Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (10 milliseconds)
English
Persian
zone of fire
منطقه تیر
zone of fire
منطقه اتش منطقه تیراندازی
Search result with all words
contingent zone of fire
منطقه اتش احتمالی توپخانه
zone fire
اتش درو
zone fire
اتش درو در عمق
Other Matches
Fire cannot be extinguished by fire .
<proverb>
آتش را به آتش خاموش نتوان کرد .
zone
دفاع منطقهای
zone
کمربند حبه باروت
zone
منطقه دفاعی
zone
منطقه Prohibited-Neutral-Occupation
zone
حیطه محدوده
zone
نوار
zone
زون
zone
محل متن در سمت چپ حاشیه راست متن کلمه پرداز , اگر کلمهای به درستی در انتهای خط جا نشود , یک فضای خالی به صورت خودکار ایجاد میشود
zone
ناحیه یا بخشی از صفحه تصویر که برای چاپ مخصوص بیان شده است
zone
ناحیه دسته بندی
inner zone
منطقه داخلی
inner zone
منطقه اتش داخلی
zone
محوطه
zone
منطقه عمل
zone
بخش
zone
قلمرو
zone
مدار
zone
مدارات
zone
کمربند
zone
منطقه ناحیه
zone
حوزه
zone
محات کردن جزو حوزهای به حساب اوردن
zone
منطقه
zone
ناحیه
zone
ناحیهای شدن
interference zone
ناحیه ی تداخل امواج
intemperate zone
منطقه غیر معتدل یرد یا بسیارگرم
zone of action
منطقه عملیات یکان
zone of action
منطقه عمل
torrid zone
منطقه حاره
commutation zone
ناحیه کموتاسیون
communication zone
منطقه مواصلات
combat zone
منطقه رزمی منطقه نبرد
combat zone
منطقه رزم
intermediate zone
ناحیه ی میانی
intertidal zone
نوار جذر و مدی
kill zone
کشتارگاه
convergence zone
منطقه تقارب امواج سونارزیردریایی
control zone
منطقه فضای هوایی تحت کنترل
control zone
منطقه کنترل هوایی
joint zone
منطقه مشترک
intertidal zone
نوار کشندی
zone of aeration
منطقه هواگیر
contiguous zone
منطقهای ازابهای متصل به ابهای ساحلی کشور را گویند که هرچند قواعد مربوط به ابهای ساحلی در مورد انها رعایت نمیشود ولی برای کشورمجاور در محدوده ان حقوق استیلایی خاص و محدودی وجود دارد
contiguous zone
منطقه مجاور
coastal zone
منطقه ساحلی
indifference zone
ناحیه خنثی
heating zone
منطقه یا ناحیه حرارتی
zone bits
بیتهای مخصوصی که درکنار بیتهای عددی برای نمایش کاراکترهای الفبایی بکار میروند
zone bits
بیت منطقه بیت دسته بندی
zone decimal
دسته بندی اعشاری
zone decimal
دسته بندی ده دهی
zone defence
دفاع منطقهای
aphotic zone
طبقه تاریک اقیانوس
aphotic zone
لایه تاریک اقیانوس
weight zone
مربع وزن گلوله
attack zone
منطقه حمله
attacting zone
منطقه دروازه
identification zone
منطقه تشخیص هواپیماهای دشمن
blind zone
منطقه کور
beatten zone
منطقه مضروبه
beatten zone
منطقه مورد اصابت
identification zone
منطقه تشخیص هدف
hypnogenic zone
ناحیه خواب زا
hot zone
ناحیه تعریف شده توسط استفاده کننده
back zone
منطقه عقب زمین والیبال
zone of acceptability
منطقه قابل قبول
kill zone
منطقه کشتاردشمن
plastic zone
منطقه ثانویه قیف انفجارگلوله
sensitive zone
منطقه حساس
separation zone
منطقه حد
separation zone
منطقه واسطه حد فاصل یکانها منطقه جداسازی یکانها
shadow zone
منطقه کور عمق اب
skip zone
منطقه کور رادیویی
somatosensory zone
منطقه حسهای تنی
extraction zone
منطقه پرتاب بار
exchange zone
فاصله 02 متری خط کشی شده برای ردکردن چوب
equisignal zone
منطقهای که دارای امواج مغناطیسی یکسان است
end zone
منطقه اخر زمین هاکی از خط ابی تادیوار پشت دروازه
saturated zone
منطقه اشباع
neutral zone
منطقه خنثی
plastic zone
منطقهای که در ان خاکها زیر و رو میشوند
pickup zone
منطقه بارگیری و بار کردن وسایل
photic zone
نوار نوری
prohibited zone
منطقه ممنوعه
prohibited zone
حریم
oral zone
ناحیه دهانی
red zone
دایره قرمز صفحه هدفگیری
neutral zone
منطقه بیطرف
safety zone
بلندی وسط خیابان مخصوص عابرین
neutral zone
منطقه بی طرف
end zone
منطقه 09 متری بین خط دروازه و خط انتهایی
strike zone
منطقه خط سیر
edge zone
ناحیه لبه
