Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (10 milliseconds)
English	Persian
weight and measures	سنگ و اندازه
Other Matches
weight average molecular weight	میانگین وزنی وزن مولکولی
measures	اقدامت
to take measures	اقدام کردن
to take measures	اقدامات بعمل اوردن
to take measures	اندازه گیری کردن
measures	پیشگیریها
measures	پیش بینیها
collateral measures	اقدامت متوازی
protective measures	تدابیر احتیاطی
precautionary measures	اقدامات احتیاطی
counter-measures	پادکار
it measures two metres	دومتر است
denial measures	تدابیر ممانعت ازنفوذ دشمن
denial measures	تدابیرممانعتی
denial measures	اصول ممانعت
control measures	پیش گیریهای کنترلی
control measures	اقدامات کنترلی
control measures	مقررات کنترلی
security measures	اقدامات تامینیه
suppression measures	اقدامات برای جلو گیری
to set measures to anything	برای چیزی اندازه یا حد معین کردن
connected measures	اقدامت متوازی
Precautionary measures.	اقدامات احتیاطی
counter-measures	پیشگیری
counter-measures	اقدام جبران کننده
counter-measures	چارهجویی
counter-measures	اقدام متقابل
connected measures	اقدامت پیوسته
collateral measures	اقدامت پیوسته
coal measures	طبقات زغال خیز
tape measures	مترمخصوص اندازه گیری
tape measures	نوارمتر
conciliatory measures	معیارهای مصالحه
tape measures	متر نواری
arms control measures	مقررات کنترل جنگ افزار اقدامات کنترلی جنگ افزار
central tendency measures	اندازههای گرایش مرکزی
measures of central tendency	اندازههای گرایش مرکزی
We don't do things by half-measures.	کاری را تا آخر و کامل به پایان رساندن
We don't do things by half-measures.	کاری را ناقص انجام ندادن
it is of no weight	قدرواهمیتی ندارد
weight	فشار
weight	گرانی
weight	قطعه سرب درکیف زین برای جبران کمبودوزن اسب
weight	چیزسنگین
weight	نزن
weight	لنگر
weight	سنگینی
weight	سنگین کردن
weight	سنگ وزنه
weight	بالا کشیدن لنگر نیروی لازم برای کشیدن زه
weight	وزن
weight	وزن دادن
weight	میزان
weight	بارکردن
self weight	خود وزن
self weight	ویژه وزن
weight in	وزن کشی
unladen weight	وزن کامل خودرو
make-weight	سر وزن رسیدن وزنه بردار
unit weight	وزن مخصوص
unladen weight	وزن ناخالص خودرو
total weight	وزن کل
unit weight	وزن واحد
toe weight	وزنه فلزی وصل به سم جلویی اسب در ارابه رانی برای تنظیم گامهای اسب
to carry weight	نفوذ یا اهمیت داشتن
the weight is kilogrammes	ان 5 کیلوگرم است
operating weight	وزن عملیاتی
paper weight	کاغذ نگهدار
paper weight	وزنه
ramp weight	حداکثر وزن ممکن هواپیما
short weight	سنگ کم
short weight	وزنه کم
specific weight	وزن مخصوص
specific weight	سنگینی ویژه
specific weight	وزن ویژه
statistical weight	احتمال ترمودینامیکی
statistical weight	وزن اماری
the weight is kilogrammes	وزن
weight belt	کمربند با وزنه هایی برای سنگین کردن بدن غواص برای رفتن به عمق موردنظر
weight function	تابع وزنی
sliding weight	وزنمتحرک
weight trainer	مربیوزنه
weight trainer	آموزندهوزنه
make weight	سر وزن رسیدن در بوکس وکشتی
You are going to gain weight. if you let yourself go.	اگر جلوی خودت را نگیری چاق می شوی
pull one's weight <idiom>	کارها را تقسیم کردن
put on weight <idiom>	افزایش وزن
throw one's weight around <idiom>	ازنفوذ کسی برای رسیدن به چیزی استفاده کردن
to lose weight	لاغر شدن
carpet weight	وزن فرش
light-weight	سر خالی
dead weight	وزن خالص وسیله حمل ونقل بدون بار
dead weight	کالاهای سنگین که کرایه حمل انها براساس وزن تعیین میگردد مانند ذغال سنگ واهن
dead weight	خودوزن
dead weight	ویژه وزن
dead weight	وزن بی اوار
make weight	سر وزن رسیدن وزنه بردار
make-weight	سر وزن رسیدن در بوکس وکشتی
where is the kilogramme weight ?	وزنه ....
