English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 32 (5 milliseconds)
English Persian
with all faults باهمه معایب
Search result with all words
faults کاستی
faults تقصیر
faults گناه
faults عیب نقص
faults خطا
faults اشتباه
faults شکست زمین
faults چینه
faults گسله
faults تقصیرکردن
faults مقصر دانستن
faults خرابی
faults نقص
faults گسل
faults عیب
faults گیر
faults تقصیر اشتباه
faults خطای پا در سرویس خطای سرویس اسکواش خطای پرش اسبدوانی
faults توانایی سیستم برای کارکردن حتی وقتی خطایی رخ دهد
faults خودکار فرآیندی که به طور منط قی یا ریاضی وقوع خطا درمدار را تشخیص میدهد
faults فرآیندی که خطا در آن قرار دارد
faults تابعی که بخشی از برنامه است که علت داده خراب یا قطعه خراب را بیان میکند
faults سیستم یا وسیلهای قادر به کارکردن است حتی اگر خطایی رخ دهد
faults برنامهای که وقوع خطا در سیستم را بررسی میکند و ذخیره میکند
faults مدت زمان بین وقتی که سیستم کامپیوتری کار نمیکند یا بع علت خطا غیر قابل استفاده است
faults یکی از پنج طبقه بندی مدیریت شبکه که توسط IOS مط رح شد برای تشخیص و رفع خطاهای شبکه
faults موقعیتی که در آن سخت افزار یانرم افزار مشکلی پیدا کرده اند و خوب کار نمیکنند. مراجعه شود به ERROR/BUG
faults in title درک
he is a mass of faults سراپا عیب است
security against faults in tille ضمان درک
She loves him in spite lf sll his faults . با وجود تمام عیبهایش اورا دوست دارد
Partial phrase not found.
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com