English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 80 (6 milliseconds)
English Persian
warrant as arrest حکم بازداشت
warrant as arrest حکم توقیف
Search result with all words
arrest warrant قرار توقیف
Other Matches
arrest جلب کردن توقیف کردن جلوی ادامه جریان دادرسی و علی الخصوص صدور حکم دادگاه را با حکم یا قرار همان دادگاه گرفتن
arrest سد کردن
arrest سد جلوگیری
arrest توقیف شخص
arrest دستگیری
arrest جلوگیری کردن ممانعت کردن ممانعت
under arrest تحت الحفظ
arrest دستگیر کردن
arrest جلوگیری از سقوط
arrest ضبط کردن
arrest توقیف
arrest توقیف کردن بازداشتن
arrest جلوگیری کردن
arrest بازداشت
arrest وقفه
arrest حکم ضبط توقیف کردن
arrest حکم توقیف
arrest دستگیرکردن
parol arrest جلب شفاهی
arrest of judgment سرباز زدن قاضی از صدورحکم پس از اعلام نظر هیات منصفه به علت مطالبی که درمدارک ارائه شده به نظررسیده و انهارا غلط یا قابل نقض قلمداد کند . به عبارت دیگر خودداری قاضی ازصدور رای است تا رفع اشتباهات موجود
arbitrary arrest توقیف غیر قانونی وخودسرانه
arrest warrants قرار توقیف
cardiac arrest توقف ناگهانی قلب
parol arrest توقیف شفاهی
parol arrest جلب و توقیف فردی که درحضور رئیس دادگاه بخش مرتکب اخلال نظم عمومی شده است
house arrest بازداشت در خانه
house arrest توقیف در منزل
privilege frome arrest مصونیت از توقیف
He went underground to avoid arrest. او [مرد] خودش را غایم کرد تا دستگیرش نکنند.
i'll warrant اطمینان میدهم
i warrant قول میدهم
i'll warrant بدون شک
warrant حواله
warrant اختیار
warrant مجوز
warrant گواهی حکم
warrant اجازه قانونی
warrant گواهی کردن
warrant سند عندالمطالبه
warrant تضمین کردن
warrant گواهی
warrant اجازه کتبی حکم قانونی تعهد کردن ضمانت کردن کسی
warrant ضمانت کردن مجوز
warrant ضمانت
warrant تضمین حکم
warrant officers افسر یار
warrant officer افسر یار
warrant officer ناوبانیار ستوانیار
withdrawal warrant مجوز برداشت
warrant officer افسریار
warrant to bearer به حواله کرد حامل
extradition warrant درخواستبرایدستگیریفردمتهمازکشوریدیگر
search warrant اجازه تفتیش
search warrant حکم تفتیش
search warrant حکم بازرسی و ورود
search warrant حکم تفتیش منزل
warrant of attorney وکالت نامه
warrant of attorney اختیار نامه
warrant of attorney اجازه نامه
warehouse warrant قبض انبار
warrant officers ناوبانیار ستوانیار
treasury warrant گواهی خزانه
divided warrant حواله پرداخت سود سهام
dividend warrant چک پرداخت سود سهام اجازه پرداخت سود سهام
dock warrant رسید لنگرگاه
dock warrant سند مالکیت کالای موجود در انبار لنگرگاه
dock warrant رسید انبار بارانداز
warrant of attorney وکالت نامه
death warrant حکم اعدام
warrant officers افسریار
rigging warrant فهرست وسایل
searcher warrant اجازه بازرسی
searcher warrant اجازه تفتیش
share warrant گواهینامه سهام
bench warrant حکم دادگاه یا قاضی علیه شخص گناهکار
warrant of presumed death حکم موت فرضی
chief warrant officer استوار یکم
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com