Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 69 (5 milliseconds)
English
Persian
wine seller
میفروش باده فروش شراب فروش خمار
Other Matches
best seller
پرفروش ترین مال التجاره پرتیراژترین کتاب
seller
بایع
seller
فروشنده
best-seller
پرفروش ترین مال التجاره پرتیراژترین کتاب
seller's option
انتخاب فروشنده
salt seller
نمک فروش
seller's market
بازار فروشنده
seller's market
بازاری که در ان اختیار معامله وتصمیم گیری در دست فروشنده است
seller's option
اختیار فروشنده
seller's option
option
marginal seller
فروشنده نهائی
seller's option to duble
از مقدار مبیع کم یا ثمن بیشتری مطالبه کند
seller's option to duble
خیار بایع در مورد این که درصورت تنزل ارزش پول پیش از تسلیم مبیع
wine
خمر
wine
باده
wine
می
to take wine with any one
با کسی هم پیاله شدن
in wine
مست
in wine
سرخوش
wine
شراب نوشیدن
wine does not a with me
شراب بمن نمیسازد باده بمن سازگار نیست
wine
شراب
wine cooper
کسیکه کارش جادادن یافروختن باده است
wine cooler
هرنوع وسیله یا مخزن سردکننده شراب
wine cellar
شراب دخمه
wine cellar
انبار شراب
wine bibber
باده نوش میگسار
to lay down wine
شراب را انبار کردن یا جادادن
to drink wine
می گساردن
wine bar
مشروبفروشی
wine drinking
شرب خمر
sparkling wine
نوعیمشروب
fortified wine
شراب تقویت شده
fortified wine
شراب قوی
wine vault
میخانه سرداب شرابی
wine taster
جام شراب مخصوص نمونه گیری
wine taster
کسیکه شراب را بوسیله چشیدن ازمایش میکند
wine press
چرخشت
wine palm
هرنوع نخلی که ازمیوه ان برای شراب کشی استفاده میشود
wine of opium
محلول تریاک وشراب
wine maker
شراب ریز
to drink wine
می خوردن شراب خوردن
to drink wine
باده نوشیدن
rhenish wine
شراب اسمانی
it is a racy wine
شراب رادارد
it is a racy wine
اصل مزه
it is a racy wine
شرابش اصل است
wine of ipecac
شربت اپیکا
ipecacuanha wine
شربت اپیکا
he is warm with wine
کله اش گرم است
grcen wine
شراب نارس
grcen wine
شراب تازه
fruity wine
بادهای که مزه انگوربدهد
crust of wine
جرم شراب در روی شیشه
adam's wine
حضرت آدم
straw wine
شراب شیرین کشمش
spirits of wine
عرق دو اتشه
spirits of wine
عرق خالص
spirits of wine
الکل
spirit of wine
عرق دو اتشه
spirit of wine
عرق خالص
spirit of wine
الکل
adam's wine
آب
good wine needs no bush
چیزخوب نیازمند به معرفی نیست
white wine glass
جام مشروبسفید
wine waiter corkscrew
درشراببازکن
to crush a cup of wine
جام بادهای رانوشیدن یاسرکشیدن
The milk
[the wine]
has already turned
[gone off]
.
شیر
[شراب]
پیش از این بریده شده است.
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com