demilitarized zone
منطقه غیرنظامی
demilitarized zone
منطقه بی طرف
the frigid zone
منطقه منجمده
defense zone
منطقه پدافند
life zone
منطقه حیاتی
landing zone
نوک وارد این ناحیه میشود و به دیسک یا داده آسیبی نمیرساند
dead zone
زاویه بیروح
danger zone
منطقه خطر
landing zone
فضای دیسک سخت که داده عبور نمیکند
landing zone
منطقه نشست هوایی
depletion zone
ناحیه تخلیه
life zone
منطقه زیست شناسی
edge zone
اطراف لبه
strike zone
سیرمجاز گوی چوگان زن
drop zone
منطقه فرود چترباز
drop zone
منطقه پرش منطقه بارریزی منطقه ریزش
drop zone
منطقه فرود
sublittoral zone
نوار زیر کرانهای
sublittoral zone
زون زیرکرانهای
limnetic zone
لایه نورگیر اب
tensile zone
منطقه کششی
the frigid zone
منطقه افسرده
landing zone
منطقه فرود
battle zone
منطقهجنگی
buffer zone
منطقه جلوگیری ازخطر احتمالی
attacking zone
منطقهحمله
floral zone
منطقه گیاهی
exclusion zone
مکانممنوعه
forbidden zone
ناحیه ممنوع
defending zone
نقطهدفاعی
free zone
منطقه ازاد
free zone
منطقهای که ازحقوق گمرکی معاف میباشد
free zone
منطقه ازاد تجاری
frigid zone
منطقه منجمده
genital zone
ناحیه تناسلی
smokeless zone
مناطقیکهدرآنهاسیگارکشیدنممنوعاست
grid zone
منطقه شبکه بندی نقشه منطقه نقشهای
school zone
قلمرومدرسه
service zone
بخشسرویسزدن
buffer zone
منطقه تامین
zone of contact
ناحیه تماس
zone of contact
محل برخورد
zone of dispersion
منطقه پراکندگی گلوله ها
aeration zone
منطقه هواگیر
erogenous zone
ناحیه شهوتزا
active zone of well
حوزهای که چاه را تغذیه میکند
active zone of well
حوزه فعال چاه
buffer zone
منطقه پیشگیری
zone punch
سوراخ دسته بندی
zone purification
تصفیه منطقهای
time zone
منطقه ساعتی جهانی
zone refining
پالایش منطقهای
zone ride
کنار رفتن بعضی از بازیگران حریف برای دفاع از یک منطقه
zone time
وقت یا ساعت منطقهای سیستم ساعت 42 ساعتی جهانی
time zone
منطقه جغرافیایی دارای ساعت یا نصف النهار معینی
depth of hardening zone
عمق ناحیه سخت گردانی
depth of hardening zone
عمق سختی
desired ground zone
نقطه ترکش اتمی مطلوب
effective beaten zone
منطقه ضربت موثر
exclusive economic zone
منطقه اقتصادی انحصاری
forbidden energy zone
ناحیه انرژی ممنوع
desired ground zone
صفر زمین مورد نظر
effective beaten zone
منطقهای که 28 درصد گلوله ها دران فرود می اید
the loose the maiden zone
ازاله بکارت کردن
hot temperature zone
ناحیه بسیار گرم
root-hair zone
بخشموییریشه
blind bombing zone
منطقه بمباران محدود
air surface zone
منطقه عملیات ضد زیردریایی
warm substeppic zone
نوار نیمه جلگهای گرم
heat affected zone
ناحیه پیوند
heat affected zone
منطقه حرارت دیده
zone of rock fracture
ناحیهای از سنگ کره که دارای سنگهای شکافدار میباشد
air surface zone
منطقه عملیات هوادریایی منطقه تک هوادریایی
zone of rock flowage
منطقه سنگهای روان
runway touchdown zone marking
علامتتماسهواپیمابازمین
drop zone control center
مرکز کنترل منطقه بارریزی یا فرود
Few reporters dared to enter the war zone.
چندی از خبرنگاران جرأت کردند وارد منطقه جنگی بشوند.
to fire off
درکردن
fire
اتش کردن
fire
بیرون کردن انگیختن
on fire
مشتاق
fire
شلیک کردن
fire
شلیک تیراندازی شلیک کنید
the fire
النار
fire
شوت محکم و مستقیم
fire
تیراندازی کردن
fire
پرتاب راکت
on fire
مشتعل درتاب وتب
on fire
سوزان
fire
آتش
to fire up something
با تحریک چیزی را افزایش دادن
fire up
روشن کردن
fire up
اتشی شدن
to fire at something
تیر زدن به چیزی
seen fire
اتش مداوم و دیدبانی شده پدافند هوایی که روی سبقت معین در جلوی هواپیما اجرامیشود
fire at will
اتش به اختیار
fire
حریق
fire
شلیک
on fire
درحریق
fire
تفنگ یاتوپ رااتش کردن
fire
افروختن
fire
اتش زدن
fire off
شلیک کردن
fire
حرارت
fire
تندی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com