English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
winter storage مخزن زمستانه
Other Matches
winter زمستان
all over winter سراسر زمستان
the f. winter زمستان اینده
winter قشلاق کردن زمستانرا بر گذار کردن زمستانی
winter شتا
winter squash کدوی اسلامبولی
winter tide فصل زمستان
nuclear winter زمستان اتمی
winter squash کدوی زرد
winter sports ورزشهایزمستانی
to weather something in winter چیزی را در معرض [ آب و] هوای زمستانی گذاشتن
in the midst of winter در چله زمستان
in the midst of winter در قلب زمستان
winter olympic بازیهای المپیک زمستانی
winter squash کدوی حلوایی
winter kill در سرمای زمستان از بین رفتن
winter cherry کاکنج عروس پس پرده
winter book تعیین امتیاز شرطبندی درزمستان برای مسابقه فصل بعد
depth of winter چله زمستان
winter kill زمستان کش
winter melon خربوزه انباری خربوزه شیرین انباری
the dead of winter چله زمستان
in the midst of winter در وسط زمستان
winter quarters پادگان زمستانی اقامتگاه زمستانی
winter quarters قشلاق
winter solstice انقلاب زمستانی
winter crookneck کدوی زمستانی کدوی گردن کج زمستانی
The squirrels are storing up nuts for the winter. سنجاب ها فندقی برای زمستان ذخیره می کنند .
storage ذخیره کردن ذخیره
storage ذخیره سازی
storage رسانه ذخیره سازی که قابل پاک کردن یا استفاده مجدد نیست
storage حافظه یا بخشی از سیستم کامپیوتری که داده و برنامه برای استفاده بعدی ذخیره شده اند
storage انباره
storage بخشی از حافظه برای ذخیره اطلاعات
storage TRC مخصوص برای گرافیک کامپیوتری . تصویری را روی صفحه برمی گرداند بدون نیاز به عملیات تنظیم مجدد
storage مشابه 9641
storage حافظهای که نیاز دارد محتوایش مرتب بهنگام شود
storage وسیله ذخیره سازی که خارج از سیستم کامپیوتر اصلی قرار دارد ولی توسط CPU قابل دستیابی است
storage نگهداری
storage خزانه
storage انبارش
storage ذخیره سازی انبار کالا
storage مخزن
storage انبار کردن
storage انبار
storage اندوزش
storage ذخیره کردن
storage هر رسانه ذخیره سازی داده
storage که حافظه اصلی و سریع کامپیوتر نیست
storage چاپ محتوای فضای ذخیره سازی
storage دیسک برای ذخیره داده
storage هر وسیلهای که میتواند داده ذخیره کند و در صورت نیاز بازیابی کند
storage تعداد بیتهایی که در واحد فضای ذخیره سازی رسانه قابل ضبط است
storage فضای لازم برای ذخیره سازی داده
storage نحوه اختصاص حافظه به کاربران مختلف , مثل برنامه ها , متغیرها, داده ,.....
storage 1-حافظه داخلی کوچک با دستیابی سریع سیستم که حاوی برنامه جاری است . 2-حافظه کوچک داخلی سیستم
storage حافظه یا رسانه ذخیره سازی که با قط ع برق داده ذخیره شده را از دست میدهد
storage می نیست
storage ذخیره داده برای مدت زمان طولانی
storage مواد مختلف که قادر به ذخیره داده هستند
storage فضای ذخیره سازی داده که بیشتر از یک میلیون میلیون بیت داده میتواند ذخیره کند
storage فضای موقت حافظه برای داده هایی که در حال حاضر پردازش می شوند
storage ذخیره سازی داده به صورتی که به آن امکان پردازش دیرتر داده میشود
storage cell باتری
storage device دستگاه ذخیره
storage cell پیل باتری
storage cell یاخته انباره
storage capacity فرفیت انباره
storage capacity گنجایش انباره
storage bunker دخیره
storage device انباره
storage bunker انبار
storage cell سلول انباره
storage circuit مدار ذخیره
storage device دستگاه انبارش
storage device دستگاه انباره
storage dump روبرداری حافظه
storage fragmentation تکه تکه شدن انباره
storage device دستگاه ذخیره سازی
storage costs هزینههای انبارداری
storage compaction فشردگی انباره
storage cycle چرخه انباره
storage cycle سیکل انباره
storage granules دانههای اندوزش
storage interleaving برگ برگ سازی انباره
storage buffer میانگیر انباره
storage block بلوک ذخیره
storage battery باتری بارشدنی
semiconductor storage حافظه نیمه هادی
secondary storage انباره ثانوی
secondary storage حافظه ثانویه
secondary storage انباره ثانویه
seasonal storage مخزن فصلی
searching storage روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
