Dictiornary-Farsi | wheel bearing | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (2 milliseconds)

English	Persian
wheel bearing	بلبرینگ چرخ


Other Matches

wheel measurement [ wheel measuring]	بازرسی چرخ [سنجش چرخ]
bearing	یاطاقاه
bearing	تکیه گاه
bearing	بردگاه بردگاه
bearing	سمت
bearing	یاتاقان
bearing	موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر جهت قطب نما
beyond bearing	تحمل ناپذیر
beyond bearing	غیرقابل تحمل
bearing	سمت حرکت
bearing	یاطاقان سکوی اتصال سرسره ریل
bearing	بردباری
bearing	طاقت
bearing	رفتار سلوک
bearing	وضع
bearing	جهت
bearing	نسبت
bearing	یاطاقان
bearing	قسمت تحمل کننده بار
bearing	گرا
bearing	سطح اتکا
bearing	بلبرینگ
bearing	زاویه حامل
expansion bearing	تکیه گاهی که موجب حرکت طولی یا دورانی میشود
slab for bearing	سنگ کف
danger bearing	سمت خطر
danger bearing	سمت خطرناک
cross bearing	بلبرینگ سوزنی
floating bearing	یاطاقان نوسان دار
front bearing	یاطاقان جلو
gas bearing	یاتاقان گازی
grid bearing	گرای شبکه
hydrostatic bearing	یاتاقان هیدرواستاتیک
insulated bearing	یاطاقان عایق شده
journal bearing	یاطاقان گرد
live bearing	زنده زا
copper bearing	محتوی مس حاوی مس
copper bearing	مس دار
bearing stress	تنش بردگاهی
bearing support	تکیه گاه متحمل بار
bearing surface	سطح یاطاقان
bearing wall	دیوار باربر
bearing wall	دیوار بارگیر
bearing width	عرض تکیه گاه
bracket bearing	یاطاقان سگدست
load-bearing	دیوار باربر
call bearing	بلبرینگ
compass bearing	سمت قطب نما
compass bearing	زاویه توجیه قطب نما
compass bearing	موقعیت برحسب قطبنما
bearing stress	تنش تکیه گاهی
magnetic bearing	زاویه انحراف مغناطیسی
needle bearing	یاطاقان سوزنی
rod bearing	یاتاقان میلهای
roller bearing	یاتاقانی که میله ان باچند غلتک دیگر بگردش اید
roller bearing	یاطاقان غلطک دار
roller bearing	بلبرینگ غلطکی
slab for bearing	سنگ بتنی کف تاوه تکیه گاه
support bearing	تکیه گاه
tale bearing	سخن چینی
tale bearing	چغلی
tale bearing	خبربری
tale bearing	نمامی
thrust bearing	یاطاقان طولی
timken bearing	یاطاقان غلطکی مخروطی
transit bearing	سمت انتقالی
transit bearing	گرای انتقالی گرای عبور کشتی یا هواپیما
relative bearing	جهت نسبی
relative bearing	گرای نسبی
non bearing wall	دیوار تیغه
oil bearing	نفت خیز
oilness bearing	یاطاقان روغن سرخود
true bearing	سمت جغرافیایی
outboard bearing	یاتاقان خارج
pilot bearing	بلبرینگ کلاج
pilot bearing	بلبرینگ لغزنده
bearing pad	جهتمعبر
pivot bearing	یاطاقان محور
plain bearing	یاتاقان تخت
plain bearing	یاتاقان ساچمهای
radial bearing	یاطاقان شعاعی
radio bearing	زاویه بین جهت فاهری ایستگاه ثابت و جهت مرجع
relative bearing	سمت نسبی ناو
translation bearing	یاتاقان انتقالی
bearing strenght	نیروی لازم جهت کشیدن پرچ تا لبه ورقه فلز و یا امتداددادن سوراخ
bearing rein	مهار
ball bearing	کاسه ساچمه
ball bearing	یاطاقان ساچمهای
bearing length	طول یاطاقان
bearing angle	زاویه حامل
bearing direction	جهت قرار گرفتن یاطاقان
bearing capacity	گنجایش تحمل
bearing capacity	فرفیت تحمل
aluminum bearing	یاطاقان الومینیومی
bearing capacity	قدرت برنده باربرد
bearing capacity	قدرت تحمل
adapter bearing	یاطاقان تطبیق دهنده
ball bearing	بلبرینگ ساچمهای
bearing loss	اتلاف بالشتکی
ball bearing	چرخ فلزی که روی ساچمههای فلزی کوچکی باسانی میلغزد
bearing race	جدار یاتاقان
bearing pressure	فشار یاطاقان
bearing pressure	فشار بردگاهی
bearing pressure	فشار تکیه گاهی
bearing plate	صفحه تکیه گاه
bearing angle	زاویه یاطاقان
bearing plate	صفحه اتکاء
bearing pedastal	پایه یاطاقان
