Dictiornary-Farsi | with single cream | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (2 milliseconds)

English	Persian
with single cream	با کرم یا خامه کم


Search result with all words

single cream	خامهپرچرب
Other Matches

cream	میله پرش
Cream <adj.> <noun>	رنگ کرم
cream	کرم، خامه، سرشیر
cream	ضربه محکم به توپ
cream	کرم رنگ سرشیر بستن
cream	زبده
cream	هر چیزی شبیه سرشیر
cream	کرم
cream	سرشیر
with cream	با خامه
face cream	کرم صورت
double cream	خامهزیاد
raw cream	خامه
scalded cream	سر شیری که بوسیله گرم کردن شیر بگیرند
cream of the crop <idiom>	انتخاب عانی
cream caramel	کرم کارامل
with double cream	با کرم یا خامه زیاد
ice cream	بستنی
sour cream	خامه ترش
cream coloured	خامهای
cream tea	مرباو...
cream tea	نوعیعصرانهمتشکلازچای
cream cracker	نوعیبیسکوئیت
cream cheese	پنیری که با شیر خامه دارتهیه شود
cold cream	یکجور مرهم
cream separator	خامه گیر
vanishing cream	کرم یا روغنی که چون بصورت بمالندزودخوردبرودیاپوست صورت انرا جذب کند
whipping cream	خامهی پر چربی
cream jug	جایخامه
cream of tarter	طرطیر
cream of tartar	کرم تارتر
cream of lime	دوغاب اهک غلیظ
clotted cream	نوعیخامهکهدرجنوبغربیانگلیستولیدمیشود
cream coloured	خامهای رنگ شکری
ice cream bar	بستنی چوبی [غذا و آشپزخانه]
ice cream freezer	فرف بستنی سازی
cream-colored wool	پشم شکری [این نوع پشم مخلوطی از پشم سفید درجه یک با پشم های رنگی نیز بوده و جداسازی آن یا غیرممکن و یا دشوار می باشد. این اصطلاح به پشم زرد رنگ نیز اطلاق می شود.]
ice cream maker	بستنیساز
ice cream container	بستنیساز
The cream wont keep tI'll tomorrow .	خامه تا فردا خراب می شود
The ice-cream has not set yet.	بستنی هنوز سفت نشده
ice cream container	مخزن
ice cream scoop	ملاقهبستنی
ice-cream soda	یکنوعدسر
single value	ارزش منحصر بفرد
single up	یک لا کردن طنابها
single zero	صفرمنفرد
is he still single?	ایا هنوز تک است
is he still single?	ایا هنوزعزب یا مجرد است
single a	زنای مردزن داریازن شوهر یازن شوهرداربامردبیزن
single	یک نفره
single last	دوخت لب به لب
every single day <adv.>	روزانه
every single day <adv.>	روزبروز
every single day <adv.>	بطور یومیه
every single day <adv.>	بطور روزانه
single	مسابقه یکنفره
single	جدا کردن برگزیدن
single	فقط یک
single	ریبون چاپگر که فقط یک بار قابل استفاده است
single	انتخاب کردن
single	تنها
single	قایق یک نفره
single	استفاده از اعدادی که در یک کلمه ذخیره میشوند
single	ازدواج نکرده
single	عزب
single	ضربهای بایک امتیاز با تعویض محل دوتوپزن
every single day <adv.>	همه روز
single	مجرد
single	تک
single	منفرد
single	واحد
single	انفرادی
every single day <adv.>	هر روز
single	فرد
single	تنها یک نفری
every single day <adv.>	روز به روز
single stage	یک طبقهای
single track	تک راهه
single stage	یک طبقه
single throw	یک لنگی
single track	فاقد وسعت معنوی فاقد درک عقلانی
single tax	مالیات بر درامد انفرادی
single tax	مالیات انفرادی
single stepping	در یک مرحله انجام دادن یا شدن
single tax	مالیات واحد
single stepping	دقت یگانه پیمودن یگانه
single step	تک مرحلهای
single stepping	پیمودن تک
single space	تک فاصله تو هم
single space	در میان سطور فقط یک فاصله گذاردن تک فاصله کردن
single precision	دقت تک
single precision	دقت واحد
single precision	با دقت معمولی
