Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 33 (5 milliseconds)
English
Persian
windowing environment
محیط پنجرهای
Other Matches
windowing
ایجاد پنجره
windowing
1-عمل تنظیم یک پنجره برای نمایش اطلاعات درصفحه . 2-نمایش یا دستیابی به اطلاعات از طریق پنجره
environment
متغیر تنظیم شده توسط سیستم یا کاربر در دستورات سیستم که توسط هر برنامهای قابل استفاده است
environment
حجم حافظه خالی قابل استفاده توسط برنامه
environment
موقعیتی در سیستم کامپیوتر مربوط به همه ثباتها و محلهای حافظه
environment
محیط یا موقعیتهای فیزیکی
environment
محیط
environment
دور وبر
environment
احاطه
environment
اطراف
environment
پرگیر
environment
محیط زیست
environment
فراگیر
operational environment
محیط عملیاتی
operational environment
محیط فعالیت
psychological environment
محیط روانی
shelf environment
محیط کم عمق
shelf environment
کم ژرفگاه
terrestrial environment
وضع محیط زمین
terrestrial environment
وضع عوارض و اب و هوای زمین
mixed environment
محیط درهم
living environment
جانداران محیط زیوندگان- پرمون
campus environment
محل بزرگی که چندین اتصال کاربر با چندین شبکه دارد مثل دانشگاه یا بیمارستان
controlled environment
محیطی که در ان کمیتهایی ازقبیل دما فشارترکیب اتمسفری تابشهای یونیزه کننده و میزان رطوبت در مقادیر مناسب برای موجودات زنده یا سخت افزارنگه داشته میشوند
environment architecture
معماری محوطه
environment division
یکی از چهار قسمت اصلی یک برنامه COBOL
eupelagic environment
محیط زیر لایه زیرین
induced environment
محیط القا شده
induced environment
محیط القایی
living environment
محیط زنده
environment architecture
معماری محیط
data base environment
محیط پایگاه داده
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com