English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 53 (7 milliseconds)
English Persian
we owe him for his services مدیون
we owe him for his services خدمات او هستم
Search result with all words
secret services دستگاه محرمانه دولت
services خدمات
services نیروهای مسلح
services نیروهای سه گانه
services خدمات سرویسها
services قسمتها
services قسمتهای اداری ادارات نظامی
services تاسیسات
services 1-توابع تامین شده در یک قطعه . 2-
services توابعی که در یک لایه DSI برای استفاده در لایه بالاتر به کار می روند
tea services سرویس چای خوری
wire services خبر گزاری
social services خدمات اجتماعی
accessorial services خدمات بارگیری و تخلیه بار
administrative services خدمات اداری
administrative services قسمتهای اداری
advisory services خدمات مشورتی
agricultural extension services خدمات ترویج کشاورزی
armed services قسمتهای نیروهای مسلح یکانهای مسلح یکانهای نیروهای مسلح
civil services خدمات دولتی
customs of the services مقررات و روشهای جاری قسمتها امور جاری نیروها
environmental services دوایر خدمات بهسازی محیط زیست
exchange services خدمات فروشگاهی فروشگاهها
field services قسمتهای پشتیبانی رزمی یکانهای رزمی
goods and services کالاها و خدمات
health services خدمات بهداشتی
health services خدمات بهداری قسمتهای بهداری
joint services خدمات مشترک
loyal services خدمات صادقانه
medical services خدمات پزشکی
military services قسمتهای نظامی
military services نیروهای نظامی وابسته به نیروهای مسلح
naming services روش انتساب نام یکتا به هر کاربر یا گره یا کامپیوتر در شبکه که به سایر کاربران امکان دستیابی به منبع اشتراکی بدهد در یک شبکه گسترده 9
personnel services خدمات کارمندی
personnel services خدمات پرسنلی
public services خدمات عمومی
public services بریات عمومیه
remote computing services خدمات محاسباتی از راه دور
signal services خدمات مخابراتی
signal services قسمتهای مخابراتی
sister services خدمات وابسته
sister services یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
special services خدمات مخصوص
special services یکان خدمات مخصوص خدمات رفاهی
technical services خدمات فنی
teleinformatic services هر وسیلهای مثل تلکس , رونوشت که از ارتباطات راه دور سرویس می گیرد
welfare services خدمات رفاهی
emergency services اورژانس
Commemoration services were held . مراسم یاد بودانجام شد
mail services خدمات پستی
postal services خدمات پستی
Partial phrase not found.
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com