Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 71 (5 milliseconds)
English	Persian
wrought alloy	الیاژ غیر ریختنی
Other Matches
wrought	به شکل درامده
wrought	اهنی که کمتر از سه درصد ذغال دارد و خیلی سخت و چکش خور است
wrought	اهن کارشده
wrought	ساخته
wrought	از کاردراورده
wrought	تشکیل شده به شکل دراورده شده
it is f. wrought	کارفریف روی ان کرده اند
wrought	کاراورده
wrought iron	اهن ورزیده
wrought iron	اهن معمولی
wrought iron	اهن نرم
rough wrought	اجمالادرست شده
my imploration wrought on him	التماس من دراوکارگریاموثرواقع شد
wrought steel	فولاد نرم
in a wrought up state	درحال عصبانی
high wrought	شدید
high wrought	با استادی ساخته شده
rough wrought	طرح شده تنهادرمراحل نخستین درست شده
high wrought	صنعتی
high wrought	پرکار
alloy	بار
alloy	الیاژ فلز مرکب
alloy	الیاژ
alloy	اختلاط
alloy	ترکیب فلز بافلز گرانبها
alloy	الودگی
alloy	همبسته
alloy	شائبه
alloy	عیار زدن معتدل کردن
alloy	درجه ماخذ
alloy	عیار
alloy	الیاژ همبسته
alloy	همبسته کردن
hypereutectoid alloy	الیاژ هیپراوتکتوئیدی
iron alloy	الیاژ اهن
copper alloy	همبسته کالا
light alloy	الیاژ سبک
light alloy	الیاژهای سبک
magnetic alloy	الیاژ مغناطیسی
the alloy of silver	عیارنقره
super alloy	الیاژهای پیشرفته
stainless alloy	الیاژ ضد زنگ
nickel alloy	الیاژ نیکل
metal alloy	الیاژ فلز
ternary alloy	الیاژ سه تایی
cutting alloy	فلز سخت
building up alloy	الیاژ مخصوص روکش کاری
binary alloy	الیاژ محتوی دوفلز بنیانی
binary alloy	الیاژ دوتایی
aluminum alloy	الیاژ الومینیوم
alloy steel	فولاد الیاژی
alloy steel	فولاد فشرده
alloy steel	الیاژ فولاد
copper alloy	الیاژ مس
heavy alloy	الیاژ سنگین
ferro alloy	الیاژ فرو
high temperature alloy	الیاژ درجه حرارت بالا
to alloy gold with copper	امیختن
to alloy gold with copper	عیارزدن
to alloy gold with copper	بارزدن
fusible metal or alloy	فلزگداختنی فلزنرم
die casting alloy	الیاژ ریخته گری حدیدهای
alloy treated steel	فولاد کم الیاژ
hard facing alloy	الیاژ سخت گردانی سطحی
iron carbon alloy	الیاژ اهن و کربن
platinum iridium alloy	الیاژ پلاتین- ایریدیم
fusible metal or alloy	فلزلحیمی
free cutting alloy	الیاژ اتومات
lead base alloy	الیاژ سرب
high frequency alloy juction transistor	ترانزیستور الیاژی فرکانس بالا

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com