان اطاق زندگی نمیکردند
reception room
اتاق انتظار
elbow room
<idiom>
I'd like a sinlge room.
من یک اتاق یک نفره میخواهم.
Make some room here.
یک قدری اینجا جا باز کن
There is no room for doubt.
جای تردید نیست
We are cramed for room.
جایمان تنگ است
I'd like a room with bath.
من یک اتاق با حمام میخواهم.
spare room
اتاقمخصوصمیهمانان
a sinlge room
یک اتاق یک نفره
morning room
اتاقنورگیر
a double room
یک اتاق دو نفره
The room is stuffy.
هوای اتاق سنگین است (کمبود اکسیژن)
Operation room.
اتاق عمل ( بیمارستان )
make room for someone or something
<idiom>
برای چیزی اوضاع را مرتب کردن
Room 123
اتاق 123
I slipped into the room .
یواشکی وارد اطاق شد
What is my room number?
شماره اتاق من چند است؟
Do you have a room with a better view?
آیا اتاقی با چشم انداز بهتر دارید؟
The room is stuffy .
هوای اطاق خیل خفه ( سنگین ) است
We entered the room together .
باهم وارد اطاق شدیم
I could have sworn that there was somebody in the next room .
می توانم قسم بخورم که یکنفر دراتاق مجاور بود
incident room
اتاقبازجوئی
double room
اتاقدونفره
crew's room
اتاقخدمه
control room
اتاقکنترل
a single room
یک اتاق یک نفره
Could you reserve a room for me?
آیا میتوانید اتاقی برای من رزرو کنید؟
assmbly-room
اتاق همایش
tea-room
رستوران
tea-room
کافه
I'd like a double room
من یک اتاق دو نفره میخواهم.
engine room
اتاقموتور
first focal room
اولیناتاقمرکزی
consulting room
اتاقمعاینه
torpedo room
اتاقکاژدر
service room
اتاقسرویسدهی
second focal room
دومیناتاقمرکزی
room thermostat
اتاقکترموستاد
rehearsal room
اتاقتمریننمایش
pump room
اتاقپمپ
laundry room
اتاقکلبایشویی
reception room
پذیرشگاه
test room
اطاق ازمایش
hardening room
اطاق سخت گردانی
dark room
تاریکخانه عکاسی
damp room
اطاق نمناک
cycle of the room
دورقمر
cycle of the room
گردش ماه
operating room
اطاق عمل
guest room
اطاق مهمان
counting room
دفترخانه
coffee room
اطاق ناهارخوری درمهمانخانه
guest-room
اطاق مهمان
coffee room
خوارک خانه
distorted room
اتاق خطاانگیز
dwelling room
اطاق نشیمن
elbow room
ازادی عمل
gun room
مخزن مهمات درکشتی
gun room
اطاق افسران جزء درکشتیهای جنگی بزرگ
guard room
پاسدارخانه
dark room
اتلیه
crush room
گردش گاه بازیگرخانه
green room
انتظارگاه یاخلوتگاه بازیگران
furnace room
فضای داخل کوره
fire room
اطاق دیگ بخار ناو
rest room
مستراح
operating room
جایگاه عمل
coding room
اطاق رمز
standing room
جای ایستادن
cloak room
اطاق رختکن
living room
اتاق نشیمن
store-room
جای انبار کردن
store room
انبار خانگی
living room
سالن نشیمن
living room
اطاق نشیمن
store room
انبار
store room
جای انبار کردن
powder room
مستراح یا توالت زنانه
sleeping room
خوابگاه
dining room
اطاق نهارخوری
store-room
انبار
store-room
انبار خانگی
drawing room
اطاق پذیرایی
cleaning room
اطاق شستشو
boiler room
اطاق دیگ بخار
dressing room
اطاق رخت کن
dressing room
اطاق ویژه ارایش
dressing room
رختکن
bed room
اطاق خواب
back room
محوطه بین خط پایانی ودیوار
sitting room
اتاق نشیمن
drawing room
سالن پذیرایی
sitting-room
اتاق نشیمن
dining room
اطاق ناهار خوری
test room
ازمایشگاه
shell room
انبار مهمات ناو
she kept her room neat
اطاق خود را اراسته و پاکیزه نگاه میداشت
sea room
شعاع مانور دریایی
sea room
شعاع عمل دریایی ازاد
room temperature
دمای اتاق
room mate
هم اتاق
room lighting
روشنایی اطاق
room circuit
جریان الکتریکی که دردستگاههای رمزکردن وکشف مورد استفاده میباشد جریان دستگاه رمز
tea-room
چایخانه
ready room
اطاق توجیه
punch room
اطاق منگنه زنی
shell room
انبار گلوله
show room
نمایشگاه
sleeping room
اطاق خواب
tap room
محل پیاله فروشی
tap room
جایگاه نوشابه فروشی ونوشابه خوری
rest room
استراحتگاه
stock room
انبار کالا
stock room
انبار
statem room
خوابگاه افسران ناو
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com