regenerative storage انباره باززا
real storage انباره واقعی
real storage حافظه حقیقی
read only storage انباره فقط خواندنی
pushup storage انباره بالا فشردنی
sequential storage انباره ترکیبی
serial storage انباره نوبتی
serial storage انباره سری
storage battery اکولاموتور
storage battery انباره
storage battery باتری انبارهای
storage array ارایه انباره
storage area ناحیه انبارش
storage allocation تخصیص حافظه
storage allocation تخصیص انباره
static storage انباره ایستا
protected storage انباره محفوظ
storage interleaving درمیان انباره جای دادن
working storage انباره کاری
working storage حافظه کاری
storage location موقعیت انباره
wet storage بارگیری روی عرشه کشتی درروی دریا بارگیری دریایی
wet storage تر داری
weekly storage مخزن هفتگی
volatile storage حافظه فرار
volatile storage انباره فرار
virtual storage حافظه مجازی
virtual storage انباره مجازی
vault storage محفظه یا انبار ضد حریق وبتون ارمه
cold storage سردخانه
scenery storage چشماندازانبار
storage compartment قسمتذخیره
addressable storage حافظه خواندن،نوشتن [علوم کامپیوتر]
addressable storage حافظه تصادفی [علوم کامپیوتر]
storage tray سینیذخیره
storage space فضایذخیره
storage door دروسایلذخیرهای
useable storage ذخیره مفید
temporary storage انباره موقتی
temporary storage حافظه موقت
storage protection حفافت انباره
storage pool گروهی از دستگاههای ذخیره مشابه
storage pile انبار مصالح در کارگاه
storage map نقشه انباره نقشه انبارش
storage map نقشه حافظه
storage location مکان انباره محل انباره
storage location مکان ذخیره
storage location مکان انباره
storage level تراز ذخیره تراز مخزن
storage level تراز خزانه
storage protection حفافت حافظه
storage register ثبات انباره
temporary storage می نیست
temporary storage فایل روی دیسک سخت که توسط نرم افزار برای ذخیره موقت داده یا نرم افزاری حافظه مجازی را پیاده سازی میکند مثل ویندوز ماکروسافت استفاده میشود
temporary storage ثبات حافظه موقت برای نتیجه عملیات ALU
temporary storage انباره موقت
terabit storage بیلیون بیت حافظه
tape storage انباره نواری
switch storage انباره گزینهای
storage unit واحد انباره
storage unit واحد ذخیره
storage tank انبار
storage tank مخزن
protected storage انباره محافظت شده
internal storage حافظه داخلی
erasable storage حافظه پاک شدنی
erasable storage انباره پاک شدنی
energy storage انباره ی انرژی
electrostatic storage انباره الکترواستاتیکی
dynamic storage حافظه پویا
dynamic storage انباره پویا
dry storage خشک داری
drum storage drum magnetic
disk storage انباره گردهای
dead storage حجم مرده
dead storage گنجایش مرده
external storage انباره خارجی
external storage حافظه خارجی
internal storage حافظه ی داخلی
intermediate storage انباره واسط
immediate access storage storage main
high storage انباره بالا
gas storage مخزن بنزین
fuel storage انبار سوخت
fixed storage حافظه ثابت
fixed storage انباره ثابت
file storage انباره فایل
field storage انبار کردن کالا در صحرا انبار مهمات در فضای باز کوپه مهمات روباز
external storage ثبات خارجی کامپیوتر
dead storage مانداب
dead storage انبار وسایط نقلیه و تجهیزات
daily storage مخزن روزانه
buffer storage حافظه میانگیر
bin storage انبار کردن قطعات بسته بندی نشده در قفسه انبار قطعات روباز
backing storage انباره پشتیبان
available storage capacity گنجایش مفید مخزن
auxiliary storage حافظه کمکی ذخیره سازی کمکی
auxiliary storage انباره کمکی
auxiliary storage انبار کمکی
associative storage یک وسیله مخصوص ذخیره اطلاعات که در ان ادرس محل ذخیره اطلاعات از طریق محتوی اطلاعات ذخیره شده در ان محل مشخص میشود
associative storage انباره انجمنی
annual storage مخزن سالانه
administrative storage انبار کردن به طریق اداری
effective storage گنجایش مفید
bulk storage انباره پر گنجایش
bulk storage انباره پرگنجایش
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com