Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 113 (7 milliseconds)
English	Persian
written application	تقاضانامه
Other Matches
written	نوشتاری
you are written	عقیده یاسخن شما درست نیست
written by one self	خودنوشته
you are written	حق با شما نیست
you are written	شما اشتباه کردید
it is written that	نوشته اندکه
it is written that	مکتوب است که
it is written that	نوشته شده است که
written	کتبی
written	مکتوب
written	نوشته شده
written word	کلماتنوشتاری
written promise	قولنامه
written laws	قوانین مدون
written judement	دادنامه
It is written for our benefit	نوشته کردن برای ما فایده دارد
the paper is written all over	همه جای کاغذ نوشته شده است که
By written by … authored by …	بقلم ( تألیف ) ...
written in water	فانی
written language	زبان نوشتاری
written laws	حقوق مدون
written in water	نا پایدار
written agreement	موافقت نامه پیمان نامه
written evidence	مدرک
written evidence	دلیل کتبی
written contract	پیمان نامه
written agreement	قولنامه
written portion	بخش نوشتنی
written notice	اخطاریه
item of written comment	نظر
item of written comment	پاسخ
to apply for written testimony	استشهاد تمام کردن
item of written comment	رای
to apply for written testimony	court of out
The written statements of the witness.	اظهارات کتبی شاهد
application	پیشنهاد
on application	در زمان [حالت] درخواست
application [for something]	درخواست نامه [برای چیزی]
application	درخواست
application	فرم تقاضا
application	عرضحال
application	تقاضا برای چیز
application	معمولا به صورت نوشته
application	کاری که یک کامپیوتر انجام میدهد یا مشکلی که حل میکند
application	اجرا
application	به کار گماردن استخدام کردن به کار بردن
application	تقاضای کار
application	درخواست نامه پشت کار
application	استعمال
application	کاربرد استفاده
application	کاربرد
application	موارد استعمال
application	برنامه کاربردی استفاده
application	اعمال
application [applicability]	مفیدبودن
application expenses	هزینه های درخواستنامه [درخواست کار]
application papers	مدارک درخواستنامه
application documents	مدارک درخواستنامه
Application may be filed by ...	مهلت ارائه تقاضا نامه تا ... است.
application [applicability]	سودمندی
to file an application to somebody	از کسی بوسیله درخواست نامه تقاظا کردن
application [applicability]	عملی بودن
application [applicability]	قابلیت استفاده
application [applicability]	قابلیت اجرا
application [applicability]	مقبولیت
to grant an application	درخواست نامه ای را پذیرفتن
to withdraw an application	صرف نظر کردن از تقاضای درخواست نامه ای
application credentials	مدارک درخواستنامه
application for loan	تقاضای وام
application programming	برنامه نویسی کاربردی
application of load	فرود بار کاربرد نیرو
brush application	رنگزنی با قلم مو
application years	مدتی که یک دستگاه میتواند کارکند
application oriented	کاربرد گرا
application study	بررسی امکان کاربرد اقلام جدید اماد
application study	بررسی پذیرش اماد
application software	نرم افزار کاربردی
application software	programs application
application programs	برنامههای کاربردی
application package	بسته کاربردی
application programmer	برنامه نویس کاربردی
application program	برنامه کاربردی
application of load	کاربرد بار
credit application	تقاضای گشایش اعتبار
field of application	میدان کاربرد
vertical application	برنامه کاربردی عمودی
transactional application	برنامه کاربردی ثبت و ضبط
standby application	کاربرد جانشین
application form	برگ درخواست
application years	عمر مفید یک دستگاه
application of fire	اجرای اتش روی هدفهای مورد نظر اجرای اتش
application heap	پشته کاربردی
outward application	استعمال برونی یا خارجی
nontransactional application	برنامه کاربردی غیر ثبت وضبطی
microcompouter application	کابردهای ریزکامپیوتر
application heap	حافظه پایه
application of a force	کاربرد نیرو
application of a force	فرود نیرو
application oriented language	زبان کاربردی
application of low to instances	تطبیق قانون با موارد
point of application of a force	نقطه فرود نیرو
application program interface	میانجی یا رابط برنامه کاربردی
server based application	برنامه کاربرد شبکه
FI'll in the job application form.	این برگ درخواست کاررا پرکنید
to make an application [to apply]	درخواست کردن
systems application architecture	معماری کاربردی سیستم ها
to reject [refuse] an application	درخواست نامه ای را رد کردن
compressive load application	بار فشاری
client based application	برنامه کاربردی ایستگاه پردازشگر
mail application programming interface	که نحوه ارسال و انتقال پست الکترونیکی را بیان می کنند
subsequent filing [application, documents]	ادا کردن پس از ارائه درخواست نامه
mail application programming interface	مجموعه استانداردها

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com