single precision	تک دقتی
single pole	چوبدستی تکی اسکی
single pole	تک قطب
single pneumonia	اماس یک شش
single phase	تک فازه
single precision	دقت یگانه
single purpose	تک منظوره
single perforated	باروت یک سوراخه
single shot	تک گلولهای تک تیر
single sling	باربردار یک بندی
single skinned	یک جداره
single skinned	یک پوسته
single shot	اسلحه تک تیر
single shot	گلوله منفرد
single shot	یکبارهای
single reduction	تقلیل سرعت تکی
single phase	برق یک فاز
single transposition	نوعی تبدیل به رمز که فقط ازیک نوع کلید رمز استفاده میشود
single flight	پرواز رفت
single sign-on	ورود یگانه به سیستم [رایانه شناسی]
single yarn	نخ یک لا [این نخ از تابیده شدن الیاف در یک جهت بوجود می آید و قبل از مرحله چندلا تابی است.]
single-digit <adj.>	تک رقمی
single line	ردیف مجزا
single line	خط تنها
single line	خط مجزا
single-digit <adj.>	یک رقمی
single-use tableware	ظروف یک بار مصرف
single minded	بااراده
a single room	یک اتاق یک نفره
single-decker	اتوبوسیکطبقه
single unit	یکان منفرد
single unit	یکان مستقل
single user	تک کاربری
single valued	تک ارز
single valued	تک ارزشی
single valued	تک مقدار
single way switch	کلید یکراهه
single whip	قرقره قلاب تک قرقرهای
single line	ردیف تکی
single reed	نیتکی
single scull	پارویتکنفره
single seat	صندلییکنفره
single twist	تکدورانی
single parent	بچهایکهفقطیاپدرویامادرداشتهباشد
single sex	مدرسهباشگاهویاارگانغیرمختلط
to be single-minded <idiom>	مصمم بودن [اصطلاح]
single footer	تک رو
single entry	حسابداری فردی
single ended	یکسو
single ended	یکطرفه
single density	چگالی تک
single density	با تراکم واحد
single crystal	تک بلور
single core	هادی تک رشتهای
single core	کابل یک رشتهای
single conductor	هادی تک رشتهای
single entry	حسابداری ساده
single envelopment	احاطه یک طرفه
single foot	تکاور تک رو بودن
single foot	اسب تک رو
single foot	تک روی
single flow	جاده یک مسیره
single flow	راه یک طرفه
single file	به ستون یک
single file	به ستون یک حرکت کنید
single file	ستون یک
single file	یک ردیف ستون
single file	صف نظامی که یکی یکی پشت سرهم باشند
single conductor	سیم تک رشتهای
single combat	اثبات حقانیت بوسیله نبرد تن به تن battle of wager
god is single	خدا یکتایا واحد است
single-minded	بااراده
single-minded	مصمم
single-minded	بی تزویر
single-minded	امین
single minded	مصمم
single minded	بی تزویر
single minded	امین
single-handed	یک دستی
single-handed	تنها
single acting	یکطرفه
single action	یک بار چرخش قرقره با یک بار چرخش دسته
single combat	جنگ تن بتن
single bond	پیوند ساده
single bond	پیوند یگانه
single blessedness	بی زنی یا انفراد
single base	تک مادهای
single base	باروت یک حبهای
single barreled	یک لول
single address	با یک نشانی
single address	با یک آدرس
single address	بایک نشانی
single-breasted	دارای دکمه در یک طرف کت کت دو یا سه دکمه
single hearted	وفادار
single life	انفرادی
single life	زندگی مجردی
single hearted	بی ریا
single hearted	یکدل
single load	بار تک
single ignition	احتراق تک برقی
single breasted	دارای دکمه در یک طرف کت کت دو یا سه دکمه
single lane	شاهراه یک خطه
single line	مدار یک خطه مخابراتی درخواست مستقیم یا یک طرفه
single life	تجرد
single lane	شاهراه یک طرفه
single name paper	سفته دارای یک امضاء