weight index	شاخص موزون
weight lifter	وزنه بردار
weight lifting	وزنه برداری
weight man	پرتابگر وزنه یا چکش پرتابگر چکش
weight of solids	وزن ذرات
weight percent	درصد وزنی
weight program	تمرین وزنه برداری
weight ratio	نسبت وزن
weight the sugar	قند را بکشید
weight throw	پرتاب وزنه
weight ton	تن سنگین
weight training	بدن سازی
weight zone	مربع وزن گلوله
wet weight	وزن خالص مایعاتی که معمولا هنگام کارکردن وجوددارند
where is the kilogramme weight ?	سنگ کیلوگرم کجاست
dead weight	وزن خشکه
atomic weight	وزن اتمی یک عنصر که برمبنای 61 وزن اتمی اکسیژن قرار داده شده است
drop weight	وزن سقوطی
empty weight	وزنه بدنه هواپیما و موتور وتجهیزات ان
equivalent weight	وزن معادل
equivalent weight	وزن هم ارز
fixed weight	وزن ثابت
formula weight	وزن فرمولی
gross weight	وزن کل
gross weight	وزن کل هواپیما یاخودرو با بار وزن خالص
gross weight	وزن ناویژه
gross weight	وزن ناخالص
gross weight	وزن با فرف
he is half your weight	وزن او نصف وزن شما است
heavy weight	سنگین وزن
heavy weight	18+ کیلوگرم
draw weight	نیروی لازم برای کشیدن زه
design take off weight	حداکثر وزن پیش بینی شده هنگام برخاستن هواپیمابرای استفاده در محاسبات طراحی
curb weight	وزن کل خودرو با سوخت وتجهیزات
atomic weight	جرم اتمی
atomic weight	وزن اتمی
atomic weight	wt.at :symb
avoirdupois weight	اوزان و مقیاسات اجناس
basis weight	وزن پایه
bat weight	وزنه اضافی متصل به چوب بیس بال
bow weight	وزن کمان
brake weight	لنگر
volumetric weight	وزن حجمی
weight by volume	وزن حجمی
certificate of weight	گواهی وزن
counter weight	وزنه تعادل
counter weight	پاسنگ
counter weight	وزنه مقابل
cross weight	وزن ناخالص
heavy weight	001 کیلوگرم
heavy weight	38+ کیلوگرم
maximum take off weight	حداکثر وزن برخاستن
middle weight	میان وزن
net weight	وزن کلی
milliequvalent weight	وزن هم ارز میلی گرمی
molecular weight	وزن مولکولی
molecular weight	جرم مولکولی
beta weight	وزن بتا
net weight	وزن خالص
middle weight	میانه
light weight	سبک وزن در اصطلاح کشتی و مشت زنی و مانندانها
landing weight	وزن فرود
landing weight	وزن با هنگام تخلیه
letter weight	کاغذ نگاه دار
landed weight	وزن کالا هنگام تخلیه
laden weight	وزن کلی خودرو با بار
it pulls its weight	نسبت به سنگینی خودش خوب می کشد
size weight illusion	خطای ادراکی اندازه- وزن
To weight the pros and cons of something.	خوب وبد چیزی را بررسی کردن (سنجیدن )
To weight up the pros and cons of something .	مطلبی راسبک وسنگین کردن (بررسی کردن )
weight and balance sheet	برگ بازرسی تعادل وزن هواپیما
area weight balance	ترازوی مسطح
sash balancing weight	وزنه متعادل کننده
sash balancing weight	پارسنگ
molecular weight determination	تعیین وزن مولکولی
light weight concrete	بتن سبک
molecular weight distribution	توزیع وزن مولکولی
maximum landing weight	حداکثر وزن فرود
power to weight ratio	نسبت وزن اتومبیل به نیروی اسب ان
aitcraft operating weight	وزن اصلی هواپیما
special weight race	مسابقهای که تعیین وزن اضافی ارتباطی با جدول وزن نسبت به سن ندارد
weight for age race	مسابقه اسبها با وزنهای طبق جدول سنی
ankle/wrist weight	کمربندلاغری
light weight concrete	بتن سبک
effective unit weight	وزن مخصوص موثر
governor balance weight	وزنه تعادل رگولاتور
light weight cable	کابل سبک
design maximum weight	حداکثر وزن محاسبه شدهای برای اعمال تنش به ساختمان هواپیما
gram atomic weight	وزن گرمی اتم
gram atomic weight	وزن اتمی به گرم
gram equivalent weight	وزن گرمی هم ارز
design landing weight	حداکثر وزن پیش بینی شده هنگام فرود هواپیما برای استفاده در محاسبات طراحی
gram equivalent weight	وزن هم ارز- گرم
design gross weight	حداکثر وزن پیش بینی شده هنگام برخاستن هواپیمابرای استفاده در محاسبات طراحی
gram formula weight	وزن فرمولی به گرم
gram moleculare weight	وزن مولکول گرم
dead weight tonnage	گنجایش باری
light weight unit	واحد ساختمانی سبک
drastic times call for drastic measures <idiom>	[زمانی که شما فوق العاده بی امید هستید و میخواهید یک تصمیم موثر بگیرید]
margin of difference of weight in coins	حد ترخص
weight-driven clock mechanism	مکانیزم ساعتپانولدار

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com