ball bearing	بلبرینگ
bearing pile	تکیه گاه پایه کوب
flexible roller bearing	رولبرینگ فنری
double thrust bearing	یاطاقان با فشار محوری دوبل
drop worm bearing	یاطاقان حلزونی سقوطی
angular contact bearing	یاطاقان زاویه دار
front axle bearing	یاطاقان اکسل جلو
end bearing pile	شمع نوک تیز
cylinderical roller bearing	یاطاقان غلطکی
non load bearing wall	دیوار تیغه
flange mounted bearing	یاطاقان لبه دار
anti friction bearing	یاطاقان غلطکی
non load bearing wall	دیوار بار نبر
sulfate bearing soils	خاکهای سولفاته
insulated bearing housing	پوسته یاطاقان عایق شده
spherical roller bearing	بلبرینگ غلطکی
white bearing metals	فلزات سفید یاطاقان
range bearing display	ارائه بی
radial ball bearing	بلبرینگ شعاعی
loose roller bearing	رولبرینگ هرزگرد
load bearing wall	دیوار حمال
load bearing wall	دیوار باربر
load bearing partition	تیغه باربر
load bearing partition	جداگر باربر
interchangeable bearing shells	پوسته قابل تعویض یاطاقان
ultimate bearing capacity	حداکثر فشار متحمل پی
ball thrust bearing	یاطاقان طولی ساچمهای
california bearing ratio	توان باربری نسبی کالیفرنیا
load-bearing partition	تیغه بابر
clutch pilot bearing	بلبرینگ کلاچ
clutch pilot bearing	زغال کلاچ
connecting rod bearing	یاطاقان دسته پیستون یاطاقان شاطون
bearing pressure on foundation	فشار تکیه گاهی شالوده
load-bearing wall	دیوار حمال
cutter spindle bearing	یاطاقان هرزگرد کاتر
copper bearing steel	فولاد مس دار
big end bearing	یاطاقان میل لنگ
double row bearing	یاطاقان دو ردیفه
big end bearing	یاطاقان شاطون
california bearing ratio	اندیس مقاومت کالیفرنی نمایه کالیفرنی
Fruit -bearing (prlific) tree.	درخت باردار ( بارآور )
double thrust ball bearing	بلبرینگ با فشار محوری دوبل
deep groove ball bearing	یاطاقان بلبرینگی شیاردار
cylinder roller thrust bearing	یاطاقان غلطکی محوری
angular contact thrust ball bearing	بلبرینگ طولی محوری
wheel	چرخ نخ ریسی
wheel	دوک نخ ریسی
wheel	جاروب کردن با پا
wheel	چرخ
wheel	چرخیدن
wheel	گرداندن
wheel	چرخ طایر
wheel	رل ماشین
wheel	گردش ناو
wheel	چرخش
wheel	اتحادیه ورزشی
wheel well	محفظهای که یک واحد ازارابه فرود را در حالتی که جمع شده است در خود جای میدهد
wheel	ساسایی
fifth wheel	چرخپنجم
wheel	چرخ سمباده
wheel	دور
third wheel	سومینچرخدنده
He's a fifth wheel.	او [مرد] آدم زایدی است.
be a fifth wheel <idiom>	آدم اضافی یا زاید [در گروهی از آدمها]
fifth wheel	جفت ساز که خودرو را به تریلر وصل میکند
four wheel	چهارچرخه
to be a fifth wheel [to be in the way]	آدم اضافه [بدون همسر] بودن [در جشنی که همه زوج دارند]
wheel	[همچنین علامتی در فرش چین به مفهوم چرخه زندگی]
to take the wheel	پشت رل نشستن
water wheel	دولاب
water wheel	چرخاب
wheel chair	صندلی چرخ دار
worm wheel	دنده کرمی شکل
wheel sucker	دوچرخه سوار ماهر در ادامه مسیر پشت سر نفر دیگری برای کاستن از فشار هوا
wheel wright	چرخ ساز
dog-wheel	دماغه
worm wheel	پیچ حلزونی
cathedrian wheel	پنجره چرخی
escape wheel	دندهخلاص
turbine wheel	چرخ توربین
brake wheel	چرخ دندانه دار
two wheel tractor	تراکتور دوچرخه
dog-wheel	استوانه
wheel base	فاصله بین چرخ جلو و عقب در خودروهایی که از یک اکسل بیشتر دارند
toothed wheel	چرخ دندانه دار
cogged wheel	چرخ دندانه دار
cogged wheel	چرخ دنده
wheel spanner	چرخ کش
wheel shaft	میله چرخ
wheel satellite	ماهوارهای که بصورت دایرهای ساخته شده و معمولابرای پایداری وضعیت یا واردساختن گرانش ساختگی به سرنشینان دوران میکند
wheel load	فرفیت بار یا تحمل وزن باندفرود در یک فرودگاه یامحوطه تاکسی کردن یا جاده اسفالت
wheel printer	چاپگر چرخ دوار