Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 39 (3 milliseconds)
English
Persian
yarn
نخ تابیده
yarn
نخ با فندگی
yarn
الیاف داستان افسانه امیز
yarn
افسانه پردازی کردن
yarn
رشته
yarn
رشته طناب
yarn
نخ
Other Matches
cord yarn
نخ ضخیم و چند لا که بصورت پود در بعضی از فرش های مشهد جهت اتمام زودتر فرش و یا جهت تفاوت با فرش های دیگر استفاده می شود . گاه در شیرازه بافی تارهای بالا نیز بکار می رود .
crewel yarn
نخ قلابدوزی
crimped yarn
نخ فری و مجعد
ends yarn
نخ های تار
ply yarn
نخ چندلا
[در اثر تاباندن دو یا تعداد بیشتر رشته نخ بدور یکدیگر بوجود آمده و بسته به نیاز می تواند دولا، چهارلا، شش لا، نه لا و یا طنابی باشد. نخ یک لا فقط از به هم پیچیدن الیاف بوجود می آید.]
single yarn
نخ یک لا
[این نخ از تابیده شدن الیاف در یک جهت بوجود می آید و قبل از مرحله چندلا تابی است.]
spun yarn
نخ تابدار و ریسیده شده
tapestry yarn
نخ چهارلای پشمی
woolen yarn
نخ پشمی
worsted yarn
نخ فاستونی
worsted yarn
نخ پتو
worsted yarn
نخ پشمی
[نخ پشمی شانه شده مرتب]
yarn count
نمره نخ
bulk yarn
نخ های پفکی و حجیم شده جهت ایجاد سطوح برآمده و برجسته
angola yarn
نوعی نخ مخلوط از پنبه و پشم
to spin a yarn
<idiom>
[یک مشت راست ودروغ سر هم کردن]
cotton yarn
نخ پنبه
cotton yarn
نخ
finish yarn
نوار پایان مسابقه
pitch a yarn
قصه گفتن
spun yarn
نخ تابیده
yarn dye
نخ پارچه بافی را رنگ کردن
yarn clip
گیرهنخبافندگی
yarn feeder
نگهدارندهنخ
yarn guide
هادینخبافندگی
yarn rod
میلهنخبافندگی
yarn sorting
دسته بندی نخ
[بر اساس ظرافت، نمره نخ، جنس و غیره]
multi-ply yarn
نخ چند لا
rope yarn sunday
بعد از فهرروز تعطیل
rope yarn sunday
بعد از فهر ازاد
cotton-wool yarn
نخ مخلوط از پشم و پنبه که در تار یا پود استفاده شود.
yarn tension unit
قسمتکششنخبافندگی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com